ميزنفت/ در تاریخ صنعت نفت ایران یکی از پرونده هایی که در نوع خود قابل تامل و البته «خاکستری« است٬ پرونده کیش اورینتال است؛ شرکتی که برای فعالیت در حوزه حفاری تاسیس شد و بقدری حاشیه داشت که دادگاهی شد و نهایت آن به شرکت گلوبال پتروتک رسید. سید غلامحسین حسنتاش در مطلبی که روی وبلاگ خود منتشر کرده است به این موضوع اشاره کرده است. در این یادداشت کوتاه می خوانیم:
یازده سال پیش در آذرماه سال 1384 دادگاهی برای رسیدگی به یک پرونده فساد مالی و ارتشاء تشکیل شد. در جریان این دادگاه در حاشیه محاکمه راشی و مرتشی، نکته بسیار مهمی افشاء شد که متاسفانه مغفول افتاد و هیچکس توجهی به آن نکرد. نکتهای که شاید از کل ماجرای دادگاه و متهمان آن مهمتر بود و ریشه بسیاری از نابسامانیها و زمینههای شکلگیری فساد را آشکار میکرد. در آستانه بازنشستگی و با مرور اوراق و خاطرات دوران اشتغال در صنعت نفت، بیادم آمد که این نکته مهم مغفول را بنویسم و این بار را از شانه خود زمین بگذارم.
خلاصه داستان این بود که در دادگاه مشخص شد که مشاور عالي شركت نفت و گاز پارس كه مسئول پروژههاي منطقه پارس جنوبي بوده، در عین حال مشاور شرکت اورینتالکیش هم بوده، یعنی همزمان هم مشاور کارفرمای دولتی و هم مشاور پیمانکار بخش خصوصی بوده است (واعجبا) ، معلوم شد که این مشاور محترم دو سویه، به همراه چند تن دیگر از کارکنان شرکت نفت و گاز پارس، مبالغ سنگینی را بابت حقالمشاوره (نه خدای نکرده رشوه) ، از اورینتالکیش دریافت کردهاند تا مشاوره ذیقیمتی را به این شرکت بدهند تا در مناقصه پروژه حفاری چاهها فازهای 9 و 10 پارسجنوبی با شرایط مناسب و مطلوب برنده شود.
شرکت اورینتال کیش در واقع چهره ایرانی شرکت امریکائی هالیبرتون بود که چند سال قبل تاسیس شده بود و در سال 1383 در مناقصه مذکور برنده شده بود تا اینکه به هر طریق افشاء شد که چگونه برنده شده است و به دادگاه رفت. البته نمیدانم همین افشاء هم بخاطر حق و عدالت بود یا محصول کشمکش و رقابت!
اما نکته بسیار مهمی که مغفول افتاد و شاید تحتالشعاع جذابیت ایرانی افشاء افراد و اسامی قرار گرفت، رقم برنده شدن در مناقصه بود.
در جریان دادگاه مشخص شد که شرکت اورینتال کیش ابتدا پیشنهاد خود برای شرکت در مناقصه را برمبنای 282 میلیون دلار تنظیم کرده بوده ولی قبل از بستن پاکت مناقصه و ارسال آن، با مشاور دوسویه مشورت میکند و مشاور به او توصیه میکند که رقم را تا 370 میلیون دلار بالا ببرد و اورینتال کیش با رقم 370 میلیون دلار در مناقصه شرکت میکند و برنده هم میشود. این مساله بسیار جای تعمق دارد.
دقت در ارقام خیلی چیزها را روشن میکند یک پیمانکار وقتی میخواهد پاکت مناقصه را ببندد هزینهها و سود پروژه و بسیاری از ریسکها را در نظر میگیرد و خصوصا وقتی کارفرما دولتی است، ریسکهای عدم پرداخت به موقع صورت وضعیتها و هزینههای احتمالی دریافت صورتوضعیتهای خود (که با کمال تاسف وجود دارد) و بسیاری چیزهای دیگر را لحاظ میکند که متضرر نشود. آنوقت چگونه ممکن است که پیمانکاری با همه این حرفها به عددی برسد و در مرحله نهائی بستن پاکت مناقصه بیش از 31 درصد به آن اضافه کند و برنده هم بشود!
مدیرعامل اورینتال کیش در جلسه دادگاه این مساله را اینگونه توجیه کرده بود که: "اين افزايش مبلغ پيشنهادي براي مناقصه، طبق عرف رايج در شركت ملي نفت ايران و بر حسب مصوبات هيات مديره مبني بر هم سنگ سازي قيمت دريافتي بوده است"!، من که معنای این حرف را نمیفهمم و تا کنون هم توضیحی را در این مورد از کسی نشنیدهام. یعنی خدای نکرده در برآوردهای پروژههای دولتی و از جمله نفت، اینقدر به قول معروف آب وجود دارد؟
به راستی پروژهها چگونه و توسط چه کسانی برآورد میشود و هزینه پایه با چه مکانیزمی تعیین میشود؟ و اگر این برآوردها سامان درستی پیدا کند و محیط مناقصات سالمسازی شود، هزینههای عمرانی کشور را تا چه میزان میتوان کاهش داد؟