ما که یادمان نمی آید اما پیران نفت می گویند در آن زمان آقای اقبال خیلی به کارکنان رسیدگی می کردند. می گویند دیدن اقبال کار سختی نبود و وی زیاد به ماطق عملیاتی سر می زد.دیدن چنین نامه ای شاید تایید حرف آنها باشد ولی پذیرفتنش برای من کمی سخت است
من در آن زمان نبودم اما وقتی فکر میکنم که چنین نامه ای حداقل در ظاهر چه انگیزه ای را ایجاد می کند واقعا از صمیم قلب خوشحال میشوم. من شناختی روی اقبال ندارم اما اینگونه نامه ها و برخوردها فارغ از عملی شدن آن در افزایش روحیه کارکنان موثر است.
خداي من، برام قابل تصور نيست، تو روخدا برخي مديراي خرد الان رو بيين با چه تفاخر و تفرعني رفتار مي كنن ، و به راحتي شخصيت و كرامت افراد رو لگد مال مي كنند، نمونه بارزش رييس سياسي ...
كه به جز افراد خودش براي هيچكس، احترام قايل نيست و هر نظر مخالفي رو در نطفه خفه ميكنه و ... رو تبديل به پاتوق ايران خودرو اي هاي اخراجي و نالايق كرده
از آقای زنگنه می خواهم برای یکبار شده از مدیران و کارکنان شرکت نفت مناطق مرکزی بخواهد درباره نحوه برخورد آقای کریمی با آنها و همچنین کارکنان نظر خواهی کند. ممنون
مدیران مکتبی،مکتبی عمل کنند خیلی خوب است. به پیر به پیغمبر راه ارتقای صنعت نفت توجه به نیروی انسانی است و لاغیر. چرا نیروی انسانی را فراموش کرده و به حال خود رها کرده اید؟ این نیروی انسانی نه در عربستان نه در عراق و نه در کویت وجود دارد. قدر بدانید و کمی به آنها توجه کنید
ننگ بر اين وزارت خانه كه چنين سيستمي دارد
كاش مي شد مانند انتخابات سيستمي بر اين وزارت خانه حاكم بود تا كاركنان نشان بدهند كه چگونه به راحتي مي توان اين مديران منصوبي را رد صلاحيت كرد
وقتی این نامه را دیدم دلم یه جوری شد یه جورایی حسودیم شبد به گذشته ها و گذشتگانی که ما وارثشونیم . ماها نباید اینقدر پس رفت اخلاقی میکردیم . باید میتونستیم مدیرانی داشته باشیم بالاتر از مرحوم اقبال . اما حیف که با این اوضاع چشمم آ ب نمیخوره بتونیم مدیرا نی داشته باشیم که حتی به گرد پای امثال اقبال جنت مکان برسند.
جهت اطلاع خوانندگان عزیز:
1- آقای دکتر اقبال از ساعت 5 صبح تا 8 صبح هر روز کارکنان و مردم عادی رو میدیدند و به خواسته های آنها رسیدگی می کردند از 8 صبح تا 8 شب به کارهای شرکت نفت رسیدگی می نمودند.
2- همسر ایشان یک خانم فرانسوی بودند که حاصل این ازدواج دو دختره که اکنون در فرانسه زندگی می کنند
3- روزی که دکتر اقبال روی صندلی مرد، حتی یک منزل مسکونی از خودش نداشت و به دستور شاه یک آپارتمان در پاریس برای خانوادش خریدند
آقای زنگنه جهت رویت