۰
درباره مردی که هست اما نیست/ 2

ماجرای فروش نفت توسط هدایت زاده

سه میلیون دلار به نفع این کمپانی واریز شده. تمام اسناد ومدارک دقیق این معامله در وزارت نفت موجود است.
سید مجید هدایت زاده - میز نفت
سید مجید هدایت زاده - میز نفت
به گزارش ميزنفت ، سال 1367 یکی از سال های مهم و پر حاشیه کشور محسوب می شود. در بحبوحه چالش های آن روزها، روز 29 شهریور 5 وزیر برای گرفتن رای اعتماد راهی مجلس شدند. هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود می نویسد:« آقای غلامرضا فروزش نامزد وزارت جهاد سازندگي از مجموع 213 رأي، 180 رأي موافق، 15 رأي مخالف و 13 رأي ممتنع آورد . آقاي بيژن نامدار زنگنه وزير پيشنهادي نيرو از مجموع 196 رأي، 177 رأي موافق، 14 رأي مخالف و 5 رأي ممتنع كسب كرد. آقاي عيسي كلانتري وزير پيشنهادي وزارت كشاورزي از مجموع 215 رأي، 171 رأي موافق، 25 رأي مخالف و 19 رأي ممتنع به دست آورد و آقاي محمد علي نجفي وزير پيشنهادي آموزش و پرورش از مجموع 207 رأي، 128 رأي موافق، 49 رأي مخالف و 30 رأي ممتنع كسب نمود. بیشترین رأی را آقای [علی] شمخانی وزیر سپاه آورد؛ از 218 رای، 202 رأی موافق 10 رأی مخالف و 6 رأی ممتنع] ».

در میان 6 کاندید معرفی شده تنها سید مجید هدایت زاده رضوی نتوانست اعتماد مجلس را جلب کند. حواشی وی در وزارت نفت،مجلس را به اپوزسیون تبدیل کرد. نمایندگان از اسنادی می گفتند که نشان می داد وی نفت ایران را با تخفیف می فروخت و رفت و آمدهای خانوادگی با چهره های خارجی داشت. هدایت زاده که یکی از مردان پرحاشیه فروش نفت بوده در این جلسه روز سختی را گذارند. وی از دوستان نزدیک بیژن نامدار زنگنه است که در دولت یازدهم باز هم در نفت حاضر شده است. بخش نخست آنچه که در مجلس گذشت در ادامه می آید:


نخست وزیر : برادرمان آقای هدایت زاده یک فرد متدین وانقلابی است . ایشان یک فرد پرسابقه در امور بازرگانی به ویژه د ربازرگانی خارجی است. مدتی سرپرست وزارت بازرگانی بودند. مدتی در معاونتهای وزارت بازرگانی بودند. مدتی در اداره بازرگانی دولتی بود ند که یکی از مهمترین ادارات دولتی ماست برای خرید های کلان که الحمدالله تا الان این اداره توانسته آن حرمت وآن آبروی خودش را در صحت عمل خودش نشان بدهد غلیرغم معاملات کلانی که داشته. بعداً هم ایشان دررابطه با مدیریت فروش نفت، در وزارت نفت بودند  و تجربه وسیعی همانطور که اشاره کردم در رابطه با بازرگانی خارجی دارند.

همچنین در امر مدیریت بازرگانی دا خلی، ومیتوانند در این زمینه موفق باشند. یک فرد اجرائی قوی هستند که میتوانند در ابعاد مختلف کمک بکنند برای سامان بخشیدن وپیش بردن مسأله بازرگانی خارجی ما ومسائل داخلی کشور ما ، وایشان متعهد به اجرای سیاستهای دولت هستند.
 
رئیس مجلس: خوب ، حالا نوبت مخالفان وموافقان است که هر یکی یک ربع ساعت وقت دارند یا از تمام وقتشان استفاده میکنند، اگر استفاده نکنند د یگر وقتشان از دست میرود. یعنی هر نماینده ای که میخواهد به عنوان مخالف یا موافق صحبت کند همان یک ربع را میتواند استفاده کند. سقف عدد صحبت کننده ها ۱۰ تا است وسقف وقت هم یک ربع.
 
منشی: آقای قاضی زاده هاشمی مخالف ،بفرمائید.

قاضی زاده: بنده به جز وزارت آقای شمخانی، با وزارت آقایان هدایت زاده، کلانتری، نجفی وزنگنه وفروش مخالفم که با توجه به این فرصت کوتاه تنها میتوانم مواردی از اشکالات را اعلام بکنم. اول مخالفت با وزارت آقای هدایت زاده برای وزارت بازرگانی ، اصول ارزش انقلاب حکم میکند در ارزیابی توان مدیران ومدیریت ها حاکم، آنچه اصل قرار میگیرد بینش و دیدگاه اعتقادی مدیر در عرصه سیاسی واجتماعی انقلاب باشد نه صرف داشتن یک انرژی مکانیکی وفیزیکی پر تحرک که نهایتاً صرف اجرا وپیگیری خواهد شد.

بنابراین اتخاذ روش، اجرا، جدای از بینش مورد قبول حداکثر تلاش در روزمره گی و گذراندن مشکلات وجلوگیری از گسترش مشکلات خواهد شد. نه طراحی وپیشگیری وهدایت امور سیاستگذاری. اولین مطلب که به نظر جای طرح دارد، حدود ۴ سال دوری از صحنه بازرگانی آقای هدایت زاده از وزارت بازرگانی است. توان مورد نیاز اداره بازرگانی کشور با عنایت به وسعت تشکیلاتی آن است.

وزارت بازرگانی دارای حدود ۲۵ هزار پرسنل با بیش از ۷۰ اداره کل در اتسان ها و حدود ۱۷ شرکت، سازمان و ۱۲ مرکز خرید و۱۲ واحد توزیع کننده کالا میباشد که اگر بخواهیم مقایسه کنیم میتوان گفت مجموعه امور محوله قبلی به ایشان در بازرگانی و در مقایسه با وسعت فعلی کار چیزی حدود کمتر از ۲۰% میباشد. اظهارات معتبر همکاران فعلی و قبلی آقای هدایت زاده حکایت از عدم جذابیت نامبرده در همکاری دسته جمعی وگروهی دارد. چگونه میتوان مجموعه بدین گستردگی را در اوضاع واحوال امروز واگذار به ایشان نمود؟

چه تضمینی برای جلوگیری از هم پاشیدگی آنچه که هست وجود دارد؟ موضوع دیگر عدم حضور آقای هدایت زاده در بعضی از محورهای اصلی بازرگانی کشور، در زمینه های بازرگای داخلی ، خدمات بازرگانی، جنگ وبازسازی در حساسترین وتعیین کننده ترین مقطع زمانی کشور بوده است. از سال ۶۳ که ایشان از بازرگانی رفته اند تا سال جاری دشواریها وسختی های فزاینده ای بر بازرگانی گذشته است. حجم ارز تخصیصی در طول این چند سال سریعاً سیرنزولی داشته تا بدانجا که در سال ۱۳۶۷ نسبت به سال ۶۲ حدود ۸۰% کاهش یافته است. و آیا عدم حضور دربرنامه ریزی شرایط سخت ومحدودیت های ارزی وکسب تجربیات درمقاطع گذشته مطلب ساده ای است که بتوان آن را نادیده گرفته ودر برنامه ریزی آینده اقتصاد کشور منظور نداشت؟

مدت زمان فعالیت آقای هدایت زاده در وزارت بازرگانی فقط بخش از حوزه تجارب خارجی بوده و عدم آشنایی عملی وتجربی ایشان با توجه به گستردگی کار حوزه بازرگانی د اخلی ، در این زمینه میتواند مشکلات مضاعف را پدید آورد.

نخست وزیر محترم! آقای هدایت زاده! در بخش اصناف ۵۰۰ هزارواحد صنفی تولیدی وخدماتی با جواز وجود دارد که از این تعداد، ۳۵۰ هزار واحد صنوف تولیدی و ۱۵۰ هزار واحد خدماتی میباشد. مطلب اساسی برای حل مشکلات واصلاح امور این بخش عظیم در قالب کدا م برنامه –ریزی و با چه اصولی تدوین خواهد شد؟ جایگاه سیاسی، اقتصادی این قشر عظیم در اصلاح بازرگانی کشور چگونه خواهد بود؟ پیچیدگی نظام قیمت گذاری وبحث نظارت چگونه اعمال خواهد شد برای دستیابی به راه حلهای مناسب برای مشکلات مطروحه شاید اولین بحث دراین زمینه داشتن شناخت کافی ولازم از بازرگانی داخلی یا گذشته ۴ ساله پرفراز ونشیب میباشد. آیا میزان حضور آقای هدایت زاده در بازرگانی میتواند عاملی برای دستیابی به راه حلهای مناسب برای حل مشکلات این بخش از بازرگانی باشد؟

روشن است اولین انتظار عمومی جامه از تغییر وتحول دراین رده مسؤولیتی، بهبود اوضاع قبلی خواهد بود. اطمینان برای بهبود، با توجه به آنچه که عرض شد چگونه به دست می آید ؟ یک مورد دیگر را که خدمت آقای موسوی عرض میکنم نامه- ایست که ۷۳ نفر از معاونین ومدیران عامل و اعضاء هیأ‌ت مدیره ها خدمت ایشن نوشته اند و خلاصه اش این است که نظرشان این بوده که انتخاب ومعرفی برادری متعهد وبا تجربه از داخل مجموعه بازرگانی میتواند راهگشا باشد که انشاءالله بعداً آقای موسوی اگر نامه خدمتشان رسیده در این مورد پاسخشان را خواهند داد.
 
 
منشی:
آقای فاضل همدانی موافق.
فاضل همدانی: بسم الله الرحمن الرحیم. ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض وتجعلهم الوارثین. ... و اما برادر دیگر جناب آقای هدایت زاده ، برادر پرکار ومتعهد وخود ساخته که به قول یکی از وزرای نیرومند  دولت ما ، که دیشب ساعت ۱۰ با ایشان تماس داشتم ومتأ‌سفانه نمیتوانم اسم ایشان را ببرم، ایشان فرمودندبرادر هدایت زاده در طول سه سال کار بسیار موفق وصددرصد حزب اللهی هستند.

ایشان دربحرانی ترین شرائط که در دهساله اخیر اوپک به یاد ندارد ود رشرائط حاد محاصره اقتصادی، با فروش چهل میلیارد دلار نفت بدون بتواند کوچکترین خیانتی کند ویک سنت (جناب نخست وزیر تشریف دا رند) این نفت را ارزان بفروشند، توانستند یک کار معجزه ای انجام بدهند. وهمینطور در زمینه مسائل دیگر، حالا زندانهای ایشان بماند، همکاریهای ایشان با مرحوم شهید باهنر بماند، چون خود شان توضیح خواهندداد. در فاجعه هفت تیر چهارساعت زیر آوار میماند که جناب آقای محمد هاشمی میگویند که بیائید زمینه رفتن ترا به خارج فراهم کنم ایشان میگوید نه، من همین جا درمان میشوم در کنار بقیه عزیزان.

در طول این دهسال، و بعضیها مثل آقای هدایت زاده که ۱۶ ساعت کار میکردند انشاءالله اینها را فراموش نکنند و با رأی قاطعشان مسأله را قیصله بدهند. چون میدانید خیلی هم زمان نمانده، ما بعداز ده ماه، یازده ماه دیگر شاهد به وجود آوردن انتخابات ریاست جمهوری هستیم. امیدواریم انشاءالله یکی از شخصیتهای برجسته ما که همه مورد توجه دارید، کاندید ریاست جمهوری شوند و مشکلات انشاءالله به صورت بنیادی حل بشود.
 

منشی: مخالف بعد، آقای نجفقلی حبیبی، بفرمائید.
نجفقلی حبیبی : با بررسیهائی که کرده اند. (حالا سیر رابطه های ایشان از وقتی که از آمریکا تشریف آورده اندتا حالا را من کاری ندارم که یک کسی هم اگر میخواهد بررسی کند خالی از لطف نیست) اما در این اواخر که در وزارت نفت به امر فروش نفت و عقد قرارداد با شرکتهای خارجی مشغول بودند، ایشان توفیق پیدا کردند که روابط خوبی با برخی از این شرکتها برقرار بکنند، آنقدر خوب که حتی رابط بعضی ازاین شرکتها با ایشان اینقدر خودمانی است که ایشان را به اسم کوچکشان (به نام مجید) صدا میکند. خوب،شاید شما بگوئید این اشکالی ندارد. اما یک کمی که آدم بررسی میکند می بیند یک خرده درد دل او یک اضطرابی پیدا میشود.

ایشان دراین اواخر،یکی دو ماه خانواده شان یا خودشان برای استراحت به بعضی از کشورهای اروپائی تشریف میبرند. خوب، برای ما این سوال مطرح میشود که ایشان که در شرح حال خودشان گفته اند که د ر ایام تحصیل در مضیقه مالی بوده اند، از ایشان لااقل بپرسیم (البته با عرض معذرت) که هزینه این اقامتها را از کجا میپردازند، یا چه کسی تأمین میکند؟ (اقامتهای ایشان درکشورهای خارجی). میخواهم از خود ایشان استدعا بکنم که به وجدان خود شان مراجعه کنند ببیننند آیا در وزارت بازرگانی این گستردگی و در ارتباط با خریدهای خارجی وامر توزیع داخلی که هر دو وسوسه انگیزند، چقدر ایشان میتوانند در مقابل این جریانها خودشان را حفظ کنند و در جهت تحقق آرمانهای محرومین ومستضعفین ورفاه این دردمندان کوشش بکنند؟


رئیس : مخالف بعدی صحبت کند.
منشی:  آقای قربانعلی صالح آبادی مخالف بفرمائید.
قربانعلی صالح آبادی: ...  جناب‌آقای هدایت زاده درسال ۱۳۴۹ وارد مدرسه عالی بازرگانی تهران میشوند . در سال ۱۳۵۳ از آنجا فارغ التحصیل میشوند وبلافاصله در کارخانه پارس مینو که متعلق به حاجی برخوردار که دارای ۱۱۶ کارخانه بود وبه برکت انقلاب اسلامی این کارخانه ها به نفع محرومان ومستضعفان مصادره شد در آنجا مشغول بکار میشود . یکی از همکاران ایشان جناب آقای کاظم پور اردبیلی در همان کارخانه بوده . سپس ایشان به آمریکا میروند ودر سال ۵۵ و۵۶ در آنجا موفق به اخذ فوق لیسانس میشوند. پس از بازگشت از آنجا بلافاصله وارد کارخانه پارس مینو میشوند و مجدداً درهمان جا مشغول بکار میشوند .انصافاً این سؤال بنده را یک نفر اینجا جواب بدهد که آن کسانی که انقلابی دو آتشه بودند ‌آنها وقتی که انقلاب پیروز شد میرفتند به کمیته ها ، میرفتند به نهادهای انقلابی ومیرفتند با سلطنت طلبها و ساواکیها و مخالفین انقلاب درگیر میشدند، خوب خیلی از نماینده ها اینطور بوده اند و شاهد این قضیه بوده اند. سؤال بنده این است که اگر این برادران واقعاً آن چیزهایی که در زندگی نامه شان نوشته اند صحت دارد، بعد از برگشتشان باید میرفتند دریک کمیته ای ،در یک نهادی مشغول بکار میشدند. ولی متأسفانه رفته اند در کارخانه حاجی برخوردار مشغول بکار شده اند!
 
آقای هدایت زاده ضمن اینکه اقدامات و فعالیتیهایی در گذشته داشته است ولی به نظر من آن حدی که مد نظر هست توانائی این کار را ندارد. کمپانیهایی نظیرآ-وی –آی۰آ (A.V.I-A) که در آلمان غربی حدود ۱۰۰ تا پمپ بنزین داشته از طریق تخصصی که ایشان در یک برهه ای که وزارت نفت در یک حالت برزخ بسر میبرده در یک معامله ۵ میلیون بشکه نفت در هر بشکه ۶۰ سنت تخفیف دادند سه میلیون دلار به نفع این کمپانی واریز شده. تمام اسناد ومدارک دقیق این معامله در وزارت نفت موجود است.
 
 این دوران برزخی هم که عرض میکنم. زمانی است که جناب آقای غرضی از آنجا تشریف برده بودند، در فاصله ای که جناب آقای آقازاده به جای ایشان می آیند، در همان فاصله ای که تغییر وتحول انجام میشود، علیرغم اینکه هم آقای غرضی مخالف این معامله بوده هم آقای میرزائی که مدیر فروش بوده ولی ایشان با این کمپانی (که بسیار ارتباطی تنگاتنگ داشته اند) این معامله را انجام میدهند و در یک قلم سه میلیون دلار به نفع کمپانی آلمان غربی واریز میشود.

برادرانی هستند در وزارت نفت که اینها خودشان صراحتاً نقل کردند که در بسیاری از قراردادها وبه اصطلاح مذاکراتی که انجام میشده علیرغم اینکه برادران وکارشناسان میخواستند که در اطاقهای دربسته که ایشان با مسؤولین کمپانیها میرفتند در آنجا صحبت میکردند چند نفر دیگر هم حضور داشته باشند ایشان این خواست این آقایان را نمی پذیرفتند وهمواره ترجیح میدادند که به اصطلاح این کار را تنها انجام بدهند! آقای هدایت زاده همانطوری که جناب آقای حبیبی فرموند مسافرتهای طولانی به خارج از کشور میکند، در سال گذشته حدود دو ماه کامل در کشورهای اروپایی با زن و بچه شان به سر بردند ودر سال جاری هم حدود یک ماه با زن و بچه شان به آنجا رفته اند. ما مدارک و شواهد و دلایلی در دست داریم که کسانی از کمپانیهای اروپائی حتی ایشان را با عنوان «مجید جان» صدا میکنند!

من از قول آقای «عالی نسب» که مرد بسیار بزرگ وانقلابی وخبره ای است خودم از رادیو شنیدم که گفته اند این خارجیها وقتی درمذاکرات رسمی با ما دست مید هند باید سر انگشت مان را نگاه کنیم که نکند سر انگشت ما را بریده باشند! حالا انصافاً من فکر میکنم این کسانی که این همه با این غربیها ارتباط تنگاتنگ دارند چگونه ما بیائیم این همه امکانات در وزارت بدین معظمی را در اختیار این جور افراد قرار بدهیم؟‌ البته اینها ممکن است در جاهای دیگر بتوانند خدمات انجام بد هند ولی انصافاً آیا این درست است؟ بنده مدارک ودلایل دیگری دارم وشواهدی وجود دارد که یکی از اینها گروه «انی» است (شرکت ملی نفت ایتالیا) برادران متعهد وزارت نفت میگویند که جناب آقای هدایت زاده این قدر ارتباطشان با آنها تنگاتنگ است که حتی به خانه آن افراد رفت وآمد میکند خوب، حالا امیدواریم که اینها واقعاً صحت نداشته باشد. ولی اگر صحت داشته باشد حتی یک موردش) آقای موسوی واقعاً انصاف دارد که ما این مملکت و این انقلاب و این وزارت به این معظمی را در اختیار یک چنین اشخاصی قرار بدهیم که اینها کلا از غربیها خوششان می آید و میخواهند ارتباط تنگاتنگ ونزیکی برقرار کنند؟ البته ممکن است در یک شرایطی نظام ومسؤولین وبزرگان کشور به این نتیجه برسند که یک روابطی باشد منتها روابط نه اینکه ما بالاخره برویم عاشق اینها بشویم وبالاخره در خانه هایشان ، در استخرهایشان لخت بشویم ودر آب آنها بپریم.
 
 یکی کسی که میخواهد وزیر بازرگانی بشود طرح وبرنامه اش برای توزیع چیست؟ طرح وبرنامه اش برای مقابله با بازاریهای گردن کلفت چیست؟ ما در خبرها میشنویم که متأسفانه بعضی از بازاریها که در سالهای اخیر منافع شان به خطر افتاده شدیداً از ایشان حمایت میکنند. خوب ما فقط سؤالمان این است که ایشان طرح وبرنامه اش برای مقابله با بازار، با آن گردن کلفت ها ، با آن واسطه ها با آن کسانی که در چندسال بیشترین سودها را در این مملکت به جیب زده اند چیست؟
 
 ایشان که آن امکانات عظیم در دستشان هست ومسؤول توزیع این وزارت مهم میخواهند بشوند طرح شان چیست؟ ما که با مطالعه مقاله ایشان برای ما، چیزی در آن ندیدیم. یک سری کلی گوئی شده بود خوب، کلی گوئی را همه میتوانند انجام بدهند ولی واقعاً ما که ۱۰ سال از انقلاب مان گذشته طرح نمیخواهیم ؟ باز هم بیاییم بگوئیم که فعلا تبعیت میکنیم ما نمیدانیم فلان هستیم؟‌ امروز طرح میخواهد، طرح کارشناسی میخواهد، طرحی که نتیجه اجرائی خوب را به دنبال داشته باشد، در نتیجه من با توجه به مجموع شرایط وبا توجه به ضیق بودن وقت، به نمایندگان محترم میخواهم عرض کنم که واقعاً امروز روزی نیست که ما بیائیم به خط وخطوط صرف فکر بکنیم، امروز روزی است که کشورمان را باید حفظ بکنیم بایستی از تجارت چند ساله گذشته مان بهره بری بکنیم. من به نظرم میرسد که این برادر عزیزمان ممکن است که در جاهای دیگر مفید باشند ولی برای یک وزارت بسیار مهم ومعظم مثل وزارت بازرگانی نمیتوانند مثمرثمر باشند.


ادامه دارد...
سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۲۱
کد مطلب: 11304
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *