۰
گزارشی از نشست یک اندیشکده آمریکایی

این حلقه٬حلقه نفتی آمریکایی هاست

چند شرکت اروپایی نیز در این فهرست قرار می گیرند زیرا دولتهای آنها، متحد آمریکا هستند. وقتی این شرکتهای نفتی یا حفاری فعالیت می کنند حق دارند سود به دست بیاورند. آنها مجانی کار نمی کنند. با این اوصاف، می بینیم که به یکباره، منافع ملی آمریکا به منافع این شرکتهای نفتی تبدیل می شود!
این حلقه٬حلقه نفتی آمریکایی هاست
ميزنفت /  ریس ارلیک برنده جایزه روزنامه نگاری پولیتزر در آمریکا در نشستی با عنوان «ایالات متحده و ایران پس از توافق هسته ای» در اندیشکده ای موسوم به مرکز عدالت و صلح شبه جزیره در شهر پالو آلتو در ایالت کالیفرنیا گفت:در داخل دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا ازجمله سازمان سیا، شناخت بسیار خوبی از ایران وجود دارد. اینگونه نیست که بگوییم از مردم ایران و فرهنگ این کشور شناختی وجود ندارد. مشکل مطرح به نوع نگاه های ایدئولوژیک به ایران مربوط است.

وقتی در پنتاگون یا وزارت اموررخارجه آمریکا حضور داشته باشید به منافع راهبردی آمریکا نگاه می کنید و از خودتان می پرسید که این منافع راهبردی چیستند. ایالات متحده ابرقدرت جهان است . باید پرسید آیا آمریکا به دنبال ثبات در جهان است یا اینکه به دنبال منابع طبیعی کشورهای دیگر از قبیل سنگ های معدنی آنها است.


*چنبره بر منابع
آمریکا به این منابع نیاز دارد. آمریکا خودش را قدرتی می داند که برای خیر بشری تلاش می کند و درمقابل امپراتوری های شیطانی می ایستد و خودش را قدرتی استثنایی می داند زیرا تصور می کند برای دموکراسی و حقوق بشر مبارزه می کند. برای اینکه ایالات متحده منابع انرژی در اختیار داشته باشد تا اینکه همه این کارهای خوب را انجام بدهد، به چه کسی می تواند اعتماد کند؟

آیا آمریکا می تواند به شرکتهای نفتی چینی یا روسی اعتماد کند؟ بی تردید نمی توان به روسیه یا چین اعتماد کرد. آمریکا فقط به شرکتهایی ازقبیل اکسون موبیل و شاید هم شرکت نفتی بریتیش پترولیوم انگلیس یا شرکت شل اعتماد کند. آمریکا فقط می تواند به چند شرکت گزینش شده اعتماد کند که اکثر آنها نیز شرکتهای آمریکایی هستند.

چند شرکت اروپایی نیز در این فهرست قرار می گیرند زیرا دولتهای آنها، متحد آمریکا هستند. وقتی این شرکتهای نفتی یا حفاری فعالیت می کنند حق دارند سود به دست بیاورند. آنها مجانی کار نمی کنند. با این اوصاف، می بینیم که به یکباره، منافع ملی آمریکا به منافع این شرکتهای نفتی تبدیل می شود!

شرکتهای نفتی فقط یک مثال هستند. با این نگرش، وقتی قرار باشد از منافع به اصطلاح ملی و درواقع منافع شرکت های نفتی محافظت شود، باید دولت خاصی در مسند قدرت باشد یعنی در کشورهای هدف این اقدامات باید حکومتهایی روی کار باشند که اجازه ندهند صنایع نفت این کشورها ملی شود و منافع شرکت های نفتی آمریکایی از بین برود.

درنتیجه باید حکومتهایی در این کشورها در مسند قدرت باشند که به شدت به سمت آمریکا گرایش داشته باشند و ارتش قوی هم داشته باشند. این سیاست درباره اوکراین مدنظر بوده است. برای اینکه آمریکا بتواند به میدانهای نفتی کشورهای هدف دسترسی پیدا کند به شرکتهای کشتیرانی نیاز است که محموله های نفتی را منتقل کنند و برای محافظت از این خطوط کشتیرانی به پایگاههای دریایی و پایگاههای نظامی نیاز است.

در چنین شرایطی به پایگاههای نظامی دیگری در کشورهای همسایه این کشورها هم نیاز است تا بتوان از این پایگاههای همسایه در شرایطی استفاده کرد که کشور هدف، بی ثبات شود. با این نگرش است که به یکباره 750 پایگاه نظامی آمریکا در سراسر جهان قدعلم می کند! نکته جالب توجه هم اینکه همه این پایگاههای نظامی برای تامین منافع ملی آمریکا و برای دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در جهان است!! مسائل کاملا روشن است ! ایا این نکات برای شما گویا و روشن نیست؟(با کنایه) همه این کارها برای منافع ملی آمریکا است!


*ترامپ و کلینتون
ریس ارلیک در پاسخ به سوالی مبنی بر رویکرد هیلاری کلینتون درباره ایران در صورت رئیس جمهور شدن و تفاوت دونالد ترامپ با هیلاری کلینتون در نوع نگرش به ایران چیست گفت:« هیلاری کلینتون فردی تندرو است. دونالد ترامپ نیز فردی تندرو است با این تفاوت که مواضعش را هر 24 ساعت یک بار عوض می کند. نمی توانم بگویم ترامپ به دنبال چیست. فقط می توانم بگویم که او اصلا گزینه خوبی نیست.

برای اثبات این سخن خود هم می توانم به اظهارنظرهای مختلف ترامپ ارجاع بدهم ازقبیل اینکه گفته است باید توافق هسته ای با ایران پاره شود. هیلاری کلینتون دموکرات فعلا از توافق هسته ای ایران حمایت می کند. فکر می کنم اگر هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پیروزی برسد، احتمالا به توافق هسته ای پایبند خواهد ماند. البته احتمالا انواع فشارهای دیگر بر ایران را افزایش خواهد داد زیرا مسئله این نیست که ایران سلاح هسته ای دارد یا خیر بلکه مسئله اصلی ، به قدرت منطقه ای ایران مربوط است.

ریس ارلیک در پاسخ به سوالی درباره چشم انداز قرارداد بوئینگ با ایران گفت:« وقتی این قرارداد به مرحله جزییات اجرایی برسد، بوئینگ باید به اداره دارایی های خارجی در وزارت خزانه داری آمریکا مراجعه کند و مجوزی دریافت کند تا براساس آن، به مبادله مالی با ایران بپردازد. شرکت های کوچک نمی توانند کاغذبازی های اداره دارایی های خارجی را تحمل کنند.به هرحال، شرکتی همانند بوئینگ باید مجوز این اداره را به دست بیاورد.»


ریس ارلیک  گفت:تحریم هایی که ایالات متحده همچنان علیه ایران اعمال کرده است، آشفته بازار است. من با حقوقدان هایی صحبت کرده ام که کارشناس حقوق هستند و قوانین آمریکا را مطالعه کرده اند. به نظر می رسد هیچکس نمی تواند همه این تحریم ها را بردارد. این تحریم ها از زمان جیمی کارتر اعمال شده است و از آن زمان، همه روسای جمهور دیگر آمریکا این تحریم ها را تمدید کرده اند.

هرگاه آنها از مسئله ای درباره ایران خشمگین می شدند به اعمال تحریم ها مبادرت می کردند. قانون معروف تحریم های ایران و لیبی (ILSA) بسیار معروف است. تحریمهایی درباره وضع حقوق بشر علیه ایران اعمال شده است. تنها تحریمهایی که به صورت رسمی ، براساس توافق هسته ای برداشته شده است تحریمهایی هستند که به علت وجود برنامه تسلیحات هسته ای (!) در ایران علیه این کشور اعمال شده است.

این تحریمها برداشته شده است اما همه تحریم های دیگر ازجمله قانون تحریم های ایران و لیبی که مصوبه کنگره است و تحریم های مربوط به نقض حقوق بشر در ایران، هنوز به قوت خود باقی است. همه این تحریم ها، یکجانبه بوده است. اروپایی ها هرگز با این تحریمها همراهمی نکرده اند. ایالات متحده خودش به تنهایی این تحریمها را اعمال کرده است. این تحریمها همچنان ادامه دارد. ایالات متحده در سراسر جهان، نفوذ زیادی دارد.

*دسترسی به دلار
براساس یکی از این تحریمها، دسترسی ایران به دلارهای آمریکا ممنوع شده است. مسئله به این صورت نیست که بگوییم ، خوب ، اشکالی ندارد، ایران می تواند محصولات مدنظرش را بدون استفاده از دلار آمریکا خریداری کند. ایران برای اینکه بتواند به مبادلات مالی خودش ادامه بدهد ، در معامله با کشوری همانند هند وقتی مبادله ریال و روپیه هند مطرح است باید مبادلات مالی به صورت دلار باشد و سپس دلار به صورت معادل ریالی و روپیه ای آن دربیاید.

بنابراین می بینیم که مبادلات باید به صورت دلار باشد و وقتی این امکان وجود نداشته باشد، معامله ای هم امکان پذیر نخواهد بود. این تحریمها همچنان به قوت خود باقی است. این وضعیت ، کار را برای ایران فوق العاده دشوار کرده است.

بانک ها باید به دنبال یافتن راهی برای حل مشکل باشد زیرا از نظر فنی، مبادلات مالی به صورت دلار امکان پذیر نیست. اگر ایران بخواهد از یورو هم استفاده کند در بسیاری از موارد باید یورو به دلار و سپس به ریال تبدیل شود. طی کردن چنین مسیری در فضای اقتصاد بین الملل بسیار دشوار است. بعید است کنگره این تحریمها را تغییر بدهد. در بهترین حالت باید بگویم شانس این کار بسیار کم است.

*مبادلات بانکی
پال جرج در ادامه پرسید:سوال بعدی درباره روابط ایران و ایالات متحده است. تحریمهای بانکی و دیگر تحریمها به قوت خود باقی است و ایران نمی تواند به مبادلات مالی با دلار بپردازد. با ایجاد آزادی های جدید در نظام مالی بین المللی، آیا سرمایه گذاری خارجی در ایران صورت می پذیرد؟ ایران صنعت نفت بسیار بزرگی دارد که در طول سالها به آن بی توجهی شده است. آیا این بخش می تواند سرمایه گذاری خارجی را جذب کند؟

ریس ارلیک در پاسخ گفت:« ایران با چند شرکت اروپایی، قراردادهایی امضاء کرده است. شرکت های ایتالیایی ، آلمانی و فرانسوی ازجمله طرف های این قراردادها هستند. ایران با شرکت های خودروسازی این کشورها ، شرکت هواپیمایی ایرباس و شرکتهای دیگر قرارداد منعقد کرده است.

قراردادهای اصولی امضاء شده است برای اینکه این شرکتها در ایران سرمایه گذاری مستقیم کنند یا اینکه محصولات خود را به ایران بفروشند. اخیرا هم ایران قراردادی با شرکت بوئینگ امضاء کرده است تا 100 فروند هواپیمای مسافربری شرکت بوئینگ خریداری شود. این قراردادها هنوز اجرایی نشده است. یکی از علل اجرایی نشدن این قراردادها نیز آن است که تامین مالی این قراردادها به چه صورت باشد.

یکی دیگر از علل این امر، استمرار تحریمهایی است که وجود دارد. یکی از حوزه هایی که پس از توافق هسته ای، پیشرفت داشته این است که ایران در حال حاضر قادر است نفت بیشتری را بفروشد. به گفته مقامات ایران، انتقال نفت ایران افزایش یافته است و میزان صادرات نفتی ایران یک میلیون بشکه افزایش یافته و به سه میلیون بشکه نفت در روز رسیده است. این رقم بسیار زیاد است.


*توانایی در فروش نفت
به علت تحریمها، توانایی ایران برای فروش نفت محدود شده بود. ایران نمی توانست قطعات هواپیما وارد کند و به همین علت، موارد متعددی از سقوط هواپیما در ایران رخ داد.

شدیدترین تحریمهایی که به اقتصاد ایران بیشترین ضربه را زد، تحریمهای بانکی بود. در شبکه بانکی بین المللی ، بانکها باید به معاملات بانکی با یکدیگر مبادرت کنند و برای این منظور باید از شبکه سوئیفت استفاده کنند که در واقع، نوعی مرکز مبادلات مالی اروپایی برای کلر کردن چک ها است.

ایالات متحده گفت که ایران نمی تواند از شبکه سوئیفت استفاده کند. بنابراین وقتی ایران می خواهد از شرکتی در اروپا قطعات یدکی خریداری کند، معمولا پول به یک حساب در اروپا ریخته می شود و شرکت تامین کننده قطعات، این پول را دریافت می کند و قطعات را انتقال می دهد. اما وقتی ارتباط با سوئیفت قطع شد ، ایران دیگر نمی توانست این کار را انجام بدهد زیرا ارتباط ایران با سوئیفت قطع می شد. درنتیجه ایران مجبور بود کیف پر از دلار را با خودش به دوبی ببرد و به صورت مخفیانه آن را به حسابی واریز کند تا فروشنده قطعات، بتواند پول را دریافت کند و به انتقال قطعات بپردازد.

این روند برای ایران بسیار دشوار بود. از منظر آمریکا این کار بسیار موثر و نتیجه بخش بود زیرا فشارهای بسیاری بر ایران وارد می کرد. این روند سبب شد مشکلات بسیاری برای ایرانی ها بوجود بیاید زیرا برای دسترسی به مواد غذایی و دارو و تجهیزات درمانی و اقلام دیگر، به شدت دچار مشکل می شدند.»
پال جرج در ادامه پرسید:« آیا تحریمها سبب بروز تورم یا مشکلات اقتصادی در ایران شده بود؟

شرکت شل می خواستند پول را به ایران بفرستند اما نمی توانستند زیرا این کار براساس تحریمها، ممنوع بود. حتی چین که معمولا با سیاستهای ایالات متحده همراهی نمی کند، پول ایران را نگاه داشته بود و بجای دادن پول به ایران ، در اجرای پروژه های زیرساختی در ایران مشارکت می کرد. بنابراین این سخن درست نیست که ایالات متحده می خواهد 150 میلیارد دلار به ایران پول بدهد و از این پولها هم برای حمایت از تروریسم استفاده شود. این سخنان مسخره را عناصر دست راستی در آمریکا از خودشان ساختند. باید توجه داشت که این پول، پول خود ایران بود و نه اینکه آمریکا به ایران پول بدهد. ایران به پول نفت خودش دست می یابد.

پال جرج در ادامه گفت: این برداشت بوجود آمده بود که آمریکا 150 میلیارد دلار به ایران پول می دهد. اما واقعیت این است که این پول، پول خود ایران بود و در حسابهای بانکی توقیف شده بود.

ریسک ارلیک گفت: وقتی من در ایران بودم، اعلام شد حدود 75 میلیارد دلار از این پولها به ایران بازگردانده شد. جان کری وزیر امورخارجه آمریکا گفته است که فقط سه میلیارد دلار از پولهای ایران به این کشور بازگردانده شده است.

پال جرج در ادامه پرسید:با این اوصاف شما می گویید که ایران از این 150 میلیارد دلار برای تزریق به اقتصاد داخلی و ترمیم اقتصادی استفاده می کند که به علت تحریمها به شدت آسیب دیده است.
ریسک ارلیک در پاسخ گفت:« بله همینطور است. بی تردید، ایران با مشکلات داخلی بسیاری مواجه است. بازگرداندن پولهای مذکور به اقتصاد ایران کمک می کند اما نمی تواند مشکلات را حل کند

 
شنبه ۲۶ تير ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۴۲
کد مطلب: 13954
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *