جزئیاتی از آخرین وضعیت صندوق ها
حیاط خلوتی به نام صندوق های بازنشستگی
حال صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت نفت خراب است؛ با وضعیت مالی این صندوق که برآیند مشکلات اساسی طی چند سال اخیر است روزهای چندان روشنی را نمی توان متصور شد علی الخصوص اگر بدانید زیرمجموعه های این صندوق حدود 2 هزار میلیارد تومان بدهی مالیاتی دارد.
به گزارش ميزنفت ٬ منابع این صندوق که متعلق به بازنشستگان صنعت نفت است باید در خدمت این قشر باشد اما پرداخت حقوق های نجومی در شرکت های زیرمجموعه صندوق ها٬ همه چیز را در دایره عده ای خاص محدود کرده است.
برخی شرکت های زیرمجموعه صندوق٬ با پرداخت حقوق هاس نجومی حیات خلوت برخی چهره های حاشیه دار شده اند و چون نظارت دقیقی بر آنها نیست خبری از این موارد رسانه ای نمی شود. تعدادی از این شرکت ها نیز به دلیل سوء مدیریت و مسائل مالی در حالت ورشکستگی قرار دارند.
تعدادی از مدیران یکی از شرکت های زیرمجموعه صندوق ها هم متواری شده اند و در حوزه فروش نفت نیز حاشیه های بزرگی وجود دارد. یکی دیگر از شرکت های زیرمجموعه صندوق نیز به اصرار رئیس خود وارد حوزه فروش نفت شد و هنوز 50 میلیون دلار از طلب صندوق ها را پرداخت نکرده و متحمل زیان بزرگی شده است.
در کنار این مسائل باید روابط ویژه در چیدمان اعضای هئیت مدیره های شرکت های زیرمجموعه را نیز مدنظر قرار داد بطوری که برخی چهره ها همزمان در چندین هیئت مدیره عضو هستند.
صندوق های بازنشستگی،پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت ایران، ماهیتی دو گانه و اصطلاحاً شترمرغی به خود گرفته که نه دولتی است و نه خصوصی، اما مدیران آن بر اساس منافع شخصی و نه سازمانی هر گاه که لازم ببینند ژست دولتی به خود می گیرند و هر گاه که لازم باشد ژست خصوصی.
تأسف‌بارتر اینکه همین ماهیت غیر شفاف، گاهاً منجر به وارد آمدن خسارتهای جبران ناپذیر و به شدت مشکوک به سرمایه اعضای صندوق‌ها شده است.
عملکرد برخی از مدیران و کارکنان صندوق، که به اتکا سرمایه دیگران و با خیالی آسوده، وارد تجارت نفت‌خام، میعانات گازی و فراورده های نفتی و پتروشیمی و حتی کشتی‌داری و کشتیرانی شده اند،نشان می‌دهد به غیر از زیان و انبوهی از پرونده های قضایی و حقوقی حاصلی نداشته است.
اطلاعات نشان می دهد که صندوقهای بازنشستگی نفت، با به گرو گذاشتن سرمایه اعضای بی خبر از همه جا، نفت‌خام و فرآورده های نفتی را خریداری و در اختیار افرادی با شرکتهایی کاغذی (ثبت شده در خارج از کشور و به لحاظ حقوقی غیر ایرانی) قرارداده است و به دنبالش زیانی چندصد میلیونی را عاید کارکنان و بازنشستگان صنعت نفت کرده است.
به طوری که زیانی ادعایی که در نهایت باید از سرمایه کارکنان و بازنشستگان صنعت نفت پرداخت شود و در یک قلم فروش فرآورده نفتی (طی دو قرارداد) در سال 93 به رقم باور نکردنی 200 میلیون دلار می رسد.
برخی شرکت های زیرمجموعه صندوق٬ با پرداخت حقوق هاس نجومی حیات خلوت برخی چهره های حاشیه دار شده اند و چون نظارت دقیقی بر آنها نیست خبری از این موارد رسانه ای نمی شود. تعدادی از این شرکت ها نیز به دلیل سوء مدیریت و مسائل مالی در حالت ورشکستگی قرار دارند.
تعدادی از مدیران یکی از شرکت های زیرمجموعه صندوق ها هم متواری شده اند و در حوزه فروش نفت نیز حاشیه های بزرگی وجود دارد. یکی دیگر از شرکت های زیرمجموعه صندوق نیز به اصرار رئیس خود وارد حوزه فروش نفت شد و هنوز 50 میلیون دلار از طلب صندوق ها را پرداخت نکرده و متحمل زیان بزرگی شده است.
در کنار این مسائل باید روابط ویژه در چیدمان اعضای هئیت مدیره های شرکت های زیرمجموعه را نیز مدنظر قرار داد بطوری که برخی چهره ها همزمان در چندین هیئت مدیره عضو هستند.
صندوق های بازنشستگی،پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت ایران، ماهیتی دو گانه و اصطلاحاً شترمرغی به خود گرفته که نه دولتی است و نه خصوصی، اما مدیران آن بر اساس منافع شخصی و نه سازمانی هر گاه که لازم ببینند ژست دولتی به خود می گیرند و هر گاه که لازم باشد ژست خصوصی.
تأسف‌بارتر اینکه همین ماهیت غیر شفاف، گاهاً منجر به وارد آمدن خسارتهای جبران ناپذیر و به شدت مشکوک به سرمایه اعضای صندوق‌ها شده است.
عملکرد برخی از مدیران و کارکنان صندوق، که به اتکا سرمایه دیگران و با خیالی آسوده، وارد تجارت نفت‌خام، میعانات گازی و فراورده های نفتی و پتروشیمی و حتی کشتی‌داری و کشتیرانی شده اند،نشان می‌دهد به غیر از زیان و انبوهی از پرونده های قضایی و حقوقی حاصلی نداشته است.
اطلاعات نشان می دهد که صندوقهای بازنشستگی نفت، با به گرو گذاشتن سرمایه اعضای بی خبر از همه جا، نفت‌خام و فرآورده های نفتی را خریداری و در اختیار افرادی با شرکتهایی کاغذی (ثبت شده در خارج از کشور و به لحاظ حقوقی غیر ایرانی) قرارداده است و به دنبالش زیانی چندصد میلیونی را عاید کارکنان و بازنشستگان صنعت نفت کرده است.
به طوری که زیانی ادعایی که در نهایت باید از سرمایه کارکنان و بازنشستگان صنعت نفت پرداخت شود و در یک قلم فروش فرآورده نفتی (طی دو قرارداد) در سال 93 به رقم باور نکردنی 200 میلیون دلار می رسد.
دوشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۲۵
کد مطلب: 13899
سلام - وضعیت در صندوق بسیار وخیم تر از مواردی ذکر شده است. اصرار برعدم شفافیت در فعالیت صندوق و شرکتها و عدم اطلاع رسانی نیز ناشی از همین موضوع است. هیئت رئیسه صندوق در دولت جدید تقریبا همه بازنشسته و منصوب آقای وزیر هستند و در راس آنها رئیس محترم هیئت رئیسه در دوره جدید هیچ شباهتی به دوره قبلی وزارت اقای زنگنه ندارند. وضعیت پرداخت حقوقها و سایر پرداختها را در شرکتهایی مثل تاسیسات دریایی و شرکتهای زیرمجموعه آنها بررسی کنید. ببینید مدیریت شرکت سرمایه گذاری تاسیسات دریایی در دوره جدید چه کرده و چه زیانهایی ه کشور و صنعت نفت و دارایی بازنشسته ها وارد شد. اعضاء هیئت مدیره ای وجود دارند که در جلسات حضور هم ندارند و از همشهریان محترم هستند حتی برای دریافت حق حضور در جلسات هیئت مدیره و پاداش از شیراز به تهران تشریف هم نمی آورند و دستور می دهند پول به حسابشان واریز شود. آقای رحیمی در دوره جدید ریاست صندوق با کیش شخصیتی که دارند و با اطاعت محض از آقای وزیر خسارات جبران ناپذیری به دارایی بازنشستگان وارد کردند. هیچکس از اطرافیان آقای وزیر اگر بخواهد در سمت خود باقی بماند حق هیچگونه اعتراض و یا اظهار نظری در مقابل تصمیمات وزیر ندارد. خدا عاقبت همه را بخیر کند
واقعابایدبرصندوقهاواعضا وعملکرد شان نظارت بیشتری بشه.این هلدینگ بزرگ که مهمترین وحساسترین پروژه های صنعت نفت وکشورراتعهدکرده است ازنیروهای ومدیران متخصص ومتعهدخالیه واکثرمدیران آن خصوصادردوران ریاست فعلی سیاسی وسفارشی هستن
حیف ومیل وموازی کاری بیدادمیکنه
براساس قانون سازمان بازرسی میتونه دراین مجموعه ورودکنه ونظارت داشته باشه
حیف ومیل وموازی کاری بیدادمیکنه
براساس قانون سازمان بازرسی میتونه دراین مجموعه ورودکنه ونظارت داشته باشه
سلام.اگر راست ميگيد اين مطاب رو منتشر كنيد هر چند نبايد به اين مطالب مغرضانه شما كه هميشگي هست پاسخ داد ولي اينرو بدانيد از زمان مديريت آقاي رحيمي شايد در كل شركتهاي زير مجموعه صندوق كمتر كارمندي باشد كه از عملكرد آقاي رحيمي ناراضي باشد.البته مشكلات كلي در همه بخش ها وجود دارد ولي خود آقاي رحيمي خيلي از ريخت و پاشهاي زمان مديريت هاي دولت قبل رو در اين مجموعه جمع كرد .خواهش ميكنم اين قدر در درج مطالبتان جناحي عمل نكنيد.ضمنا شما خودتان از برخي از همين شركت ها داريد پروژه مي گيريد و تامين مالي ميشيد. اگر چاپ مي كنيد همه رو با مدرك اعلام مي كنيم.
بد نيست سري به شركت اكتشاف نفت بزنيد و ببينيد در سه سال اخير چند مديرعامل به چشم خود ديده است و اين مديران براي تحول مجموعه آمدند ويا فقط براي دوران پس از بركناري در مناصب شركت هاي دولتي ؟آيا پرسيده ايد كه اين شركت چه بيلان كاري دارد؟
چه افرادي در هيات مديره آن هستند و دريافتي ماهيانه شان چقدر است؟
تاسيات دريايي و رابطه اش با دكل گمشده چيست؟بيلان كارش چيست؟چه كساني عضو هيات مديره آن هستند و دريافتي شان چقدر است؟علت تاخير در اجراي پروژه هايش چيست؟
صندوق در يك كلام دريافت پول از كاركنان است براي اداره يك هزارتوي دورهمي باند و باشگاه نيرو و جهاد
چه افرادي در هيات مديره آن هستند و دريافتي ماهيانه شان چقدر است؟
تاسيات دريايي و رابطه اش با دكل گمشده چيست؟بيلان كارش چيست؟چه كساني عضو هيات مديره آن هستند و دريافتي شان چقدر است؟علت تاخير در اجراي پروژه هايش چيست؟
صندوق در يك كلام دريافت پول از كاركنان است براي اداره يك هزارتوي دورهمي باند و باشگاه نيرو و جهاد
اگر بر حقیقت ماجرا به صورت منطقی و علمی بنگرید و فرافکنی نکنید و بگذارید همه چیز براساس واقعیتهای اتفاق افتاده در سطح بین المللی بررسی شود این نکات کاملا روشن و مبرهن است
نفت از قیمت 140 دلار در سالهای گذشته به حدود سی دلار در هر بشکه کاهش یافت و همین عامل باعث شد که میزان درآمد نفت به صورت بسیار فاحشی کاهش یابد و کل کشور از نظر درآمد نفتی به چالشهای سنگینی رسید و گذر از این واقعیت بر هیچ انسان و کارشناس ناشناخته نیست .
دوم اینکه میزان فروش نفت بدلیل تحریمها از حدود 4/5 ملیون بشکه در روز به حدود 800 هزار بشکه در روز رسید و هر انسان عاقلی می فهمد که چه میزان درآمدهای نفتی در کشور کاهش یافت و قضیه تا آنجا پیش رفت که فقط دولت می توانست مایحتاج عمومی را آنهم به سختی تامین نماید .
سوم اینکه نه تنها نفت بلکه کلیه کالاهای سرمایه ای و واسطه ای نه در ایران بلکه در جهان به شدت افت کرد و قریب به اتفاق شرکتهای دولتی ، خص.لتی و خصوصی به ضررو زیان افتادند و بیش از آنچه نویسنده به شرکت بازنشستگان نفت پرداخته و تلاش کرده است که نه از بعد کارشناسی بلکه صرفا از زاویه سیاسی به موضوع کاملا فنی و پیچیده نفت بپردازد تا شاید مطلبی نوشته باشد و به قول معروف خود را از جاده اصلی به بیراهه های سنگلاخی بکشاند که از چشم هیچ کارشناس اقتصادی و تجاری قابل قبول نمی باشد .
اگر نویسنده امروز رکود حاکم بر اقتصاد کشور را می شناخت هرگز چنین جملاتی در گزارش خویش نمی نوشت چرا که اگر چنین باشد باید شرکتهای بزرگ کشور مانند ذوب آهن و فولاد و خودرو سازیهای کشور و به طور کلی شرکتهای بزرگ کشور را نیز از همین زاویه ببیند و تمام مدیران این بنگاهها و تمام وزارتخانه ها و خصولتیها و خصوصیها را به پای میز محاکمه افکار خویش می کشید .
و در انتها اینکه نمی شود به این نوع گزارشات بدون دلیل و مستند و داشتن اطلاعات کافی و وافی نمی توان ارزشی حتی در حد انشای یک دانش آموز کلاس چهارم دبستانی قایل گردید . نویسنده اگر مستنداتی دارند می توانند به مراجع ذیصلاح ارائه دهند و از فرافکنی و زدن اتهام به کل مدیران اقتصادی کشور در همه بخشهای دولتی و خصولتی و خصوصی دوری می جستند .
امیدواریم مدیران مسئول اینگونه سایتها و روزنامه ها قبل از بررسی چنین گزارشاتی اجازه ندهند هر کس عقده های درونی خویش را به عنوان گزارش در روزنامه اش به چاپ برسد ، چرا که از روزنامه ها و سایتهای تخصصی این انتظار را می توان داشت که تخصصی و مستند صحبت کنند در غیر این صورت اعتبار روزمپنامه آنها از بین خواهد رفت و قابلیت اصلاح و نقد منصفانه و درست را از دست خواهند داد
نفت از قیمت 140 دلار در سالهای گذشته به حدود سی دلار در هر بشکه کاهش یافت و همین عامل باعث شد که میزان درآمد نفت به صورت بسیار فاحشی کاهش یابد و کل کشور از نظر درآمد نفتی به چالشهای سنگینی رسید و گذر از این واقعیت بر هیچ انسان و کارشناس ناشناخته نیست .
دوم اینکه میزان فروش نفت بدلیل تحریمها از حدود 4/5 ملیون بشکه در روز به حدود 800 هزار بشکه در روز رسید و هر انسان عاقلی می فهمد که چه میزان درآمدهای نفتی در کشور کاهش یافت و قضیه تا آنجا پیش رفت که فقط دولت می توانست مایحتاج عمومی را آنهم به سختی تامین نماید .
سوم اینکه نه تنها نفت بلکه کلیه کالاهای سرمایه ای و واسطه ای نه در ایران بلکه در جهان به شدت افت کرد و قریب به اتفاق شرکتهای دولتی ، خص.لتی و خصوصی به ضررو زیان افتادند و بیش از آنچه نویسنده به شرکت بازنشستگان نفت پرداخته و تلاش کرده است که نه از بعد کارشناسی بلکه صرفا از زاویه سیاسی به موضوع کاملا فنی و پیچیده نفت بپردازد تا شاید مطلبی نوشته باشد و به قول معروف خود را از جاده اصلی به بیراهه های سنگلاخی بکشاند که از چشم هیچ کارشناس اقتصادی و تجاری قابل قبول نمی باشد .
اگر نویسنده امروز رکود حاکم بر اقتصاد کشور را می شناخت هرگز چنین جملاتی در گزارش خویش نمی نوشت چرا که اگر چنین باشد باید شرکتهای بزرگ کشور مانند ذوب آهن و فولاد و خودرو سازیهای کشور و به طور کلی شرکتهای بزرگ کشور را نیز از همین زاویه ببیند و تمام مدیران این بنگاهها و تمام وزارتخانه ها و خصولتیها و خصوصیها را به پای میز محاکمه افکار خویش می کشید .
و در انتها اینکه نمی شود به این نوع گزارشات بدون دلیل و مستند و داشتن اطلاعات کافی و وافی نمی توان ارزشی حتی در حد انشای یک دانش آموز کلاس چهارم دبستانی قایل گردید . نویسنده اگر مستنداتی دارند می توانند به مراجع ذیصلاح ارائه دهند و از فرافکنی و زدن اتهام به کل مدیران اقتصادی کشور در همه بخشهای دولتی و خصولتی و خصوصی دوری می جستند .
امیدواریم مدیران مسئول اینگونه سایتها و روزنامه ها قبل از بررسی چنین گزارشاتی اجازه ندهند هر کس عقده های درونی خویش را به عنوان گزارش در روزنامه اش به چاپ برسد ، چرا که از روزنامه ها و سایتهای تخصصی این انتظار را می توان داشت که تخصصی و مستند صحبت کنند در غیر این صورت اعتبار روزمپنامه آنها از بین خواهد رفت و قابلیت اصلاح و نقد منصفانه و درست را از دست خواهند داد
متخصص نفت عزيز مي شود شما كه از طرف هيات مديره مامور پاسخگويي شده ايد يه بيلان كار از دوران طلايي مدنظر هيات مديره ارائه فرماييد ببينيم كه هيات مديره صندوق و شركت هاي وابسته چه گلي به سر كاركنان و بازنشستگان زده اند؟با پول بازنشستگي كاركنان چه كار كرده اند و چه كساني مديرعامل و عضو هيات مديره هاي شركت هاي وابسته صندوق شده اند و چقدر حقوق دريافت كرده اند و خروجي آنها چه بوده است؟
در ضمن متخصص نفت نفت 140 دلاري را كي خوابشو ديدي؟مگر مي شود درآمد نفت را با قيمت استثنايي يك روزه محاسبه كرد؟درضمن مي شود بفرماييد نرخ دلار آن زمان چقدر بود؟(به جز سال 91 كه باند انحرافي و كارگزاران هم دست شدند و نرخ ارز را بالا بردند)
حالا نرخ ارز چقر است؟1000تومان كجا و 3560 تومان كجا؟
در ضمن متخصص نفت نفت 140 دلاري را كي خوابشو ديدي؟مگر مي شود درآمد نفت را با قيمت استثنايي يك روزه محاسبه كرد؟درضمن مي شود بفرماييد نرخ دلار آن زمان چقدر بود؟(به جز سال 91 كه باند انحرافي و كارگزاران هم دست شدند و نرخ ارز را بالا بردند)
حالا نرخ ارز چقر است؟1000تومان كجا و 3560 تومان كجا؟
سلام اوضاع آشفته تر از اين زير نظر يك سري بازنشسته گوش به فرمان نمي شود يك سر هم به مجموعه شركتهاي زير مجموعه شركت سرمايه گذاري صنعت نفت بزنيد عدم مديريت و بي كفايتي موج مي زند دوستان هر هيئت رئيسه صندوق بازنشستگي تقريبا همگي در شركتهاي خصوصي سرگرم هستند آقازاده ها و دامادها هم به فراخور نفوذ پدر مديريت پنهان بخشي از شركتها را بصورت پنهان بر عهده دارند
صندوق بازنشستگي مي باشد.
چرا اعضاي هيات مديره صندوق توسط بازنشستگان و كاركنان انتخاب نمي شوند؟
چرا بيلان كار به كاركنان و بازنشستگان داده نمي شود؟
چرا با وجود دارايي هاي بيشمار صندوق كارمند سكوي فلات قاره پس از 37 سال كار و در سال آخر بازنشستگي و آنهم اتفاقي به محمودآباد برود؟چرا سهميه بندي؟مگر صندوق بازنشستگي كم درآمد دارد كه كاركنان بايستي در صف دريافت تسهيلات رفاهي و درماني باشند؟
چرا بايستي شركت ها ي زير مجموعه صندوق زيان ده باشند؟
راوبط سياسي و فاميلي تا كي بايد در شركت هاي صندوق حكمفرما باشد؟
برخي بازنشستگاني كه يك كار مفيد در زمان اشتغال براي كاركنان و بازنشستگان و صندوق نداشتند حالا تصميم گير و مدير در صندوق و زيرمجموعه هايش باشند؟