۰
۵
طلسم توسعه فاز 11 پارس جنوبی

آوانس 6 میلیارد دلاری به توتال؟

برخی دیگر از متخصصان البته معتقدند فعلا نیازی به سکوی تقویت فشار گاز نیست و در صورت نیاز می توان از راهکارهای دیگر استفاده کرد؛
طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی - میز نفت
طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی - میز نفت
ميزنفت - امیرحسین هاشمی جاوید/ ماجرای غم انگیز فاز 11 پارس جنوبی تمامی ندارد؛ وقت کشی کم نظیر در توسعه مرزی ترین فاز پارس جنوبی در حالی قرار است وارد برنامه ششم توسعه شود که مشخص نیست دلیل بی توجهی وزارت نفت به آن چیست.

در میان مسابقه عقد قرارداد و اجرای برنامه‌های بی‌نتیجه و برجسته‌سازی‌های پوچ و هیاهوهایی از برای هیچ که جز برای پر بار کردن غیرواقعی کارنامه عملکرد دولت‌ها، حاصل دیگری ندارد، غافل از آنیم که عمر به بهره‌برداری نرسیدن مگاپروژه‌های ملی همچون لایه نفتی پارس جنوبی، آزادگان، یادآوران، فاز 11، سلمان و  ... از یک دهه گذشته و جدای از عدم‌النفع این ماجرا، ثروت ملی است که در این میدان‌های مشترک از سوی رقبای بی‌انصاف ما به تاراج می‌رود.
 
در این میان، مرزی‌ترین و پر حاشیه‌ترین فاز پارس جنوبی، فاز 11 است که اگر به فرض تا پیش از پایان امسال هم قرارداد توسعه آن امضا شود، باز هم دست کم چهار پنج سال زمان می‌برد تا به بهره‌برداری و در نتیجه عمر برنامه توسعه آن به رکورد عجیب 20 سال برسد.
 
 
*بدعهدی‌های توتال
 شرکت ملی نفت ایران برای توسعه بخش بالادستی فاز 11 پارس جنوبی و ساخت یک کارخانه حدود 10 میلیون تنی تولید ال.ان.جی در سال 2000 میلادی با توتال به توافق رسید و سرانجام در سال 1379 تفاهمنامه‌ای با این شرکت فرانسوی امضا کرد.
 
پس از امضای این تفاهمنامه با توتال، شرکت مالزیایی پتروناس هم برای توسعه فاز 11 پارس جنوبی پیشنهاد داد تا سرانجام با توافقی سه جانبه، شرکت ملی نفت ایران 50 درصد، شرکت توتال فرانسه 40 درصد و پتروناس مالزی 10 درصد از سهام، توسعه بخش بالادستی و پایین‌دستی فاز 11 پارس جنوبی را بر عهده گرفتند. در سال‌های 1385 تا 1387، مذاکره‌های پیوسته و دنباله‌داری در تهران و پاریس میان شرکت ملی نفت ایران و توتال در جریان بود.
 
در این سال‌ها که همزمان بود با افزایش حساسیت‌های بین‌المللی در باره فعالیت‌های هسته‌ای ایران، توتال به بهانه افزایش قیمت جهانی فولاد و افزایش هزینه اجرای طرح توسعه فاز 11 تعلل و وقت کشی می‌کرد و در عین حال اعتقاد داشت که ریسک سرمایه‌گذاری در ایران بالاست، بنابراین رقم عجیب حدود 10 تا 11 میلیارد دلار را برای توسعه فاز 11 پیشنهاد داد که با مخالفت شرکت ملی نفت ایران روبه‌رو شد و سرانجام از این طرح خارج شد.
 

*سرنوشت فاز 11 پس از توتال
چینی‌ها گزینه بعدی ایران برای توسعه فاز 11 پارس‌جنوبی بودند. طرح در سال 1388 با هزینه 5 میلیارد دلار به آنها واگذار شد.
 
طبق قرارداد، شرکت ملی نفت چین (CNPCI) موظف شد توسعه این فاز مرزی با کشور قطر را در مدت 52 ماه تکمیل کند، اما شرکت چینی برای اجرای قرارداد توسعه فاز 11 هیچ اقدامی بجز مطالعه مجدد فیلد نکرد و با دریافت 25 میلیون دلار از فاز خارج شد تا اینکه شرکت ملی نفت ایران 50 ماه بعد در زمستان 91 چینی‌ها را از این پروژه خلع ید کرد.
 
 در نهایت سرنوشت پیچیده فاز 11 به همین جا ختم نشد و پس از خروج چینی ها از این پروژه، مذاکراتی بین شرکت ملی نفت‌ ایران و شرکت‌های داخلی  شامل پترو توسعه ایران پترو ایران و مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران انجام گرفت تا اینکه در نمایشگاه نفت سال 92 - اردیبهشت- رسما اعلام شد توسعه فاز 11 به کنسرسوم تاسیسات دریایی و پترو ایران واگذار شده است اما با اصرار قلعه بانی در ماه های آخر دولت دهم این پروژه به پتروپارس اعطا شد که خیلی مبهم و غیرشفاف بود.
 
اما توسعه فاز 11 طلسم شده بود و بیژن زنگنه، در نیمه دوم سال 92 پتروپارس را از توسعه این فاز کنار گذاشت و علت آن را بی پولی این شرکت و در اولویت نبودن توسعه فاز 11 خواند و گفته شد مپنا فاز 11 را با تامین مالی توسعه می دهد که باز هم در سکوت ماند.
 
از آن پس شرکت‌های متعددی از ایران، ایتالیا، هند، چین، مالزی، فرانسه، ژاپن و... برای سرمایه‌گذاری در توسعه فاز 11 پارس جنوبی، آمادگی خود را اعلام کردند که جدی‌ترین گزینه‌ها، شرکت‌های انی ایتالیا و توتال فرانسه بودند که البته شرکت ملی نفت ایران برای واگذاری این پروژه به توتال بدعهد تمایل بیشتری دارد.
 
در اوایل تابستان سال گذشته هم شرکت ملی نفت ایران با واگذاری توسعه فاز 11 به شرکت مپنا موافقت کرد. پس از آن هم بعضی از مقام‌های مسئول در شرکت ملی نفت ایران گفته بودند با توجه به اینکه توسعه فاز 11 یک پروژه ساده است و تنها به حفاری نیاز دارد، شرکت‌های ایرانی توان حضور در این پروژه را دارند.
 
گویا داستان غم‌انگیز توسعه نیافتن فاز 11 میدان مشترک پارس جنوبی، سر دراز دارد و سرانجام همان طور که بیژن زنگنه در آغاز تصدی مسئولیت وزارت نفت در گفت‌و گو با یکی از رسانه‌ها گفته بود که فاز 11 را برای شرکت فرانسوی توتال نگه داشته است، توسعه این فاز را به این شرکت فرانسوی بدنام در ایران واگذار کند. توتال برای توسعه این فاز روی ارقام 8 تا 9 میلیارد دلار مانور می دهد و مشخص نیست واکنش شرکت ملی نفت به آن چیست بطوری که علی اکبر شعبانپور مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس این موضوع را نه رد کرد و نه تایید.
 
*هزینه توسعه بخش دریایی هر فاز پارس جنوبی
همه اینها در حالی است که هم‌اکنون میدان گازی پارس جنوبی به دوران افت فشار خود وارد شده و با شرایطی که اکنون در پیش روی آن است، به‌طور قطع فرآیند توسعه و نگهداشت تولید از آن در قیاس با زمان آغاز توسعه آن متفاوت و هزینه‌های آن بیشتر است.
 
قبلا در هر فاز «استاندارد» پارس جنوبی کمابیش 11 حلقه چاه برای تولید 28 میلیون متر مکعب گاز ترش حفاری می‌شد(هر طرح دو فازی برای تولید 56 میلیون متر مکعب 22 حلقه چاه نیاز بود)  اما هم‌اکنون با توجه به افت فشار مخزن، گفته می شود این تعداد چاه باید 2 برابر شود که به‌طور قطع به هزینه های خیلی بیشتری هم نیاز دارد. در عین حال با توجه به شرایط مخزنی حادث شده در پارس جنوبی، افزون‌بر افت فشار گاز، تولید میعانات گازی هم از حدود سه تا پنج سال آینده دچار افت بسیار شدیدتری می‌شود، بنابراین برخی کارشناسان معتقدند نیاز است که برای هر فاز پارس جنوبی، ساخت یک سکوی ایستگاه تقویت فشار در دستور کار قرار بگیرد تا گاز و میعانات گازی را پمپ کند و بر افت فشار مخزن چیره شود تا برداشت از این میدان عظیم مشترک کم نشود که به‌طور طبیعی هزینه سرمایه‌گذاری‌ها در این بخش را افزایش می‌دهد.
 
به گفته یک مقام مسئول در شرکت ملی نفت ایران، هم‌اکنون توسعه یک فاز استاندارد پارس جنوبی در بخش دریا با قیمت‌های کنونی، به حدود یک تا 1.2 میلیارد دلار و 2 فاز آن به حدود 2 تا 2.4 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد، بر این اساس، ساخت یک پایه و یک سکو حدود 200 تا 250 میلیون دلار، ساخت خط لوله حدود 200 تا 250 میلیون دلار، حفر 20 حلقه چاه هم حدود 550 تا 600 میلیون دلار هزینه  دارد.
 
او ادامه می‌دهد: هم‌اکنون هر یک از سکوهای گازی در پارس جنوبی 2500 تا 2700 تن وزن دارد، در حالی که سکوی ایستگاه تقویت فشار با تأسیسات و تجهیزات سنگینی که بر روی آن نصب می‌شود، بین 7500 تا 10 هزار تن وزن دارد و سرمایه‌گذاری برای ساخت آن نیز معادل همان هزینه 1.2 میلیارد دلاری برای ساخت سکو، خطوط لوله و حفاری است، بر این اساس، هزینه توسعه بخش دریایی فاز 11 پارس جنوبی که معادل 2 فاز استاندارد است، با چنین چارچوبی که شرح داده شد، حدود چهار تا پنج میلیارد دلار برآورد می‌شود.

برخی دیگر از متخصصان البته معتقدند فعلا نیازی به سکوی تقویت فشار گاز نیست و در صورت نیاز می توان از راهکارهای دیگر استفاده کرد؛ در حالت عادی هزینه توسعه فاز 11 با توجه به امکان استفاده از ظرفیت خالی فاز 12 (به اهداف تولیدی خود نرسید) و پالایشگاه های گازی کمتر از 2 میلیارد دلار است ولی با این وجود از رقم 8 میلیارد دلار توتال سخن به میان می آید.
 
سرنوشت برنامه توسعه و تولید از فاز 11 پارس جنوبی در حالی به پایان دومین دهه از عمر خود نزدیک می‌شود و در معرض غفلت مسئولان مربوط قرار گرفته است که به گفته برخی مسئولان شرکت ملی نفت ایران، ساخت سکو، خطوط لوله و حفاری چاه‌های این فاز از سوی شرکت‌های داخلی میسر است کما اینکه در فازهای پارس جنوبی از این توانمندی بهره گرفته شد.
 
يکشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۹
کد مطلب: 14551
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
به دليل توانايي شركت هاي داخلي در ساخت سكوهاي دريايي و حفاري چاهها و احداث خطوط لوله نياز به حضور شركت هاي خارجي در اين فاز نيست و بايستس بدنبال جذب سرمايه باشيم.علاوه بر آن با توجه به افت توليد سكوهاي ديگر فازها نيازي به ساخت پالايشگاه جديد نيز نمي باشد و گاز فاز يازده مي بايست براي جبران كمبود گاز مورد نياز ديگر فازها به آنجا منتقل شده تا فازهاي ديگر با ظرفيت كامل به تصفيه گاز بپردازند.
مخزن
Iran, Islamic Republic of
بهینه سازی برداشت از مخزن و تولید حداکثری با استفاده از سکوهای فشرده سازی که دانش و فناوری بالا نیاز دارد به همراه سرمایه‌گذاری ضروری است. اجرای تاسیسات مانند سکو و خط لوله که به هرحال توسط ایرانیها خواهد بود.پس لازم است از دانش روز دنیا استفاده کنیم چرا که مخزن دیگر همان مخزن قبلی نیست
Iran, Islamic Republic of
در کل بر خلاف متن نیاز به سکوی تقویت فشار با توجه به تخلیه قسمت مرزی ان هست
Iran, Islamic Republic of
توسعه فاز 12 پارس جنوبی و فاز 19 توسط پتروپارس و سایر فاز های 35 ماه نشان داد شرکت های ایرانی به توانایی اجرای این گونه پروژه رسیده اند. خصوصا توسعه فاز 19 که گل سر سبد این پروژه ها بود و توسط پتروپارس و تاسیسات دریایی بخوبی اجرا شد نشان داد که در بخش دریا چه در زمینه حفاری و چه ساخت سکو و خط لوله و نیز در بخش خشکی در ساخت پالایشگاه که توسط پتروپارس ایران انجام گرفت به بلوغ رسیده ایم. با این تجربیات به دست آمده واقعا نیازی به واگذاری این پروژه ها به شرکت خارجی نیست. از شرکتهایی مثل توتال می توان برای اجرای پروژه هایی همانند LNG و یا ساخت کمپرسور ها برای افزایش تولید استفاده نمود. و یا در سایر میادین نفتی می توان از توان این شرکتها در پروژه هایی همچون تولید از میادین نفت سنگین و یا پروژه های ازدیاد برداشت استفاده نمود چراکه شرکتهای ایرانی در این پروژه ها از تجربه و دانش کافی برخوردار نیستند.
دو برابر
Iran, Islamic Republic of
رپرتاژ آگهی پتروپارس اگه تمام شد بفرمایید که فاز ۱۲ در دهسال انجام شده و فاز ۱۹ سابقا ۳۵ ماهه! هم در ماه ۷۵ تازه به نیمه تولید رسیده و انتهاش معلوم نیست. هر دو هم با هزینه ای دو برابر برآورد اولیه‌. اگه هزینه و زمان دو برابر بخوبی محسوب میشه، بله همه خوبیم. طبق اعلام مسیولین،شرکت ملی نفت ۷۰ میلیارد دلار بدهکار پروژه های کارشناسی نشده و تطویل یافته دهسال اخیره و تا دهسال دیگه هم اگه فقط بازپرداخت اونا رو بکنه صفر نمیشه. حالا شما بلوغ بدهکاری و هزینه و زمان دو برابری پروژه ها رو بزار جلو رقیبان میادین مشترک پز بده اونا هم میگن خیلی خوبی...سرمایه و مدیریت پروژه هم که نیاز نداریم. ما خوبیم