وحید حاجی پور/ موافقان اجرای قراردادهای جدید نفتی می گویند جذب شرکت های بین المللی و استفاده از توان آنها٬ از چند منظر تضمین کننده منافع کشور است. نخست آنکه با اجرای IPC٬ انهدام سد تحریم ها را به طور رسمی جشن می گیریم و راه برای حضور شرکت های دیگر مهیا می شود. استفاده از ابزار سیاسی و ایجاد جبهه ای جدید در مقابل سیاست بازان غربی دومین منفعتی است که در این مسیر متبلور می شود. سوم آنکه با شراکت منافعی که با شرکت های خارجی ایجاد می شود٬ چانه زنی در لایه های بالای قدرت جهانی میان ایران و شرکای غربی تقسیم می شود.
این گونه تحلیل ها که به دور از واقعیات عینی است در شرایطی مطرح می شود که عده ای در شرایط فعلی قصد دارند از هر توجیهی برای اجرایی کردن قراردادهای مبهم نفتی بهره ببرند فازغ از اینکه برخلاف دانش خود مبنی بر ارجحیت سیاست بر اقتصاد٬ سعی در تولید گفتمانی دارند که بازنده اول و آخرش منافع ملی است.
بدون تردید دولت نتوانسته است از ظرفیت برجام بهره برده و بر برنامه هایی که معرفی کرده است جامه عمل بپوشاند؛ جذب سرمایه و شرکت های خارجی بخش اصلی از یونیفرم کاری دولتمردان و بویژه وزیر نفت است لذا برای تحقق آن٬ تلاش ها مضاعف شده است. سفرهای مکرر هیات های خارجی به ایران و ملاقات آنها با شخص وزیر و معاونان وی٬ هنوز «خواب اجرا» را می بیند و در حد تفاهم نامه و موافقت نامه مانده است. رفتار شناسی این هیئت ها نشان می دهد حضور آنها در ایران جنبه قراردادن «زنبیل» دارد تا اگر هوا صاف شد آنها در اول صف باشند.
دولتمردان اصرار و علاقه فراوانی دارند تا کرکره اقتصاد را بالا داده و با مشتریان خود قرارداد امضا کند ولی مشتریان در خانه خود نشسته اند و زنبیل های کم ارزش را جایگزین خود کردند. آنها می ترسند٬ واهمه دارند مبادا نظام تحریم ها برگردد و رابطه میان ایران و آمریکا وخیم تر از دوران فعلی شود. همه این واهمه ها زمانی شدیدتر می شود که دونالد ترامپ به عنوان نامزد اصلی جهوری خواهان در انتخابات آمریکا برگزیده شده است و در نظر سنجی ها رتبه بالاتری را به نسبت نامزد دمکرات ها از آن خود کرده است.
ترامپ ذاتا یک بیزینس من است تا سیاستمدار؛ او به خوبی به تجارت و اقتصاد آشناست و می داند چطور می تواند مانع حضور شرکت های خارجی در ایران شود. تفکرات ضد ایرانی او و نزدیکی اش به شرکت های نفتی آمریکا٬ حالا دیدگاه شرکت هایی نظیر شل٬ توتال٬ بی پی و ... را برای سرمایه گذاری در ایران متزلزل کرده است. با توجه به جریمه های سنگین آمریکا علیه چند بانک و شخص به دلیل همکاری با ایران و دور زدن تحریم ها٬ ترس از تکرار آن کابوس شرکت های نفتی شده اند.
آنها نگاه خود را به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران پیوند زده اند؛ می ترسند از روزی تفکر ترامپ پایه ریز سیاست های جدید ایالات متحده آمریکا شود و همه چیز را تحت تاثیر قراردهد ولو آنکه ترامپ به برجام پایبند باشد. در زمان کنونی که اوباما در «ظاهر» به برجام پایبند است و جان کری بانک های غربی را برای همکاری با ایران ترغیب می کند فضای رعب در میان شرکت های خارجی سایه افکنده است.
در چنین شرایطی هیچ شرکتی ریسک نکرده و حاضر نیست در ایران سرمایه گذاری کند ولی عده ای با فراموشی چنین مباحث مهمی٬ معتقدند سیاست دنباله رو اقتصاد است!
هیچ عقل سلیمی و هیچ صاحب نظری نمی تواند این حقیقت را منکر شود که شرکت های بزرگ نفتی جهان به کلوپ های سیاسی وابسته اند و در چنین بستری٬ همه چیز تحت تاثیر سیاست های غرب قرار می گیرد. قطعا مدافعان برای وارونه جلوه دادن این حقیقت ملموس٬ به حضور توتال و انی و ... در دو دهه پیش و همزمان با اجرای تحریم های داماتو اصرار می ورزند که در پاسخ باید گفت آن تحریم ها تحریم های ابتدایی بوده و از چنین گستره ای برخوردار نبود؛ ضمن آنکه شیوه همکاری با این شرکت ها بر اساس قراردادهای بیع متقابل بوده و شامل حضور ۵ ساله بوده است نه 25 ساله.
به بیان ساده تر٬ کوتاه بودن عمر قرارداد باعث شده بود نه ریسک بزرگی شامل حامل شرکت های خارجی شود و نه از نظر حقوقی مشکلی گریبانگیر آنها ولی امروز که از قراردادهای 25 ساله است٬ قطعا غول های نفتی نگاه خود را با گوشه چشم سیاستمداران تنظیم می کنند. با این وجود٬ موافقان می گویند قراردادهای بلند مدت آنها را در شراکتی برد- برد قرار می دهد و در این قالب٬ علاوه بر حداکثری کردن منافع کشور٬ پوشش سیاسی و افزایش قدرت چانه زنی را نیز موجب می شود که در نوع خود تحلیل شاذی است چرا که اگر قرار بود اتفاقی به این مهمی رخ می داد باید سال ها پیش به تماشای آن می نشستیم.
اینگونه تحلیلگران شناخت جامعی از شرایط و روابط بین الملل ندارند و در صدد هستند برای توجیه ابهامات و اشکالات ساختاری IPC٬ مباحثی ازاین دست را به خورد رسانه ها و جامعه بدهند.
اگر همین امروز نیز مجموعه کشور به قراردادهای امتیازی نیز رضایت دهند٬ شرکت های خارجی ابتدا به سراغ آمریکا و رئیس جمهور آتی آن می روند. پس بهتر است به جای تضعیف جایگاه خود٬ کمی کلاهمان را بالاتر بگیریم. تا تعیین تکلیف انتخابات آمریکا خود را معطل نکنیم.
دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۸