وحید حاجی پور/ استراتژي وزارت نفت براي بازپسگيري سهم خود از بازار نفت بر خلاف عرف رايج مبتني بر «تهديد» بود؛ وزير نفت طي دو سال گذشته در نشستهاي خبري، در مصاحبههاي پيش از اجلاسهاي اوپك، در سخنرانيها و. . . از ورود بيمحاباي نفت ايران سخن گفت و به نوعي كشورهاي نفتي را تهديد كرد كه ايران با يك ميليون ظرفيت توليد ديگر به بازارها يورش ميبرد. او می گفت
سهممان را می خواهیم.
مديران زنگنه هم بدون اندكي تأمل در اين بازي اشتباه غرق شده و به
افزايش 72 ساعته توليد نفت ايران به ميزان يك ميليون بشكه اشاره ميكردند. همين موضوع كافي بود تا كشورهايي نظير عربستان، عراق، روسيه و... به شدت به توليد خود بيفزايند و
بيش از 3 ميليون بشكه عرضه بيش از تقاضا در بازار شكل بگيرد. سبقت عرضه بر تقاضا باعث شد تا قيمتها سقوط كند كه قطعاً يكي از عوامل آن ايران است؛ ايراني كه نه با افزايش صادرات نفت خود بلكه با «ادعاي» آن يكي از بازيگران اصلي اين وضعيت نام گرفت.
وزير نفت حتي پا را فراتر گذاشت و گفت اگر قيمت نفت به 20 دلار هم كاهش پيدا كند براي ايران مهم نيست و كشور
فقط سهم خود را ميخواهد فارغ از اينكه براي بازپسگيري سهميه بايد با چراغ خاموش و با ظرفيت عملياتي به ميان آمد و نه با پاس دادن ظرفيت عملياتي به آينده! چنين وضعيتي كشورهاي دوست و دشمن نفتي را بر آن داشت تا با تمام توان توليد كنند و بازارها را تسخير و كار را براي ايران سخت كنند.
*اقدام در مسیر كاهش قيمت نفت
بيژن نامدار زنگنه علاقه فراواني به فروش نفت دارد؛ طبق منويات وزير نفت قدرت چانهزني ايران به بشكههاي نفت بستگي دارد و نه بنزين و فرآوردههاي نفتي؛ او علاقه زيادي به افزايش صادرات نفت خام دارد و در اين ميان به قيمت فكر نميكند. او طي دو سال اخير با صحبتهاي خود همواره از قيمت نفت كاسته است. او ميگويد ايران صادرات نفت خود را دو برابر ميكند و اگر قيمت نفت نصف شود براي ما توفيري ندارد زيرا ما همان درآمد خود را داريم ولي كشورهاي ديگر با ضررهاي ميليارد دلاري ميجنگند.
خبرگزاري بلومبرگ هفته گذشته در گزارشي نوشت كه
اظهارات مقامات ايراني درباره ورود به بازار، قيمت نفت را طي هفت سال اخير در پايينترين قيمت خود قرار داد. زنگنه با سابقه طولاني خود در نفت و اوپك و شناخت خوبي كه از بازار نفت دارد اظهاراتي را به ميان ميآورد كه واقعاً تعجببرانگيز است. وي در هشت سال نخست وزارت خود در نفت، نسبت به سخنان خود حساستر بود و كمتر در اين باره اظهار نظر ميكرد ولي درست در شرايط سخت اقتصادي كشور طي دو سال اخير، با نظرات گاه و بيگاه خود كه بيشتر جنبه «مصرف داخل» دارد به كاهش قيمت نفت سرعت بخشيده است كه از نظر كارشناسان قابل تأمل است. درست در شرايطي كه كشور در وضعيت بحران درآمدي قرار داشت نظرات زنگنه شرايط را سخت كرد. وزير نفت ايران حق دارد سهم خود را از بازار بگيرد اما نه با اشتباهاتي وحشتناك.
*مقايسه ايران و عراق
براي پي بردن به اشتباهات استراتژيك وزارت نفت ايران، تحليل رفتاري عراق ميتواند روشنكننده وضعيت فعلي باشد. روزي كه بند تحريمها از پاي عراق باز شد اين كشور توسعه ميادين نفت خود را آغاز كرد. آنها براي توليد 12 ميليون بشكه برنامهريزي كردند و در نهايت با 7 ميليون بشكه عمليات توسعه را آغاز كردند. به سرعت ظرفيت توليد و صادرات خود را آغاز كردند و در «داخل جلسات» اوپك به اعضا گفتند سهميه نميخواهند و خودشان نفت را وارد بازار ميكنند. نه مصاحبه كردند كه ميخواهند به بازارها حمله كنند و نه گفتند كه سهممان را از ديگران پس ميگيريم.
در سالهايي كه عراق به دليل تحريمها با كاهش شديد توليد و صادرات روبهرو شده بود كشورهاي عربستان، كويت، امارات و ايران سهم اين كشور را به نام خود سند زده بودند و كسري نفت اين كشور را متناسب با قدرت خود جبران كردند. عراق كه برنامه افزايش توليد و صادرات را آغاز كرد نه كشوري را تهديد كرد كه سهمم را پس بدهيد و نه ماهي را براي افزايش توليد خود اعلام كرد چراكه ميدانست در صورت اعلام عمومي برنامههاي خود، نه تنها قيمت نفت كاهش مييابد بلكه ساير كشورهاي نفتي براي حفظ موقعيت خود، نفت بيشتري روانه بازار ميكنند تا جاي خالي براي اين كشور نباشد.
آنها نه سهميه گرفتند و نه ادعايي كردند زيرا ميخواستند با توليد 5 ميليون بشكه به سيستم سهميهها برگردند درست بر عكس ايران. وزارت نفت دو سال است كه اعلام ميكند ما سهميه ميخواهيم و به بازار شبيخون ميزنيم كه همين مواضع باعث شد تا بعد از چند هفته از
اجلاس 168 اوپك،
عراق نفت بيشتري به بازار پمپاژ كند و كار را براي ايران سختتر. ساير كشورها نيز چنين وضعيتي دارند.
ايران هنوز نتوانسته است
توان توليد خود را به بيش از 2.9 ميليون بشكه برساند ولي با هدف 3.9 ميليون بشكه همه را تهديد ميكند. در اوپك سهميه ميخواهد در حالي كه ظرفيت بالفعل توليدياش يك ميليون از ظرفيت بالقوهاش كمتر است. در چنين وضعيتي برد با كشورهاي ديگر اوپك است كه از ترس ايران، حاضرند قيمت پايينتري را تحمل كنند اما سهم خود را در بازار از كف رفته نبينند.
در صورت ورود همهجانبه ايران به بازار نفت، قيمتها به شدت افت پيدا ميكند و كشورمان به عنوان مقصر ویژه كاهش قيمت نفت معرفي ميشود. شرايط فعلي بازار نفت و بحران بازار براي ايران به دليل مواضع قابل تأمل و غيرمنطقي وزارت نفت است درست بر خلاف كشوري مانند عراق كه چراغ خاموش افزايش ظرفيت داد و امروز بازارهاي ايران را گرفته است بدون ذرهاي «ادعا» و سخنراني. بغداد به خوبي اين قاعده را رعايت كرد كه براي كاميابي در بازار نفت بايد بدون حرف و ادعا به پيش رفت و به جهان اطمينان داد كه شيوه پارتيزاني را برنميگزيند. در نقطه مقابل اين قاعده، ايران قرار دارد كه دوسال است به قيمتها روند نزوليتر داده است با اظهارات نا پخته.
وزير نفت ايران به «شيخ الوزرا» معروف است و قطعاً بايد با ديدي باز و آيندهنگري محض به اظهار نظر بپردازد اما اتفاقي كه امروز رخ داده حتي از علي آبادي هم سر نزد؛ كمك زنگنه به سقوط قيمت نفت از يك سو و از دست دادن نسبتاً كامل بازار نفت ايران به اين زوديها اصلاح شدني نيست. به وزير نفت در حالي لقب وزير دوم امور خارجه را ميدهند كه اصولاً و اساساً هيچ شباهتي ميان رفتارهاي اين دو وجود ندارد؛ ظريف در ميانه حركت ميكند و زنگنه از يك سوي بام ميافتد.
نوع گفتار و رفتار آقايان زنگنه و تركان شبيه هم هستند ....