وحید حاجی پور / قیمت نفت در افتان و خیزان خود٬ زورش به 40 دلار نمی رسد؛ سهم ایران هم افزایش نخواهد یافت و وزارت نفت در یک عقب نشینی محض اعلام کرده است
خبری از افزایش «آنی» صادرات به بازارها نیست.
بیش از دو سال است که
وزارت نفت همواره از افزایش صادرات نفت پس از تحریم ها سخن می گوید اما در عمل٬ صادرات نفت ایران ثابت و «صعودش» برای کشورهایی ماند که قرار بود سهم ایران را پس بدهند. وزیر نفت با انبوهی از تجربیات اوپکی خود٬ چنان در «یک شدن» تعجیل کرد که گویی سبقت در «تولید کاغذی» امتیازی بزرگ برای کشور محسوب می شود.در این بین نقش آفرینی مدیرکل امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت را نباید نادیده گرفت که با تحلیل های خطا، مشاوره های دور از واقعیت و مبتنی بر فرمول های محض ریاضی زنگنه را در مخمصه ای بزرگ قرار داد به نحوی که اعتراض کاظم پور اردبیلی را در پی داشت.
زنگنه به قدری از افزایش صادرات گفت که همه را نگران کرد؛
عراق بسرعت بر میزان صادرات خود افزود و
عربستان با ارائه تخفیف اجازه نفس کشیدن به بشکه های نفتی ایران را نداد ولو آنکه این بشکه ها بالقوه باشند.
وزیر نفت پیش از هراجلاس اوپک٬ با این سازمان نامه نگاری می کرد که در این اجلاس باید سهم ایران پس داده شود. به کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر می کرد تا بگوید موعد تحویل سهم ایران است فارغ از این حقیقت که بازار نفت٬ دنیای «عمل» است و نه رایزنی و حساب روی آینده.
در چنین شرایطی٬ محلی به درخواست های ایران داده نشد و هر کشوری که مقصد نامه های رئیس جمهور و زنگنه بود کار خود را به پیش برد؛ «دیپلماسی کاغذی» دولت جواب نداد و وزیر بیش از گذشته در منگنه قرار گفت. هرچند او توجهی به انتقادات نکرد و به راه اشتباه خود ادامه داد اما کارشناسان بارها از وی انتقاد کردند که دلیل دامن زدن به کاهش قیمت از سوی وی چیست؟
وزیر نفت اما در مقابل می گفت که با تکرار«بازگشت سریع ایران» به بازار نفت٬ قیمت ها می افتد و زمانی که ایران بشکه های رها شده از بند تحریم را وارد بازار کند دیگر خبری از کاهش شدید قیمت نفت نیست؛ این تحلیل سطحی مورد انتقاد قرار گرفت اما هرچه این انتقادات بیشتر می شد وزیر نفت به سرعتش در «جاده انحرافی» می افزود. تاکید وزیر نفت بر «آنی» بودن تزریق نفت ایران به بازار نفت به حدی بود که
ایران به عنوان بر هم زننده نظم نسبی بازار نفت جهان متهم شد و موسسات و تحلیلگران بین المللی٬ زنگنه را یکی از بازیگران کاهش قیمت نفت دانستند؛ درست هم می گفتند زیرا تا زمانی که ایران نتواند نفت بیشتری را وارد بازار کند اتفاقی رخ نخواهد داد و دلیل تاکید دو ساله در افزایش یک میلیون بشکه ای هیچ هدفی جز کاهش قیمت ها را دنبال نمی کرد.
*عقب نشینی
با این وضعیت٬ وزارت نفت در یک عقب نشینی حاصل از اشتباه استراتژیک، اعلام کرده است که افزایش صادرات نفت ایران با توجه به شرایط بازار عملیاتی خواهد شد و نه به شکل پارتیزانی. به بیان ساده تر «چپ خوانی» وزارت نفت در اوپک و بازار نفت به بدترین شکل خود رخ نمایی کرد٬ آنجا که باید با سیاست نفتی از شرایط بازار می گفت به صورت معناداری از افزایش بی رویه صادرات نفت گفت و آنجا که باید «جنگی» عمل کند از شرایط بازار می گوید!
به بیان ساده تر٬ افزایش تولید و صادرات باید به عنوان یک هدف نامعلوم در این وزارتخانه باقی می ماند و رسانه ای نمی شد و اگر هم قرار بود از افزایش صادرات گفته شود باید از مبهم بودن آینده و مشخص نبودن برنامه ایران سخن به میان می آمد؛ چنین تاکتیکی باعث می شد بازارها آرام گرفته و به صورت لحظه ای به سخنان وزیر نفت کشور واکنش نشان ندهد. اگر چنین راهبردی در دستور کار قرار می گرفت افت قیمت ها بسیار کمتر از وضعیتی بود که امروز گریبان کشور را گرفته است.
اما وزارت نفت دقیقا عکس این راهبرد منطقی حرکت کرد. مدیران نفت در ابتدا از افزایش صادرات نفت گفتند و بازارها و تحلیل ها را بر هم ریختند و درست در زمانی که باید به افزایش صادرات روی می آورد عقب کشیده و شرایط بازار را تعیین کننده دانستند.
*فقط یک بلوف بود
حالا در این میان یکی از رسانه های بسیار معتبر و تاثیرگذار نفتی بر این موضوع متمرکز شده و نوشته است
ایران از موضع خود کوتاه آمد. اویل پرایس می نویسد:« این که موضع ایران مبنی بر افزایش قابل توجه تولید بلافاصله بعد از تحریمها صرفا یک بلوف بوده و این کشور در حال حاضر ظرفیت فیزیکی برای تولید و صادرات روزانه یک میلیون بشکه نفت بیشتر را ندارد و بدون سرمایهگذاری قابل توجه خارجی نمیتواند این کار را انجام دهد. همچنین ایران متوجه شده که موضع تهاجمی در خصوص افزایش تولید نتیجه منفی داشته و به کاهش قابل توجه قیمت نفت در سال 2015 منجر شده است. در سه ماهه اول 2015 پس از آنکه بازارهای جهانی شوک حاصل از تغییر سیاست تولید اوپک در نشست 27 نوامبر را هضم کردند، قیمت نفت رو به ثبات رفت. در سه ماهه دوم 2015 قیمتها شروع به افزایش کرد، چرا که بازارها پیشبینی کردند عرضه و تقاضا به زودی متعادل خواهد شد، اما در سه ماهه سوم پس از آنکه توافق هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی روز به روز محتملتر میشد، بازارهای نفتی پیشبینی کردند که پایان محدودیت صادرات نفت ایران متعادل شدن بازار را به تاخیر خواهد انداخت و قیمتها کاهش را از سر گرفتند. در سه ماهه چهارم تاکید ایران مبنی بر افزایش صادرات روزانه یک میلیون بشکه در طول سال 2016، فشار کاهشی بر بازار را تشدید کرد و قیمت سبد نفتی اوپک به 33 دلار و شش سنت (پایینترین سطح سال 2015) و در ماه ژانویه به کمتر از 30 دلار در هر بشکه رسید. این کاهش در قیمت نفت به معنای این است که افزایش روزانه 500 هزار بشکهای صادرات نفت ایران در حال حاضر درآمد صادراتی کمتری را برای این کشور نسبت به زمانیکه روزانه تنها یک میلیون بشکه نفت را با قیمت 45 دلار در هر بشکه میفروخت، به همراه خواهد داشت. اگر فرض کنیم که اضافه شدن روزانه یک میلیون بشکه به صادرات نفت ایران، قیمت سبد نفتی اوپک را با یک کاهش پنج دلاری دیگر به 25 دلار در هر بشکه برساند، با این حساب درآمد خالص نفتی ایران مجددا کاهش خواهد یافت.»
*زنگنه همه چیز را خراب کرد
رئیس سابق اداره بررسیهای بازار نفت هم در این این باره اظهارات جالبی را بیان کرده است. محمد صادق معماریان که پیش بینی های دقیقش از قیمت نفت و بازارها وی را به یک چهر بین المللی و معتبر تبدیل کرده است در گفت و گو با فارس هم معتقد است
وزیر نفت ایران اشنباه بزرگی را مرتکیب شده است: « به عقیده من آقای زنگنه برگ برنده افزایش تولید خود را پیشاپیش از بین برد. مثل کسی که دعوا میکند و هرچه دم دست دارد بر سر طرف مقابل میکوبد. کسی که این جنگ را با همراهی رسانهها سازماندهی کرده است در حال تخریب ساختار قیمت است وبه این امر دامن می زند.»
معماریان اما در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به خطای زنگنه در اوپک گفت: الان جای رقابت تند و شکننده با عربستان نیست. اینجا جایی است که باید تلاش کنیم اوپک را مانندقبل غیر سیاسی کنیم و انسجام درونی آن را بازگردانیم. در این خصوص مجددا تاکید میکنم که نقش روسیه بعنوان عضو جدید در تقویت انسجام اوپک حتی برای آن کشور هم حیاتی است.
وی اضافه کرد: در ابتدای سال در اجلاس سراسری اقتصاد در حضور آقای روحانی این مسئله را تشریح کردند و روی 72 دلار صلوات فرستادند و در زمان کوتاهی پس از آن قیمت وارد کانال 40 دلاری شد. ایراد این است که ما فکر میکنیم هر کسی نخود و لوبیا فروخته است میتواند نفت هم بفروشد. میگویند LC و مذاکره همان است و زبان هم که بلد باشدی میتوانید نفت را بگذارید جای نخود و لوبیا. در حالتهای متعارف اگر شما خراب هم بکنید طرف خارجی شما آن را درست میکند و اشکالات را اصلاح میکند. چون میخواهد تجارتش بچرخد. اما در شرایط بحرانی و پیچهای تاریخی با کسی شوخی ندارند و تلاش میکنند شما را منحرف كنند.
نگاهی مدقانه به عملکرد وزارت نفت در حوزه دیپلماسی و جهت گیری های آن نشان می دهد وزارت نفت كار اساني در پيش ندارد. متاسفانه اين نهاد با اتخاذ سیاست های پر چالش خود٬ نه تنها به کاهش قیمت نفت دامن زده است بلکه بازپس گیری بازار نفت ایران را بسیار سخت کرده است.