۰
درباره انتصاب جدید وزیر نفت

انتخاب از سر تدبیر یا تقدیر

زنگنه حتی به آنچه در صورتجلسه امضاء شده توسط اعضای هیات مدیره پتروشیمی در حضور وی برای موافقت با انتصاب خانم شاهدائی صورت گرفته بود هم وفادار نماند و تحت تاثیر فشار یا توصیه های وارده تصمیم خود برای انتصاب مهندس پیوندی به عنوان رئیس هیات مدیره هلدینگ خلیج فارس را نیز معلق گذاشت.
شاهدائی و زنگنه - عصر نفت
شاهدائی و زنگنه - عصر نفت
احمد سجادوند/آخرین تصمیم وزیر نفت در انتصاب یک خانم به سمت مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی خبری بود که تقربیا همه کارکنان پتروشیمی و بعضا اکثر مجموعه وزارت نفت را شوکه کرد. این بهت و شگفت زدگی نه از بابت جنسیت بلکه از سر «انتخاب» زنگنه بود. البته غرض آن نیست که بخواهیم القا کنیم جمعیت بانوان شایستگی حضور در مناصب مدیریتی شرکت های نفت، گاز و پتروشیمی را ندارند؛ بیشتر از این حیث است که در صنعت «مردانه« نفت، حضور یک بانو در چنین سمتی باید چنان وزیر را قانع کرده باشد که به چنین انتخاب مهمی دست بزند. در صنعتی که برای بیشتر سمت ها حق تقذم با آقایان است چنین انتصابی قطعا باید بر اساس توانایی هایی باشد که در سایر مدیران پتروشیمی وجود ندارد.

به یاد داریم یکی از احکام مدیریتی سید مسعود میرکاظمی برای عبدالحسین بیات صادر شد. بیات با همه محجوب بودن و مدیریتی که داشت حدس کمتر کسی برای به دست گرفتن سکان مدیریت شرکت ملی صنایع پتروشیمی بود. او پیش از انتصاب در این مسئولیت به عنوان یکی از مدیران با سابقه شناخته نمی شد و باوجود آنکه مسئولیت مدیرعاملی پتروشیمی بوشهر را بر عهده داشت در میان مدیران ارشد آن روزهای پتروشیمی حضور جدی نداشت. برخلاف آنکه برخی افراد به سمت ها بزرگی می دهند در این مورد این «سمت» بود که نام بیات را بر سر زبان ها جاری کرد.

تصمیم اخیر بیژن نامدار زنگنه در انتصاب خانم شاهدائی به عنوان مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی عملا مشابه تصمیم وزیر اسبق نفت در انتصاب آقای بیات است. زیرا خانم شاهدائی تا دو سال پیش در زمره مدیران ارشد صنعت  پتروشیمی شناخته شده نبود و با حضور شعری مقدم در پتروشیمی از سوی وی به عنوان مدیر طرح ها منصوب شده بود که اینک پس از دوسال بدون هیچ تجربه جدید در مسند معاون وزیر نفت و مدیرعامل پتروشیمی قرار گرفته است.
برعکس هر آنچه از جسارت و حسن تدبیر مهندس زنگنه در این انتصاب وصف می شود به یک اعتقاد این انتصاب هرگز نه بر سر «تدبیر» بلکه بر اثر «تقدیر» صورت گرفته است. به تعبیر و به بیان ساده شاید زنگنه در مقابل یک درخواست یا تقاضای اخلاقی قرار  گرفته بود تا یک خانم را در یکی از پست های معاونت خود منصوب کند.

انتصاب یک خانم در سمت شرکت ملی گاز خطرناک بود چون هر اتفاقی در حوزه گاز از جمله خدای ناکرده هجوم یک جبهه هوای سرد و کمبود گاز می توانست دودمان دولت و وزارت نفت را به باد دهد. شرایط زنگنه برای انتصاب یک خانم در راس شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی از شرکت گاز خطرناک تر بود. چون کوچکترین مشکل یا وقفه در عملکرد شرکت های پالایشی، انتقال فرآوردههای نفتی از طریق خطوط لوله و از آن مهم تر کوچکترین اختلالی در عرضه بنزین در جایگاههای سوخت رسانی می توانست تامین سوخت هر نقطه ای در کشور از جمله کلان شهر تهران را بسیار پیچیده کرده، بحران جبران ناپذیری برای تیم مدیریتی وزیر نفت ایجاد کند. شرکت ملی نفت شرایط خاص خود را داشته و در شرایط فعلی نیز بشدت درگیر مخالفت های گروههای مختلف نسبت به قراردادهای جدید نفتی بوده، ظرفیت پذیرش ریسک انتصاب یک خانم در راس هرم مدیریتی خود را نداشت.

 شرایط پتروشیمی اما برای زنگنه کاملا ایمن بود. به عبارت دیگر به نظر می رسد این روزها تمام اتفاق هائی که در مجموعه پتروشیمی می افتد برای هیچکس مهم نیست. زیرا صنعتی که مانند یک فرش ابریشم چشم و چراغ و افتخار صنایع ایران پش از انقلاب شمرده می شد پس از تکه تکه شدن و اهداء هر پاره اش به سازمانی هنوز هم آنچنان سودآور است که شرکت های خارجی در درجه نخست خواهان همکاری با آن هستند. از سوی دیگر چندین هزار نفر از کارکنان رسمی آن در شرکتهای مختلف  بدون هیچ توجیه قانونی از سازمانی دولتی به بخش خصوصی منتقل شده و ماه هاست به هر سازمان و نهادی که توانسته اند متوسل شده، دادخواهی می کنند. مقابل مجلس و وزارت نفت تجمع کرده، خواهان لغو چنین تصمیمی شده اند اما هیچ وقعی به خواسته آنها گذاشته نمی شود لذا طبیعی است که پتروشیمی را امن ترین مکان برای این انتصاب غیر منتظره بدانیم.

زنگنه از جمله دلایل این انتصاب را توجه ویژه به این صنعت و به کارگیری نیروهای جوان برای کمک به رشد و توسعه آن دانسته است. اما اگر هدف وی کمک به توسعه پتروشیمی بود باید دست کمک به سوی کسانی دراز می کرد که نامشان با توسعه پتروشیمی عجین شده است. جالب است که زنگنه حتی به آنچه در صورتجلسه امضاء شده توسط اعضای هیات مدیره پتروشیمی در حضور وی برای موافقت با انتصاب خانم شاهدائی صورت گرفته بود هم وفادار نماند و تحت تاثیر فشار یا توصیه های وارده تصمیم خود برای انتصاب مهندس پیوندی به عنوان رئیس هیات مدیره هلدینگ خلیج فارس را نیز معلق گذاشت تا بین المللی ترین چهره شناخته شده پتروشیمی نتواند در دوران پسا تحریم به کمک سازمانی بیاید که امید اول توسعه پتروشیمی و محور مذاکرات شرکت های خارجی پس از رفع تحریم ها محسوب می شود.

شاید این روزها او بیشتر به دوستانی نیاز دارد که در شرکت های مختلف از جمله هلدینگ خلیج فارس برسر کار گمارده تا هوای کار او را داشته باشند.
 
چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۲۵
کد مطلب: 12069
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *