به گزارش
ميزنفت ٬ مرکز تحقیقاتی وودرو ویلسون که از اندیشکده های تاثیرگذار آمریکا است چند روز پیش نشستی با عنوان {خلیج فارس، ایران، و ژئوپلیتیک آتی نفت} برگزار کرد که بخشش ششم آن را می خوانید:
الیزابت روزنبرگ مدیر برنامه امنیت و اقتصاد و انرژی در مرکز موسوم به امنیت آمریکای جدید گفت: ایران و عربستان سعودی با هم در منطقه رقابت دارند. البته این دو کشور در حال حاضر در موقعیت تقابل نسبت به هم قرار دارند. چالشها و خصومتهایی بین ایران و عربستان سعودی وجود دارد که به نظرمن، ادامه خواهد داشت. می توان این دو را در مسائل منطقه ای در کنار هم قرار دارد. موضوع گفتگو درباره آینده سوریه و عراق از جمله این بسترها است. به هرحال، ایران و عربستان سعودی همسایگانی هستند که با هم اختلاف نظر دارند. اما به هرحال، باید گفتگوهای منطقه ای بین این دو کشور وجود داشته باشد. میانجی ها و طرفهای ثالثی از قبیل ایالات متحده می توانند در این زمینه نقش ایفا کنند.
کاری که رئیس جمهور آتی آمریکا باید انجام بدهد این است که پیامهای درستی درباره خط مشی آمریکا درباره منطقه خاورمیانه(غرب آسیا) منتقل کند و اینکه روابط توام با نگاه در جایگاه شریک منطقه ای به عربستان سعودی ادامه خواهد داشت و اینکه درباره ایران چه نوع نگاهی وجود خواهد داشت.
یکی از مطالبی که مقامات سعودی باور دارند اما در محافل عمومی بیان نمی کنند این است که آمریکا، با توافق هسته ای با ایران، عربستان سعودی را دور انداخته است و شاید آمریکا به دوران گذشته بازمی گردد که سیاست دو ستون منطقه ای را دنبال می کرد به این معنا که ایران و عربستان سعودی ستونهای مدنظر آمریکا برای منطقه بودند و روابط ایالات متحده با ایران به مراتب نزدیکتر از روابط واشنگتن با ریاض بود. رئیس جمهور آتی آمریکا نقش مهمی در این زمینه برعهده دارد تا سیاستها را اعلام کند و این سیاستها بر نوع تعامل ایران و عربستان سعودی تاثیرخواهد گذاشت.»
دیوید گولدوین رئیس شورای مشورتی برای موسسه تحقیقاتی شورای آتلانتیک در ادامه این نشست گفت: این امکان وجود دارد که ایران و عربستان سعودی بتوانند با هم به نوعی مصالحه دست پیدا کنند. این اتفاق قبلا نیز رخ داده است. وقتی منافع این دو کشور بایکدیگر همپوشانی داشته باشد آنها می توانند در این زمینه با هم تعامل داشته باشند.
در حال حاضر، منافع ایران و عربستان سعودی بایکدیگر همپوشانی ندارد.نفوذ و قدرت ایران افزایش یافته است. ایران حاضر نیست از فرصتی که به علت توافق هسته ای پیش آمده است دست بکشد. عربستان سعودی نیز حاضر نیست از تولید نفتی خودش بکاهد و با این کار، سبب تقویت دشمنانش یعنی ایران و روسیه شود. اما اگر عربستان سعودی به یک سال و نیم دیگر نگاه کند که ایران سرمایه گذاری های لازم را برای حوزه های نفت و گاز خودش جلب می کند و درعین حال، میزان تولید نفت کشورهایی همانند ونزوئلا و عراق کاهش می یابد.
در این شرایط، سقف تولید اوپک رعایت می شود. در این شرایط، سوالی که برای کشورهای عربی منطقه مطرح خواهد بود این است که ایالات متحده چه کار خواهد کرد و چه وضعی خواهد داشت. اگر تقاضای جهانی نفت افزایش پیدا کند احتمالا آمریکا نیز تولید نفتی خودش را افزایش خواهد داد. آمریکا می تواند تولید نفتی خودش را یک میلیون بشکه در روز تا سال آینده افزایش بدهد.
در این صورت، بار دیگر این سوال مطرح می شود که ظرفیت تولید نفتی عربستان سعودی چگونه خواهد شد. علی النعیمی وزیر نفت سابق عربستان سعودی در پاسخ به سوالی درباره ظرفیت تولید نفتی کشورش در سال گذشته گفت که هیچ محدودیتی برای این امر متصور نیست.
سوال مطرح این است که آیا عربستان سعودی می خواهد سناریوی کاهش قیمت نفت بار دیگر تکرار شود یا اینکه سقفی برای تولید نفت رعایت کندو از این طریق، از کاهش قیمت نفت به کمتر از 60 دلار در هر بشکه جلوگیری شود. در چنین شرایطی، کشورها نباید تولید نفتی خود را افزایش بدهند. اما اگر آنها بخواهند خلاف این روند اقدام کنند، این چرخه شکسته خواهد شد.
کارت ناشناس در این زمینه برای عربستان سعودی ، نقش آفرینی محمد بن سلمان جانشین ولیعهد این کشور است . سوال مطرح این است که آیا او مقامی متهور است و عربستان سعودی را وارد جنگ فاجعه بار یمن کرده است یا اینکه رهبری دارای برنامه و نگرش برای آینده است و می خواهد عربستان سعودی را به عصری نوین برساند. عملکرد او تاکنون نشان می دهد که او ترکیبی از این دو شخصیت است! از این منظر، او مهره ای کاملا مبهم در بازی ژئوپلیتیک منطقه است. مشخص نیست او چه عملکردی خواهد داشت. شاید خود او هم پاسخ این سوال را نمی داند.
ژان فرانسوا سنژنک رئیس مرکز انرژی جهانی در موسسه تحقیقاتی میدل ایست در واشنگتن در ادامه افزود: ماجراجویی عربستان سعودی، مشکلی بزرگ برای این کشور بوجود آورده است. عربستان سعودی وارد این جنگ شده است اما خروج از این جنگ برایش بسیار دشوار است. سعودی ها متوجه شده اند فقط در صورتی می توانند در نبرد با ایران یا کشورهای دیگر به پیروزی برسند که در عرصه اقتصادی به پیروزی برسند و کشوری شوند که از نظر صنعتی بسیار قدرتمند باشد.
سعودی ها به این نکته پی برده اند. اما خروج عربستان سعودی از یمن و صلح با ایران، اصلا کار آسانی نیست. هم ایران و هم عربستان سعودی ، منافع زیادی در یمن دارند که نمی خواهند از آن دست بکشند. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که ایران و عربستان سعودی می توانند کارهای زیادی با هم انجام بدهند. عربستان سعودی به شدت به گاز طبیعی نیاز دارد.
میدانهای عظیم گاز طبیعی ایران نیز به عربستان سعودی بسیار نزدیک است و در نتیجه انتقال گاز طبیعی از ایران به عربستان سعودی چندان هزینه نخواهد داشت. بنابراین، عربستان سعودی می تواند از ایران گاز طبیعی خریداری کند.
ایران نیز به شدت به منابع مالی نیاز دارد تا میدانهای نفتی اش را بازسازی و احیاء کند و صنایعش را توسعه بدهد. عربستان سعودی دانش تخصصی زیادی در این زمینه دارد. بنابراین ایران و عربستان سعودی می توانند همکاری های زیادی با هم داشته باشند البته اگر به این کار علاقه مند باشند. نکته زیبای مسئله این است که ما از منطقه خاورمیانه(غرب اسیا) صحبت می کنیم و کشورهایی که امروز دشمن هم هستند، فردا دوست هم می شوند.»