پرسش هایی از وزیر نفت
آقای زنگنه چرا؟
چرا سرنوشت تولید نفت کشور به یک دانش آموخته کارشناس مهندسی برق و صنایع و بی تجربه در عملیات و تولید و ناشناخته برای جامعه تولید و عملیات صنعت نفت سپرده شد؟
ميزنفت/ یکی از مخاطبان ميزنفت در کامنتی ارسالی سوالات بیشماری را در باره روند حرکتی صنعت نفت طی 3 سال گذشته مطرح کرده است که با توجه به پرسش های مهم در این باره٬ نظر وی در ادامه می آید:
بررسی سیاست های وزارت نفت طی 3 سال گذشته نشاندهنده سردرگمی جدی مسولان نفت٬ بی توجهی آنها به انتقادات کارشناسی و یکه تازی در زمین اندیشه ها و تصمیمات خودشان است. چرا تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس از سرعت قابل ملاحظه ای و مطلوبی برخوردار نبوده است ؟ چرا وزارت نفت در مورد پالایشگاه های سیراف اشتباه محاسباتی کرده است و در مرحله بعد اشتباهات خود را اصلاح نکرد؟ چرا در خصوص توسعه فازهای جدید و تکمیل فازهای پارس جنوبی به نظام اشتباه اولویت بندی روی آورد؟ آقای زنگنه چرا سرعت توسعه فازهای پارس جنوبی با وجود تزریق میلیاردها دلار بشدت کاهش یافته و لاک پشتی شده است؟
چرا استراتژی توسعه میادین مشترک در غرب و جنوب کشور یک استراتژی صرفا نفتی نبوده و بیشتر با نمایش انعقاد قراردادهای نفتی با شرکت ایرانی از وزن فنی و توسعه ای مناسبی برخوردار نبوده است؟ چرا با آغاز پدیده قراردادهای IPC افکار عمومی ماهها به چالش کشیده شد و بازی با توپ پینگ پنگ تصویب قراردادهای نفتی بین دولت و مجلس و منتقدین و کمیته تدوین قراردادهای نفتی طی سه سال گذشته از رویای کنفرانس لندن تا تهران کلید خورد؟
چرا برداشت ها و تفاسیر منعدد و متفاوت از قانون منع بکارگیری بازنشستگان هنوز تمام نشده است؟ چرا مدیرعامل سابق شرکت ملی نفت استعفاء داد ؟ چرا سرنوشت تولید نفت کشور به یک دانش آموخته کارشناس مهندسی برق و صنایع و بی تجربه در عملیات و تولید و ناشناخته برای جامعه تولید و عملیات صنعت نفت سپرده شد؟
چرا یک جوان بدون رعایت ارشدیت سازمانی و تجربه کافی ظرف مدت کوتاهی به ریاست هیئت مدیره و مدیریت عامل یک شرکت نفتی با گردش و تعهدات مالی ده ها میلیارد دلاری منصوب شد ؟ چرا تمام سرنوشت و اینده صنعت نفت به جای تمرکز بر داشته های خودی به نداشته های انطرف آب ها بسته شد؟چرا چند جوان خام و شاگردان دیروز و تازه کار در صنعت نفت سرنوشت بخش های موثر و حساس ستاد وزارت را تحت تاثیر خود قرار داده اند؟
چرا کارشناسان خبره و باتجربه از تصمیمات امروز صنعت نفت نه تنها حمایت نمی کنند؟ چرا دانش آموخته گان باسواد و ممتاز دانشگاه صنعت نفت حیران مانده اند؟ چرا شرکت های نظام سلطه بین الملل مانند توتال و ... به خودشان اجازه می دهد که در مورد آمدن و نیامدن خودش شرایطی را مطرح و زمان حضور و یا عدم حضور پیش بینی کند؟ چرا در خصوص قرارداد معروف پس از سه سال قول وعده های حل خیلی سریع موضوع گفته می شود که ما باختیم ؟ چرا دستورالعمل های منع انتصاب کارکنان در حال بازنشستگی صادر می شود و بلافاصله توسط مدیران نقض می شود؟
چرا همراهی و همدلی در صنعت نفت که رمز بقا و پیروزی روزهای سخت صنعت نفت کم شده است؟ علت کاهش شدید فعالیتهای توسعه ای در صنعت چیست؟ مالی است یا مدیریتی و یا هردو؟ چرا به کارکنان پاسخی شفاف و صریح در خصوص وضعیت افزایش حقوق عملکرد سالیانه داده نمی شود؟ چرا خیل عظیمی از کارکنان با تجربه نفتی تقاضای بازنشتگی می دهند؟ چرا وعده بهبود کیفیت و سرعت در اجرای پروژها اجرایی نشده است؟ چرا صرفه جویی و کاهش هزینه ها در صنعت نفت در اولویت کارها قرار نگرفته است؟ چرا در راس شرکت ملی صنایع پتروشیمی یک چهره غیر فنی قرار گرفته است؟ هزاران سوال دیگر در نفت وجود دارد که همین تعداد هم نشاندهنده نحوه مدیریت وزارت نفت و روند طی شده آن است. باشد که کمی به خود بیاییم.
بررسی سیاست های وزارت نفت طی 3 سال گذشته نشاندهنده سردرگمی جدی مسولان نفت٬ بی توجهی آنها به انتقادات کارشناسی و یکه تازی در زمین اندیشه ها و تصمیمات خودشان است. چرا تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس از سرعت قابل ملاحظه ای و مطلوبی برخوردار نبوده است ؟ چرا وزارت نفت در مورد پالایشگاه های سیراف اشتباه محاسباتی کرده است و در مرحله بعد اشتباهات خود را اصلاح نکرد؟ چرا در خصوص توسعه فازهای جدید و تکمیل فازهای پارس جنوبی به نظام اشتباه اولویت بندی روی آورد؟ آقای زنگنه چرا سرعت توسعه فازهای پارس جنوبی با وجود تزریق میلیاردها دلار بشدت کاهش یافته و لاک پشتی شده است؟
چرا استراتژی توسعه میادین مشترک در غرب و جنوب کشور یک استراتژی صرفا نفتی نبوده و بیشتر با نمایش انعقاد قراردادهای نفتی با شرکت ایرانی از وزن فنی و توسعه ای مناسبی برخوردار نبوده است؟ چرا با آغاز پدیده قراردادهای IPC افکار عمومی ماهها به چالش کشیده شد و بازی با توپ پینگ پنگ تصویب قراردادهای نفتی بین دولت و مجلس و منتقدین و کمیته تدوین قراردادهای نفتی طی سه سال گذشته از رویای کنفرانس لندن تا تهران کلید خورد؟
چرا برداشت ها و تفاسیر منعدد و متفاوت از قانون منع بکارگیری بازنشستگان هنوز تمام نشده است؟ چرا مدیرعامل سابق شرکت ملی نفت استعفاء داد ؟ چرا سرنوشت تولید نفت کشور به یک دانش آموخته کارشناس مهندسی برق و صنایع و بی تجربه در عملیات و تولید و ناشناخته برای جامعه تولید و عملیات صنعت نفت سپرده شد؟
چرا یک جوان بدون رعایت ارشدیت سازمانی و تجربه کافی ظرف مدت کوتاهی به ریاست هیئت مدیره و مدیریت عامل یک شرکت نفتی با گردش و تعهدات مالی ده ها میلیارد دلاری منصوب شد ؟ چرا تمام سرنوشت و اینده صنعت نفت به جای تمرکز بر داشته های خودی به نداشته های انطرف آب ها بسته شد؟چرا چند جوان خام و شاگردان دیروز و تازه کار در صنعت نفت سرنوشت بخش های موثر و حساس ستاد وزارت را تحت تاثیر خود قرار داده اند؟
چرا کارشناسان خبره و باتجربه از تصمیمات امروز صنعت نفت نه تنها حمایت نمی کنند؟ چرا دانش آموخته گان باسواد و ممتاز دانشگاه صنعت نفت حیران مانده اند؟ چرا شرکت های نظام سلطه بین الملل مانند توتال و ... به خودشان اجازه می دهد که در مورد آمدن و نیامدن خودش شرایطی را مطرح و زمان حضور و یا عدم حضور پیش بینی کند؟ چرا در خصوص قرارداد معروف پس از سه سال قول وعده های حل خیلی سریع موضوع گفته می شود که ما باختیم ؟ چرا دستورالعمل های منع انتصاب کارکنان در حال بازنشستگی صادر می شود و بلافاصله توسط مدیران نقض می شود؟
چرا همراهی و همدلی در صنعت نفت که رمز بقا و پیروزی روزهای سخت صنعت نفت کم شده است؟ علت کاهش شدید فعالیتهای توسعه ای در صنعت چیست؟ مالی است یا مدیریتی و یا هردو؟ چرا به کارکنان پاسخی شفاف و صریح در خصوص وضعیت افزایش حقوق عملکرد سالیانه داده نمی شود؟ چرا خیل عظیمی از کارکنان با تجربه نفتی تقاضای بازنشتگی می دهند؟ چرا وعده بهبود کیفیت و سرعت در اجرای پروژها اجرایی نشده است؟ چرا صرفه جویی و کاهش هزینه ها در صنعت نفت در اولویت کارها قرار نگرفته است؟ چرا در راس شرکت ملی صنایع پتروشیمی یک چهره غیر فنی قرار گرفته است؟ هزاران سوال دیگر در نفت وجود دارد که همین تعداد هم نشاندهنده نحوه مدیریت وزارت نفت و روند طی شده آن است. باشد که کمی به خود بیاییم.
يکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۹
کد مطلب: 15170
اینها دستاوردها و نتایج بی تدبیری مجلس و مجلس های گذشته است. مجلس باید نامزدها را بشناسد, کندو کاو کند, بسنجد, و.... ملاحظه می کنید "انتخابات" و " انتصابات" هر دو مبانی فکری و اقتصادی درستی در کشور ندارد. قوانین کاغذی برش ندارند. باید همه از اتوبوس ها پیاده شوند. خردمندان و توانگران در یک مسیر به سمت تعالی کشور با هم طی طریق کنند.
با سلام
عصر نفت عزیز 100 بار دیگر هم در مورد شرکت نفت خبر بزنید تا به ریشه اساسی این اقدامات زنگنه نپردازید بدرد نمی خورد. بخش عمده ای از هزاران سئوال در مورد اقدامات عجیب و بعضا غیرقابل توجیه آقای زنگنه را از آقای منوچهری باید پرسید . کسی که مسئول مستقیم بسیاری از اقدامات این روزها در نفت و انتصابات است. حقله مافیایی که ایشان در حال تکمیل آن هستند برای روزهای اجرای قراردادهای IPC با چشم آبی ها تدارک دیده شده است. فعلا شرکت تاسیسات دریایی و شرکتهای زیرمجموعه آن هم پس از 2 سال حضور ویرانگر ایشان ، زیر سایه سنگین این جناب در حال تامین پول توجیبی قابل توجه تیم ایشان در شرکت نفت و شرکتهای تابعه است. اتفاقاتی که از زمان حضور ایشان در شرکت تاسیسات دریایی افتاده باید بزودی به عنوان کیسهای آموزشی در سازمان بازرسی و سایر مراجع نظارتی تدریس شود/
عصر نفت عزیز 100 بار دیگر هم در مورد شرکت نفت خبر بزنید تا به ریشه اساسی این اقدامات زنگنه نپردازید بدرد نمی خورد. بخش عمده ای از هزاران سئوال در مورد اقدامات عجیب و بعضا غیرقابل توجیه آقای زنگنه را از آقای منوچهری باید پرسید . کسی که مسئول مستقیم بسیاری از اقدامات این روزها در نفت و انتصابات است. حقله مافیایی که ایشان در حال تکمیل آن هستند برای روزهای اجرای قراردادهای IPC با چشم آبی ها تدارک دیده شده است. فعلا شرکت تاسیسات دریایی و شرکتهای زیرمجموعه آن هم پس از 2 سال حضور ویرانگر ایشان ، زیر سایه سنگین این جناب در حال تامین پول توجیبی قابل توجه تیم ایشان در شرکت نفت و شرکتهای تابعه است. اتفاقاتی که از زمان حضور ایشان در شرکت تاسیسات دریایی افتاده باید بزودی به عنوان کیسهای آموزشی در سازمان بازرسی و سایر مراجع نظارتی تدریس شود/
سلام.متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی از افراد مثل آقای ت نماینده شهرستان .... با لابی گری خاص خود اقدام به جابجایی بعضی از افراد فاقد صلاحیت علمی و فنی از اداره آموزش و پرورش به وزارت نفت می کنند.بعنوان نمونه آقای الف.م لیسانس ادبیات فارسی که از کارمندان آموزش و پرورش شهر گ می باشد در حال انتقال به وزارت نفت می باشد.از شما مسولان عصر نفت خواهشمند است با پیگیری این مطلب از ورود افراد فاقد توانایی به سیستم جلوگیری شود.
همانطور که بعضی از دوستان اشاره کردند به وضوح می بینیم که برخی اشخاص از وزارتخانه های دیگر که هیچگونه شناختی ندارند وارد می شوند که نمونه های آن را در دولت قبل شاهد بودیم امید داشتیم که با دولت جدید چنین مواردی رخ نداد ولی بازهم این موارد در حال رخ دادن هستند.آخر یکی بگه لیسانس علوم قرآنی و یا ادبیات از وزارتخانه آموزش و پرورش در بدنه نفت چه میکنند.
واقعا" از حق نگذرید و اگر کسی خدمت میکند قدر دانی کنیم.
همه نقاط قوت و ضعف زیادی داریم و باید اول آنها را بپذیریم تا شفافیت را حاکم کنیم.وزیر در هر مجموعه ای به تنهایی نمیتواند اهداف خود را پیش ببرد خصوصا" اینکه آنقدر مسایل حاشیه ای و سفارشات وجود دارد که بسیاری از آنها از کنترل هر وزیری خارج است و متاسفانه این مسایل نهادینه شده است.
بزرگترین اقدام این بوده که نفت را از این باتلاق بیرون بکشند تا ابتدا به سر خط اولیه برسیم که تازه اگر برسیم 8 سال عقبیم.
این جنجالهای مالی و حقوق پرسنل هم که اصلا انگیزه ای برای کسی نگذاشته و همه برای دریافت سریعتر پاداش که مبادا کسر شود در حال خروج هستند .
این وضعیت مدیران و روسا است در حالیکه یک کارگر پس از آتش سوزی در پتروشیمی بوعلی نامه میدهد تا از حقوقش برای بازسازی کمک کند .یا حتما جریان آن بازنشسته در آبادان را شنیده اید که وقتی آتش سوزی در پالایشگاه رخ داده بود با دوچرخه اش بسرعت راهی پالایشگاه شده بود که کمک کند سریعتر آتش خاموش شود. واقع نگر باشیم اکنون چند درصد دلسوز واقعی برای صنعت نفت داریم تا دلسوز برای منافع شخصی؟ بهر حال همه سوالات مطروحه درست است و باید رسیدگی شود و اتفاقا این روش درستی است که مانند مدیران پیشین فضایی ایجاد شود که بدون رعب و وحشت از برخوردهای زننده مدیران، کارشناسان بتوانند نظر بدهند ، ایراد بگیرند و روشهای اصلاحی اعمال شود و الا در این دور باطل همچنان چرخ میخوریم و نباید امیدی به اصلاح داشت .فرقی هم نمیکند سکان نفت در دست چه کسی باشد.واقعا برخی از بخشنامه های آقای زنگنه تاریخی است ولی عمل نمیشود و معلوم نیست واحدهای نظارتی کجایند و چرا اینقدر ملاحظه کاری دارند همین ملاحظه کاریها پدر صنعت نفت را درآورده. بخشنامه شفاف سازی معاملات را بخوانید. بخشنامه عدم بکار گیری بازنشستگان و جایگزینی آنها با بیش از دو سال مانده به بازنشستگی اشان را ملاحظه کنید . اگر معاونین و مدیران رعایت نمیکنند این از وظایف بازرسی ها ، نظارتی ها و امور اداری هاست وزیر که مدام نمیتواند دنبال این چیزها باشد.ولی واقعا آقای زنگنه مقاومت زیادی کرده مثلا اغلب این بازنشستگان را تمدید نکردند و ایکاش اصلا تمدید نمیکردند بخدا نفت نمیخوابد یک حرکت انقلابی کنید و از همین اول آبان همه آنها را کلا بازنشست کنید در هر رده ای از معاون تا ... تا خون تازه در نفت جاری شود به جوانها اعتماد کنید افکار عقب مانده و پوسیده این بازنشسته ها را که سبب عقب ماندگی نفت شده و حاضر به ترک نفت به هر قیمتی نیستند دور بریزید بخدا قسم اغلب مشکلات نفت حل میشود.ترا بخدا اینها را مجددا" بصورت قراردادی 64 ساعته باز نگردانید بخدا به وزیر گزارش غلط میدهند که اکر فلانی نباشد فلان میشود و نفت میخوابد. اینها فقط میخواهند حلقه های پیرامونی خود را حفظ کنند که منافعشان تامین و اشکالاتشان بیرون نزند و همینهایی را که توسری خورشان هستند نگهدارند و الا گزارش جایگزینها ی واجد الشرایط هر سمت را معاون منابع انسانی پس از بخشنامه جایگزینی ارایه داده . پس حراست و مبادی نظارتی برای چیست ترا بخدا اعتماد کنید اگر صلاحیت افراد تایید است منصوب کنید و نترسید اگر اشکال داشت که با یک حکم برداشته میشود . تا مدیریتها و معاونتها را اصلاح نفرمایید انتظار بهبودی واقعا بیهوده است. بهرحال ممکن است این سخنان برای عده ای خوشایند نباشد ولی واقعیات را باید در نظر گرفت و همه نفتی ها باید مانند خانه خود دلسوزانه و بدون حب و بغض کمک کنند تا نفت اصلاح شود .باید برای کمک به متخصصین میدان داده شود. مدام تغییر وزیر مطمئن باشید هیچ چیزی را حل نمیکند آنهم ایشان که پر سابقه ترین وزیر کابینه اند . اینانی که قبول مسئولیت میکنند از همه چیزشان میگذرند و الا در سایه راحت میتوانند بنشینند و خود منتقد باشند. کم کاری بازرسی و نظارت را نباید به حساب وزیر گذاشت باید بازرسی خود را توانمند کند و ملاحظه کاری را کنار بگذارند. انشا الله این کارکنان خدوم نفت بتوانند بر مشکلات فایق آیند.
همه نقاط قوت و ضعف زیادی داریم و باید اول آنها را بپذیریم تا شفافیت را حاکم کنیم.وزیر در هر مجموعه ای به تنهایی نمیتواند اهداف خود را پیش ببرد خصوصا" اینکه آنقدر مسایل حاشیه ای و سفارشات وجود دارد که بسیاری از آنها از کنترل هر وزیری خارج است و متاسفانه این مسایل نهادینه شده است.
بزرگترین اقدام این بوده که نفت را از این باتلاق بیرون بکشند تا ابتدا به سر خط اولیه برسیم که تازه اگر برسیم 8 سال عقبیم.
این جنجالهای مالی و حقوق پرسنل هم که اصلا انگیزه ای برای کسی نگذاشته و همه برای دریافت سریعتر پاداش که مبادا کسر شود در حال خروج هستند .
این وضعیت مدیران و روسا است در حالیکه یک کارگر پس از آتش سوزی در پتروشیمی بوعلی نامه میدهد تا از حقوقش برای بازسازی کمک کند .یا حتما جریان آن بازنشسته در آبادان را شنیده اید که وقتی آتش سوزی در پالایشگاه رخ داده بود با دوچرخه اش بسرعت راهی پالایشگاه شده بود که کمک کند سریعتر آتش خاموش شود. واقع نگر باشیم اکنون چند درصد دلسوز واقعی برای صنعت نفت داریم تا دلسوز برای منافع شخصی؟ بهر حال همه سوالات مطروحه درست است و باید رسیدگی شود و اتفاقا این روش درستی است که مانند مدیران پیشین فضایی ایجاد شود که بدون رعب و وحشت از برخوردهای زننده مدیران، کارشناسان بتوانند نظر بدهند ، ایراد بگیرند و روشهای اصلاحی اعمال شود و الا در این دور باطل همچنان چرخ میخوریم و نباید امیدی به اصلاح داشت .فرقی هم نمیکند سکان نفت در دست چه کسی باشد.واقعا برخی از بخشنامه های آقای زنگنه تاریخی است ولی عمل نمیشود و معلوم نیست واحدهای نظارتی کجایند و چرا اینقدر ملاحظه کاری دارند همین ملاحظه کاریها پدر صنعت نفت را درآورده. بخشنامه شفاف سازی معاملات را بخوانید. بخشنامه عدم بکار گیری بازنشستگان و جایگزینی آنها با بیش از دو سال مانده به بازنشستگی اشان را ملاحظه کنید . اگر معاونین و مدیران رعایت نمیکنند این از وظایف بازرسی ها ، نظارتی ها و امور اداری هاست وزیر که مدام نمیتواند دنبال این چیزها باشد.ولی واقعا آقای زنگنه مقاومت زیادی کرده مثلا اغلب این بازنشستگان را تمدید نکردند و ایکاش اصلا تمدید نمیکردند بخدا نفت نمیخوابد یک حرکت انقلابی کنید و از همین اول آبان همه آنها را کلا بازنشست کنید در هر رده ای از معاون تا ... تا خون تازه در نفت جاری شود به جوانها اعتماد کنید افکار عقب مانده و پوسیده این بازنشسته ها را که سبب عقب ماندگی نفت شده و حاضر به ترک نفت به هر قیمتی نیستند دور بریزید بخدا قسم اغلب مشکلات نفت حل میشود.ترا بخدا اینها را مجددا" بصورت قراردادی 64 ساعته باز نگردانید بخدا به وزیر گزارش غلط میدهند که اکر فلانی نباشد فلان میشود و نفت میخوابد. اینها فقط میخواهند حلقه های پیرامونی خود را حفظ کنند که منافعشان تامین و اشکالاتشان بیرون نزند و همینهایی را که توسری خورشان هستند نگهدارند و الا گزارش جایگزینها ی واجد الشرایط هر سمت را معاون منابع انسانی پس از بخشنامه جایگزینی ارایه داده . پس حراست و مبادی نظارتی برای چیست ترا بخدا اعتماد کنید اگر صلاحیت افراد تایید است منصوب کنید و نترسید اگر اشکال داشت که با یک حکم برداشته میشود . تا مدیریتها و معاونتها را اصلاح نفرمایید انتظار بهبودی واقعا بیهوده است. بهرحال ممکن است این سخنان برای عده ای خوشایند نباشد ولی واقعیات را باید در نظر گرفت و همه نفتی ها باید مانند خانه خود دلسوزانه و بدون حب و بغض کمک کنند تا نفت اصلاح شود .باید برای کمک به متخصصین میدان داده شود. مدام تغییر وزیر مطمئن باشید هیچ چیزی را حل نمیکند آنهم ایشان که پر سابقه ترین وزیر کابینه اند . اینانی که قبول مسئولیت میکنند از همه چیزشان میگذرند و الا در سایه راحت میتوانند بنشینند و خود منتقد باشند. کم کاری بازرسی و نظارت را نباید به حساب وزیر گذاشت باید بازرسی خود را توانمند کند و ملاحظه کاری را کنار بگذارند. انشا الله این کارکنان خدوم نفت بتوانند بر مشکلات فایق آیند.
جناب عصر نفت اکثر حرفها و انتقاداتت در ارتباط با زنگنه درسته ولی در بعضی موارد واقعا زیاده روی می کنی!! در مورد آقای پاک نژاد که لیسانس مهندسی برق دانشگاه تهران رو دارند و فوق لیسانس صنایع دانشگاه امیرکبیر باید خدمتتون عرض کنم که معمولا بصورت میانگین آماری با احتمال بالای نود درصد، دانشجویان برق در دانشگاههای تهرانی دارای هوش و خلاقیت بالاتری نسبت به رشته ها و دانشگاههای دیگر دارند و سابقه تحصیل و رتبه کنکور آنها و همچنین تجارب گذشته بخوبی بیانگر این موضوع میباشد! و صرف داشتن تحصیلات بخصوص در یک رشته خاص مثلا بمدت چهار سال مهندسی برق در دانشگاه تهران بیانگر این مطلب است که این فرد حداقل دارای هوش 120 بوده و در درک مفاهیم و مطالب تیزتر از فلان دانشجوی مثلا نفت در دانشگاه اهواز است!( واقعیتی که اکثر ما بخاطر اینکه ذی نفع نیستیم حاضر به پذیرفتن آن نمی باشیم) بنابراین این فرد بدلیل اینکه مهندس نفت نمی باشد دلیل نمی شود که مدیر تولید و معاون وزیر نفت نباشد!!! زیرا در سطوح بالای مدیریتی، توانایی در مدیریت و تصمیم گیریهای کلان بر دست به آچار بودن فرد ارجحیت دارد! مضاف بر اینکه شرکت نفت با این همه خدم و حشم قطعا مشاورین و متخصصین لازم به اندازه کفایت در اختیار مدیران ارشد قرار می دهد. بنابراین بهتر است انتقادات برحق وارد بر اشتباهات زنگنه را با مقالات احساسی و استحسانات من عندی، اینگونه لوث نکنید.
همه مدیران این مجموعه بزرگ از آشنایان منوچهری هستند و متاسفانه تخصص و تجربه کافی ندارند