به گزارش
ميزنفت، روزي که زنگنه به مجلس معرفي شد، وي گفت که دوران گروهبانها به سرآمده و من بعد ژنرالها بر سر کار ميآيند. چند هفته پس از استقرار وزير نفت در وزارتخانه برخي مديران به کنار رفتند تا امپراتوري «پيرمردها» در نفت آغاز شود.
حکمهاي صادر شده از وزارت نفت براي کساني صادر شد که سالها پيش بازنشسته شده بودند و در خانه و خارج از کشور در حال استراحت بودند ولي به محض آغاز کار دولت يازدهم به سمتهايي که فکرشان را نميکردند، رسيدند. بيشتر مديران ارشد صنعت نفت بازنشسته و در ادبيات علم مديريت «پير و قديمي» هستند اما وزير نفت بيتوجه به چابکسازي و جوانگرايي در نفت – شعار اصلي وي – به آنها اعتماد کرد که مورد انتقاد تعدادي از نمايندگان مجلس قرار گرفت. اوج اين انتقادها مربوط به مديران دوتابعيتي بود. افرادي به مديريت نفت برگزيده شدند که در کشورهاي غربي زندگي ميکردند يا خانواده آنها در پايتختهاي لوکس اروپايي گذر ايام ميکردند.
منتقدان زنگنه در مجلس نسبت به اين موضوع واکنش نشان ميدادند و البته قراردادهاي جديد نفتي را به چالش ميکشاندند. نظارت دقيق مجلس بر وزارت نفت موجب شد تا زنگنه به عقب نشسته و در اداره صنعت نفت به منافع ملي هم بينديشد. او در انتصابها دقت بيشتري کرد و قراردادهاي نفتي را به مجلس و ساير نهادهاي نظارتي ارسال کرد در حالي که به هيچ عنوان اعتقادي به اين مهم نداشت.
حالا با خالي شدن ميدان از منتقدان مؤثر وزارت نفت در يک برنامه دقيق قصد پيادهسازي برنامههاي خود را دارد. از يکسو قصد دارد با تغيير ساختار صنعت نفت علاوه بر «سمتسازي» براي مهرههاي مدنظر خود برنامهها را به سرعت اجرا کند و از سوي ديگر با پوستاندازي مديريتي در نفت، چهرههاي نزديک خود را به رأس کار برگرداند، به عنوان نمونه سيدمجيد هدايتزادهرضوي مديرعامل اسبق شرکت نيکو و معامله گر پررمز و راز نفت بود که هيچ اطلاعات و تصويري از وي در رسانههاي ايران و جهان وجود ندارد.
آنطور که مرکز مستندسازي مذاکرات مجلس در سايت خود منتشر کرده است وي متهم شده بود خانواده خود را به خارج منتقل کرده و روابط گرم و خانوادگي ويژهاي با اروپاييها داشت و در يک فقره معامله با يک شرکت آلماني امتياز خاصي به اين شرکت داده است. روزگاري سفير ايران در ايتاليا بود و کمي بعد؛ به آرزوي خود رسيد. او مديرعامل شرکت نيکو شد، شرکتي که بخشي از مسئوليت فروش نفت و فاينانس پروژهها را برعهده داشت و نظارت چنداني بر آن نبود. او به يکباره تصميم گرفت مقر نيکو را از لندن به لوزان برده و سالها در کنار خانواده باشد.
سمتي که هماکنون براي وي در نظر گرفته شده است سمتي با عنوان معاون بينالملل شرکت ملي نفت بود. براي وي سمتي تعريف شد که تمامي مباحث مذاکرات فروش نفت و گاز، فاينانس و تأمين مالي پروژهها و... در زيرمجموعه آن قرار دارد که مهمترين سمت در تاريخ صنعت نفت است. از سوي ديگر چند معاونت ديگر نيز در شرکت ملي نفت و وزارت نفت ايجاد شده است که تا به امروز براي آنها مديري به صورت رسمي معرفي نشده است اما منابع آگاه ميگويند مديران اين چند معاونت نيز از دوستان نزديک وزير نفت خواهند بود که ارتباط تنگاتنگي با قراردادهاي جديد نفتي دارند.
وزير نفت روي انتخابات مجلس حساب ويژهاي باز کرده بود بهطوري که مديران وي در نفت بهطور رسمي از کانديداهاي نزديک به دولت حمايت کردند. او پيش از انتخابات گفته بود که درباره کرسنت يا پيش از برگزاري انتخابات يا بعد از آن با رسانههاي منتقد صحبت ميکند که همين موضوع نشان ميداد وي نگاه خاصي به انتخابات و خروجي آن دارد.
با روشن شدن تکليف انتخابات زنگنه حالا قصد دارد اوايل سال 95 چندين قرارداد نفتي را با قراردادهاي جديد به ميز امضا ببرد، در حالي که پيش از انتخابات همواره از «پيشنويس بودن IPC» ميگفت و مدعي بود بدون خرد جمعي و رفع ايرادات حرکتي نميکند که اين موارد نشان ميدهد خوشحالترين فرد از نتيجه انتخابات بيژن نامدارزنگنه است تا او حالا افراد و مهرههاي خود را با همه کارنامه معلومي که دارند به رأس کار گذاشته و بگذارد. او قصد دارد برنامههاي خطرناک خود را به پيش ببرد.