۰
۶
چرا مدیرعامل عجیب شده است؟

انتحار کاردر

انتحار کاردر
وحید حاجی پور/ گویا علی کاردر برای رفتن تلاش می کند؛ او انتحار می کند تا نماند٬ از طعنه های بزرگ به حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی گرفته تا اعلام رسمی شکست ایران در دادگاه لاهه. او عصبی شده است و سخنانی را اعلام می کند که نشان از فشار کار به اوست.

او مدام شماتت می شود٬ انتصاب های او و بیکار شدن وی در شرکت ملی نفت بشدت بر مديرعامل تاثیر گذاشته است؛ ظاهرا سر رشته کار شرکت ملی نفت از دستان علی کاردر خارج شده است؛ همانطور که پیش بینی می شد وی تبدیل به ماشین امضایی شده است که احکام را فقط امضا کرده و ابلاغ می کند.  حالا او نه در تولید مرد میدان است و نه در حوزه توسعه صاحب منزلتی است که مدیرانش بخواهند با وی هماهنگ شوند. این همان نقطه ای است که نه وی بلکه هر کس دیگری نیز بود دچار تاملات می شد.

علی کاردر در ساختار جدیدی که برای شرکت ملی نفت چیده شد برخلاف عدم تمایل خود برای حضور در راس شرکت ملی نفت به هر صورت پذیرفت تا جایگزین رکن الدین جوادی شود و NIOC را با همان فرمانی حرکت دهد که از وی می خواهند. او بخوبی می دانست قبای مدیریتNIOC برای وی گشاد است ولی این حقیقت را نادیده گرفت که «غذای مجانی» فقط در تله ها پیدا می شود.

 برای وی تنها و تنها نقش امضا کننده را در نظر گرفتند و الحق و الانصاف نیز او خوب امضا کرد. نقش او در صنعت نفت به پایین ترین سطح خود تنزل یافته است تا مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به حضور در همایش ها٬ بازدیدها و برنامه های جانبی سرگرم باشد. تقریبا شبیه همان نقشی که سید کاظم وزیری هامانه به عنوان قائم مقام وزیر نفت دارد!

کاردر دو بال اصلی صنعت نفت را از دست داده است تا افراد دیگر برای زیرمجموعه وی تصمیم گیری کنند و این همان بزنگاهی است که هیچ مدیری رضایت به کوچک شدن اختیارات خود نمی دهد. احکام صادر شده از سوی کاردر نشان می دهد بجز آنانی که اختیار کامل در انتصابشان دارد هیچ یک از احکام بدون تایید معاونان وی صادر نشده است. او تنها اختیار دارد برای دفتر خود تصمیم گیری کند و هر مدیری که بخواهد رای به تغییرش دهد باید از فیلترهای مختلف عبور کند.

روند کلی در انتصابات شرکت ملی نفت به این شکل شده است که معاونان وی٬ گزینه خود را برای حضور در شرکت های تولیدی و توسعه ای معرفی می کنند و کاردر فقط امضا می کند و در متن هم به این موضوع اشاره می کند که این انتصاب با نظر و پیشنهاد محسن پاک نژاد یا غلامرضا منوچهری صادر شده است. خطی روشن که نشاندهنده نقش اصلی معاونان در بازی های مدیریتی شرکت ملی نفت است تا طرز تفکر و معیارهای مدیرعامل.
شاید به همین دلیل است که کاردر برای انتخاب جایگزینی برای مدیرمنابع انسانی شرکت ملی نفت دو ماه است معطل تاییدیه های مختلف است و گزینه های مدنظر رد می شوند. کسانی که از نزدیک به تحولات شرکت ملی نفت آشنا هستند بخوبی می دانند کاردر با تعدادی از مدیران فعلی شرکت های زیرمجموعه رابطه خوبی ندارد و عملکرد آنها را به سود صنعت نفت نمی داند ولی نمی تواند در مقابل برخی جریان ها مقاومت کرده و شیوه مدیریتی خود را پیاده سازی کند.

این همان نقطه ضعفی است که کاردر ناخواسته گرفتار آن شده است و در زمین بازی که برای وی در نظر گرفته شده است تنها باید امضا کند. محسن پاک نژاد و منوچهری  سفارش می دهند و او امضا می کند. به سایر مدیران هم این پیام روشن مخابره می شود برای ابقا یا انتصاب باید خط کش خود را با کسی جز علی کاردر میزان کنید. مدیران زیر مجموعه این روزها با 2 مدیرعامل در سایه و یک مدیرعامل تشریفاتی روبه رو هستند و بخوبی به این نتيجه رسیده اند که راه ابقا یا پیشرفت از اتاق دو معاون اصلی وی می گذرد؛ هر چه آنها تکلیف کنند همان می شود بدون آنکه ذره ای مسئولیت در قبال پیامدهای آن داشته باشند.

ماه ها پیش بود که گفته شد روند در نظر گرفته شده برای اداره شرکت ملی نفت٬ خروجی کار را به فرمایشی بودن سمت مدیرعامل منتج خواهد کرد ولی کمتر کسی توجه کرد؛ امروز که کف روی آب خوابیده است می توان به روشنی و وضوح کامل نتیجه این هشدارها را مشاهده کرد که بازنده اصلی اش صنعت نفت است و بازنده مدیریتی آن کسی نیست جز «علی کاردر».
حالا او به سختی کار می کند و گویا علاقه ای ندارد ادامه کار دهد؛ سخنان وی و واکنش هایش به موضوعات «خاص» مانند کرسنت وی را وارد فضایی کرد که هیچگاه از مدیرعامل شرکت ملی نفت انتظار نمی رود. آنهایی که کاردر را می شناسند می دانند وی باهوش و محافظه کار است اما دو مصاحبه پی در پی وی در این هفته همه را غافل گیر کرد.

او به پدر معنوی دولت یازدهم نقد مهمی را وارد کرد و رسما اعلام کرد در کرسنت محکوم شده ایم. کرسنتی که دو سال است محرمانه تلقی می شد و دیروز کاردر به آن پرداخت.
سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۱
کد مطلب: 14944
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


کارشناس
Iran, Islamic Republic of
واقعا بهترینها رابه قلم اوردید بنده خدا داشت بهترین عشق وحال را درراهروهای شرکت ملی میکرد که نمیدانست گیر پاکنژاد میافتد بهرحال اقای کاردور تا در نشده برس بحساب خودت وگرنه بهت رحم نمیکنند
Iran, Islamic Republic of
آقای کاردور باید عصبی بشود وقتی معاونینی همچون ژنرال منوچهری و پاکنژاد دارد که از خارج از سازمان نفت بر اساس دوستی با وزیر وارد شده اند و آقای منوچهری هم بجای بکارگیری نفتی ها چندین نفر نا آشنا را از بیرون از سازمان وارد شرکت نفت کرده است تا از رهنمود های اینها استفاده بکند حال قضاوت بکنید آیا آقای کاردور حق دارد عصبانی بشود یا نه؟
علی آقا
Iran, Islamic Republic of
جناب حاجی پور شما ناسلامتی مدیریت دولتی خوانده ای عجیب است که چیزی در مورد بروکراسی اداری و دیسیپلین کاری نمی دانی و به این اعتراض میکنی که چرا کاردر با معرفی معاونانش افراد را منصوب می کند.
اتفاقا این تغییر ساختار به نفع شرکت ملی نفت است و عجیب است که چرا شما متوجه فواید آن نمی شوید.
Iran, Islamic Republic of
مطلب قابل قبولی بود.
در ارتباط با دو معاونت, متاسفانه با ایجاد دو معاونت توسعه و تولید سر در گمی زیادی در مجموعه مدیریت شرکت ملی نفت ایجاد شده است.
بنظر بنده هیچ شرح وظائف و ساختاری تعریف نشده و این ساختار جدید نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه خود مضاف بر دیگر مشکلات ساختاری خواهد بود
United States
را فقط معتقدید بازنده اصلی اش صنعت نفت است و بازنده مدیریتی آن کسی نیست جز «علی کاردر) این وسط مردم که تمام حقوقشون ضایع شده وتمامی خساراتی از قبیل کرسنت که مردم تاوان ان را پس میدهندبخاطر همین انتصابات و انحصار طلبی
بوده
امید
Iran, Islamic Republic of
با سلام
سرنوشت نفت به دست بازگرانی که تخصصی در نفت ندارند افتاده است و این نشان دهنده همان روحیه قدیمی آقای زنگنه در عدم اعتماد به نفتی هاست که در دور های قبلی وزارت نیز نشان دادند. مدیرعامل شرکت نفت تخصصی از مسائل فنی نفت ندارد. دو معاون ایشان هم یکی آبفای وزارت نیرو بوده و دیگری حراست وزارت نیرو!!! و در واقع آقای معاون تولید هم پیشنهاد و دست نشانده آقای منوچهری هستند. واقعا جاس تاسف است. به همین نسبت انتصابات شرکتهای زیرمجموعه نیز غیرتخصصی و جناحی و باندبازی است. حلقه مافیای آقای منوچهری هر روز بر گردن صنعت نفت و گاز کشور تنگ تر می شود و این چندگانه سوز سیاسی با سوابق نه چندان روشنی که طی سه دهه فعالیت بعد از انقلاب در پستهای مختلف داشته اند نشان داده اند که می توان بدون صلاحیت و تخصص در هر رده ای زیر لوای آقای زنگنه پست گرفت. انتصابات شرکتهای نفت و گاز پارس، متن، تاسیسات دریایی ایران و شرکتهای زیرمجموعه ، پتروپارس، کیتو و OMC امارات، تسدید، گلوبال پترو تک و... را بررسی کنید. روزگار خوبی برای نفت متصور نیست.