یکی از مخاطبان
ميزنفت در مطلبی ارسالی نظر خود را در باره آتش سوزی اخیر پتروشیمی بوعلی سینا بیان کرده است که در ادامه می آید:
از روز چهارشنبه شاهد آتش سوزی بلندترین برج پتروشیمی ابوعلی سینا در ماهشهر (بندر امام ) بودیم و متقاعب آن مخزن نفتا؛ 26 ساعت پس از حادثه وزیر محترم و فردای آن سرکار خانم شاهدایی معاون ایشان در محل وقوع حادثه حضور پیدا کردند . استاندار محترم خوزستان ، رئیس محترم سازمان مدیریت بحران کشور و سایر مسئولین با همکاری و همدلی در اطفاء حریق صحنه هایی زیبا را به نمایش گذاشتند. البته بیش از همه بایستی نقش عزیزانی که مسئول مستقیم اطفاء حریق را بعهده داشتند را را یاد کنیم و از مسئولین تقاضا کنیم که زحمات آنها را به نحو مقتضی جبران کنند.
اولین اظهار نظر را وزیر محترم این بود که "عملیات اطفاء فرمانده ندارد" و در پایان هم اقای مهندس نژاد سلیم در اخبار شبکه یک در روز جمعه ساعت 21 گفتند که علت اصلی حادثه فعالیت تعمیراتی بر روی یک پمپ بوده و در نهایت هم گفتند سوخت مخزن خواهد سوخت و تمام می شود و شعله آتش خاموش خواهد شد.
خوب است به حوادثی که طی سالهای گذشته و نه سالهای دور بلکه همین چند سال اخیر بوقوع پیوسته نگاهی بیندازیم. 5 یا 6 مخزن ذخیره سازی نفت در جزیره خارگ در هنگام رعد و برق آتش گرفتند و یکی از مخازن از سرویس عملیاتی خارج شد، در عسلویه ساختمان بلند مرتبه سازمان منطقه ویژه آتش گرفت و سوخت، در فاز 14 پارس جنوبی حادثه ای رخ داد که منجر به کشته شدن چند نفر شد، دریک حادثه دریایی پایه سکوی فاز 13 اسیب کلی دید و یک سرمایه حداقل 400 میلیون دلاری را از بین رفت اما همه این حوادث علی رغم اینکه در نقاط مختلف و به دلایل مختلف اتفاق افتادند چند وجه مشترک دارند.
اول : در هیچکدام گزارش مستدلی به افکار عمومی حتی در سطح صنعت نفت داده نشد که علل و عوامل بروز حادثه چه بوده است ؟
دوم :در مورد حجم خسارات مستقیم و غیر مستقیم و نحوه تامین آن نیز توضیحی ارائه نشد.
سوم : مقصرین یا معرفی نشدند و یا در روند تخلفات اداری کارکنان در وزارت نفت مشمول تاخیر به دلیل طولانی بودن روند رسیدگی ها و.... شد. مهم تر از همه اینکه معلوم نشد که عوامل غیر ایمن و حادثه ساز چه بودند و برای اینکه در سایر سایتهاصنعت نفت تکرار نشود برای دیگران بعنوان یک تجربه تبیین نشد.
خلاصه متوجه نشدیم که کی بود ؟چی بود؟چی شد ؟ چی باید می شد ؟ چی باید بشود ؟ گذشته از همه این مسائل بایستی اذعان کنیم که تعداد و سطح حوادث و ضعف در کنترل و پیش از وقوع حادثه و درحین حادثه کاملا محرز است.
در همین حادثه ملاحظه شد که کل امکانات و تجهزات سخت افزاری و مدیریتی وزارت نفت (حضور وزیر و معاون و سایر مدیران ) نتوانست از سوختن یک مخزن در فضای کاملا بسته و بدون ارتباط به سایر منابع جلو گیری کند و آنقدر این مخزن سوخت تا حداکثر مواد سوختنی ان سوخت. البته آتش نشان ها اجازه ندادند شعله به مخازن کروی نزدیک شوند و مانع برز فاجعه بزرگتر شدند. نفتای مخزن سوخت و آرام گرفت البته سازه مخزن هم کاملا سوخت و قابلیت بکارگیری عملیاتی را ندارد.
تا حالا این سوال برایتان پیش نیامده که چرا دراطفاء حریق ( مخازن و ساختمان اداری و نه حتی تاسیسات ) موفق عمل نشده است ؟ واقعیت غیر قابل انکار این است که در دوران دفاع مقدس تاسیسات بهره برداری و تولید، پالایشگاهها در اثر حملات دشمن شعله ور میشدند ولی بلافاصله وبا مدت زمان حداقلی خاموش و بازسازی می شدند چاههای کویت رو همین مردان صنعت نفت ما رفتند و خاموش کردند چطور امروز در خاموش کردن یک مخزن واحد و کاملا ایزوله از بیرون آنقدر نا توان شدیم ؟!!
راستی آن مردان بی ادعا الان کجایند و چرا امروز به این وضع رسیدیم که توان خاموش کردن یک ساختمان یا مخزن را نداریم و باید صبر کنیم تا بسوزند وخودشان خاموش شوند ؟!!!
آقای وزیر آیا بهتر نیست از پشت میزتان در طبقه 15 تقاطع طالقانی و حافظ گاهی بلند شوید و مناطق عملیاتی سری بزنید و پای صحبت مدیران و کارکنان زحمتکش صنعت نفت بنشینید ؟! آیا وقت آن نرسیده تا گاهی به جای خواندن صرف گزارشات در پالایشگاهها و مجتمع های پتروشیمی و طرح های آزادگان و پارس جنوبی و واحدهای تولیدی و بهره برداری حضور پیدا کنید و از نزدیک وضع صنعت نفت را مشاهده کنید؟
با روي كار آمدن دولت روحاني(همه اش تقير دولته قبله) رداي وزارت نفت را علي رغم مخالفت هاي دلسوزان كشور و نارضايتي از برگشت كسيكه تنها دلش براي منابع انساني نمي سوزد،بر تن شيخ الوزراي هيات دولت هلدينگ احزاب و گروههاي دوم خردادي و تكنوكراتها دوخته شد.
آري آقاي زنگنه در اولين صحبت هاي خود گفته بود كه براي خروج وزارت نفت از بحران ساخته شده در دولت قبل توسط گروهبانها آمده است و مي بايست گروهبانها جاي خود را به ژنرال هاي كاركشته و ميدان ديده دهند.كنايه از اين كه مديران دولت قبل كم تجربه و كار نابلد و ميدان نديده اي كه توان فرماندهي زيرمجموعه تحت امر خود را ندارند.پس از تسويه حساب اساسي و پاكسازي تماي مناصب مديريتي و آبدارخانه ها ژنرال هاي مد نظر ژنرال بيژن وارد ميدان فرماندهي صنعت نفت شدند كه دريغ از ارسال فرمان به پياده نظام تحت امر در صنعت نفت در عرصه هاي گوناگون رويارويي با خصم زبون و بلاياي بي تدبيري و بي برنامه گي!
نمونه هاي آن فقط در آتش سوزي هاي پتروشيمي ها از جمله مارون و... و آتش سوزي ساختمان منطقه ويژه عسلويه و آتش سوزي مخازن خارگ و...
و آخرين نمونه آن آتش سوزي پتروشيمي بوعلي سينا!!!!
كه طبق گفته خود ژنرال زنگنه مهار آتش سوزي پتروشيمي بوعلي سينا فرمانده ميدان ندارد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سوال اساسي اين است كه آقاي زنگنه چگونه است كه شما ژنرال هاي را در رأس مناصب مديريتي گمارده ايد كه فرماندهي بلد نيستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ژنرال هايي كه فرماندهي بلد نيستند
تكرار كنيد :
ژنرال هايي كه فرماندهي بلد نيستند