احمد میدری از مخالفان حضور زنگنه در وزارت نفت٬ پس از ارائه
عملکرد زنگنه در دور نخست وزارتش٬ ادامه سخنانش به دلیل همهمه نمایندگان قطع شد که پس از آرام شدن فضای مجلس وی به ادامه مباحث خود پرداخت. بخش دوم سحنان میدری در ادامه می آید:
* من اگر ناخودآگاه توهینی صورت میگیرد معذورم! (رئیس ـ آقا! بفرمایید، اینقدر به من حمله میکنند از میدان درنمیروم یکدفعه به شما اینقدر حمله کردند اینقدر عقبنشینی نکن، بفرمایید) چون معمولاً گفته میشود که ایشان تخصص ندارند اما مدیرند! من نمونهای را ذکر میکنم. مجری طرح توسعه میادین نفت سنگین کشور از مدیر مناطق نفتخیز کشور درخواست میکنند که مغزهای چاه شماره 7 کوه موند را برای ما ارسال کنید که احتمالاً در انبارهای شما موجود است. چون ایشان خیال میکند که در انبار موجود است این کالا خریداری شده است به مسؤول خرید میگوید این را تهیه کنید. مسؤول خرید میگوید بابا! این مغزه، مغزهای نیست که در انبار موجود باشد، ما باید به اداره زمینشناسی ارجاع بدهیم. این را برای کسانی که نکات فنی وزارت نفت را میدانند (میگویم). دست به دست میچرخد (این مربوط به حدود 15 روز قبل است) از این موارد ایشان بسیار فراوان داشته و متأسفانه میگویند درها را بسته تا نتواند با پرسنل فنی ارتباط داشته باشد.
* شرکت متن که توسعه 45 درصد نفت کشور را بعهده دارد به دست یک لیسانس کشاورزی است، من یک نمونه از سوءمدیریت ایشان را ذکر میکنم. ایشان 150 میلیون دلار، دو سال قبل خریداری میکند که مطالعه آن کالاها برای میادینی است که تازه تابستان امسال شروع شده یعنی 150 میلیون دلار تجهیزات راکدی بوده که نرخ بهره آن را حساب کنید در سال چیزی بیشتر از 15 میلیون دلار میشود. از این قبیل موارد فراوان است، من دو، سه مورد دیگر ذکر میکنم که چگونه میشود که بودجه چندبرابر شود، تولید کاهش پیدا کند.
*یک نمونه این است، یکی از وزرای سابق را شرکت نفت درخواست میکند که بورسیه بشود و به لندن برود. ایشان 75 هزار پوند درخواست میکند به هیأت مدیره شرکت نفت ارسال میشود. یکی از اعضای هیأت مدیره که درواقع از ستونهای وزارت نفت بوده مینویسد که ایشان اولاً کارمند ما نیست، تخصصی که میخواهند بخوانند در نیاز وزارت نفت نیست و ثانیاً ایشان ادعا کرده از نهاد ریاست جمهوری یکسال بورس گرفته ما استعلام کردیم دیدیم دروغ محض است و به هرحال ایشان به لندن اعزام میشوند و عضو هیأت مدیره شرکت ملی نفت اخراج میشود که البته دلیلش تنها این نبوده و موارد دیگری است.
*چرا تولید ما کاهش پیدا کرده، هزینهها افزایش پیدا کرده. صورتجلسهای در سال 1377 صورت میگیرد که برای حفظ صیانت چاهها و برای توسعه استخراج به میزان 150 هزار، ما احتیاج به 270 میلیون دلار پول داریم. ازجمله اکثر معاونین بودند، این گزارش به آقای زنگنه ارسال میشود. ایشان پس از مدتی منابع را تأمین نمیکند، مدیر مناطق نفتخیر کشور نامهای مینویسد که قرار بوده ماهانه 25 میلیون دلار برای ما ارسال کند ما یک میلیون دلار ارسال کردیم. به این ترتیب اینها نمیتوانند توسعه میادین بدهند و باعث میشود که تولید کاهش پیدا کند و درنهایت بهانهای برای استقبال بیرویه از خارجیها شود.
*همکاران عزیز ببینید! من هم معتقدم کشوری که انزواطلبی و عدم ارتباط با دنیای خارج را پیشه میکند هیچ راهی بجز آن راهی که شوروی و اروپای شرقی رفت نخواهد داشت، اما با کدام مدیریت؟ با مدیریت تحمیلی که از رتق و فتق امور جاریاش هم ناتوان است یا با مدیرانی که سالها در وزارت نفت بودهاند و امروز مورد طرد قرار گرفتهاند. ساختار کنونی وزارت نفت نهتنها برای انجام کارهای امور جاریاش ناتوان است بلکه هرگونه تزریق انبوه مالی و هرگونه ارتباط با دنیای خارج به فروپاشی وزارت نفت منجر میشود. ابتداء باید این ساختار غیرشایستهسالار تغییر پیدا کند.
*اما سیاست دیگری که در وزارت نفت تحمیل شده تجدید ساختار است. هنگامی که آقای زنگنه وزیر نفت شدند ما 30 شرکت دولتی داشتیم، امروز بالغ بر 180 شرکت دولتی نسل اول وجود دارد، 180 شرکت دولتی! درحالیکه همه دنیا بسمت ادغام در صنایع بالادستی میرود، سیاست کوچکسازی وقتی برای صنایع پاییندستی فقط تجویز میشود، مثل ایرانخودرو و پالایشگاهها، اما یک نمونه بگویند کشوری یا یک شرکت خصوصی خارجی صنایع بالادستی مثل استخراج نفت را کوچک کرده، این سیاست، سیاست خُرد کردن وزارت نفت بوده نه کوچکسازی. کوچکسازی همواره باید با سیاستزدایی و ایجاد رقابت در شرکت نفت ایجاد میشد. اما متأسفانه وزارت نفت نهتنها سیاستزدایی نکرد، بلکه سیاستزدگی مفرط بر وزارت نفت حاکم بوده.
*من دو، سه سؤالی که دوستان گفتند بصورت خلاصه پاسخ میدهم. اولاً اینکه مطالعه صورت گرفته، در مناظرهای که یک نماینده از آقای زنگنه و دو نفر از معاونین ایشان کردند صراحتاً گفتند که بجز میدان دارخوین هیچ مطالعهای صورت نگرفت، اما ما در دارخوین تسریع کردیم. قراردادهای قبلی 20 میلیارد دلار بوده و چنانچه خود آقای زنگنه فرمودند حداقل 25 درصد در قرارداد آخر نسبت به قرارداد بعدی ما توانستهایم شرایط بهتری را برای کشور فراهم کنیم. آیا نمیشد ما شفافتر عمل میکردیم، چرا مجلسی که از ابتداء قراردادهای خارجی در مجلس تصویب میشد امروز قراردادهای خارجی ما کاملاً محرمانه شده است، در قبل از انقلاب هم بخشی از قراردادهای خارجی محرمانه بود، اما امروز ما در یک نیمخط مجوز میلیاردها دلار سرمایهگذاری را به وزارت نفت صادر میکنیم و در شورای اقتصاد کشور بیش از 20 دقیقه برای یک قرارداد 3 میلیارد دلاری وقت گذاشته نمیشود که من اسناد این را میتوانم تقدیم مجلس کنم.
* من بعنوان یک نماینده ادامه سیاستهای حاکم بر وزارت نفت را برای نسل آینده و نسل کنونی بحرانزا و فاجعهآور میدانم و از همه نمایندگان شریف درخواست میکنم بویژه نمایندگان کُرد، من میدانم نمایندگان کُرد ما هم فرزندان بلوچ ما را هم به اندازه فرزندان خودشان دوست دارند و همه نمایندگان عزیز را به خون شهیدان بویژه شهیدانی که در مناطق نفتخیز خونشان را برای حفظ آبرو و حیثیت این کشور به خدا تقدیم کردند درخواست میکنم هرآنچه که مصالح ملی میدانند جدا از تعلقات قومی و حزبی به مصالح ملی رأی بدهند. والسلام علیکم و رحمةالله (عدهای از نمایندگان ـ احسنت)
ادامه دارد....