ميزنفت/چه بخواهیم چه نخواهیم نمی توان نمره قابل قبولی به وزیر نفت در حوزه منابع انسانی داد؛ شخص وزیر هم به این نکته اذعان دارد بطوری که در برنامه هفته گذشته تیتر امشب به صراحت به آن اعتراف کرد و گفت: من هنوز کاری که دلم می خواست برای کارکنان صنعت نفت انجام ندادم و دوست داشتم کارهای زیادی برای آنها انجام دهم.
زنگنه دلیل این عدم کامیابی را در هم ریختگی صنعت نفت عنوان کرده است که البته اگر بخواهیم منصفانه به آن نگاه کنیم کمی هم باید به وزیر نفت حق داد. در نگاه نخست٬ کاهش قیمت نفت و سراشیبی درآمدها موجب بروز چالش های بسیاری برای وزارت نفت شد و این نهاد درآمدساز کشور برای تامین حقوق کارکنان خود٬ دست به سوی خیابان میرداماد دراز کرد تا خود را مقروض بانک مرکزی کند.
با این وجود کارکنان صنعت نفت با شرایط کنار آمدند اما نظرات گاه و بیگاه وزیر نفت درباره مازادی های صنعت نفت٬ کارکنان را دلگیر کرد و اوج این دلگیری زمانی رخ داد که
حقوق های نجومی در صندوق های بازنشستگی صنعت نفت و حساب معروف 50 میلیارد تومانی رسانه ای شد.
تبعیض های اینچنینی در صنعت نفت به کنار٬ اظهارات وزیر نفت که همچنان به مازاد بودن نیروها می پردازد فاصله او و بدنه کاری نفت را افزایش داده است. از روزی که زنگنه به نفت آمد بر روی حوزه منابع انسانی دست گذاشت و بارها و بارها از سنگین بودن این بدنه سخن گفت و در هر اظهار نظر توسط وی یا مدیران او٬ آمارهای متناقضی را ارائه داد.
هنوز هم کسی نمی داند صنعت نفت چه تعداد نیرو دارد و تنها چیزی که بر آن وحدت وجود دارد پایان کار وزارت نفت در دولت هشتم با 60 هزار نیرو بود. روزی گفته شد صنعت نفت 120 هزار نیرو دارد٬ روزی این رقم به 160 هزار نفر رسید٬ ساعتی به 200 هزار نفر و اندکی بعد به 240 هزار نفر. معاونت منابع انسانی نیز طی سه سال گذشته بطور کامل سکوت کرده و تا به امروز آمار رسمی در این زمینه منتشر نکرده است.
فارغ از اینکه این افزایش نیرو به چه دلایلی بوده و با چه مکانیزمی جذب شده است٬بدون تردید نمی توان به هم ریختگی سازمانی در وزارت نخست زنگنه را از یاد برد؛ همان سال ها که ساختار وزارت نفت و شرکت های زیر مجموعه آن بشدت گسترده شد و از دل آن نیاز به نیروی انسانی و جذب بیشتر نیروها خارج شد. باید قبول کرد که در دولت های نهم و دهم جذب نیروها بیشتر از حد مجاز بود ولی این جذب ها بر اساس ساختاری بود که توسط زنگنه برای دولت بعد چیده شده بود.
به هر حال این جذب ها چه منطقی و غیر منطقی انجام شد اما نحوه برخورد زنگنه با کارکنان رنجش بزرگی را در میان کارکنان بوجود آورد. این رنجش ها حالا تبدیل به یک دشمنی تمام عیار و واضح با وزیر نفت شده است و اظهارات دردمندانه وزیر نفت در برنامه تیتر امشب توسط کارکنان مورد انتقاد قرار می گیرد.
چندی پیش بود که زنگنه در مجلس اعلام کرد در وزارت نفت 100 هزار نفر مازاد هستند که جمع کثیری از کارکنان فردایش در نامه ای به وی نوشتند آ
نکس که زیادی شما هستید نه ما. تولید نفت که به دوران پیش از تحریم برگشت و
رئیس جمهور در برنامه تلویزیونی به آن پرداخت بازهم کارکنان در نامه ای نوشتند که این موفقیت کار همان نیروهای مازاد است نه ژنرال های بازنشسته. حجم این نامه ها روز به روز بیشتر شد و در آخرین مورد به
دفتر مقام معظم رهبری نیز نامه ای ارسال شد.
کارکنان صنعت نفت از وضعیت اداره صنعت نفت و نحوه برخورد با خودشان ناراحت هستند و زنگنه هم فعلا بر روی مباحث مهم تری – از نظر خودش- متمرکز است و اهمیتی به آنها نمی دهد. وزیر نفت بهتر از هر وزیر و مدیر دیگری می داند بزرگترین ثروت صنعت نفت منابع انسانی هستند اما
در عمل ثابت کرده است که به آن اعتقادی ندارد و همین عدم اعتقاد او و کارکنان را بیش از پیش از هم دور کرده است و نفتی ها٬ وی را از خود نمی دانند.
وزیر نفت به گلایه آنها توجهی نمی کند و فقط بر طبل «زیادی بودن آنها» می کوبد. او روز پنج شنبه و در سفر به بوشهر یکبار دیگر بر مازاد بودن تعداد بسیاری از نیروها تاکید کرد و این بار نه نیمی از آنها را بلکه دو سوم آنها را مازاد نامید. آیا او نمی داند اینگونه سخن گفتن درباره ثروت اصلی سازمان تحت مدیریتش به ضرر کشور تمام می شود؟ آیا در صف مشاوران پرتجربه وی کسی به او متذکر نمی شود چنین روندی منجر به بروز خطرات بسیاری برای صنعت نفت می شود؟
زنگنه مهم ترین رکن صنعت نفت را به فراموشی سپرده است اما روشن ترین نتیجه این فراموشی٬ شتاب بیشتر عدم مشروعیت وی در حوزه منابع انسانی است که امید است وزیر نفت با تجدید نظر در رویه ای که در پیش گرفته است حفره بزرگ بوجود آمده را پر کند. رسیدگی به خواسته های آنها وظیفه روشن وزیر نفت است ولی او دوست ندارد نیم نگاهی نیز به آن داشته باشد. کارکنان صنعت نفت بارها نشان داده اند نگاهشان ملی است و نه جناحی و فردی٬ شرافتمندانه عمل می کنند و از کسی هم انتظاری ندارند اما نمی توانند با چنین برخوردهایی کنار بیایند.
تمامی برخوردهای وزیر نفت با منابع انسانی در طول 11 سال وزارت خود از موضع بالا به پایین بوده است و همبن موضوع آسمان کارکنان و وزیر را همواره ابری کرده است.