امیرحسین هاشمی جاوید/ اوایل سال گذشته، قراردادی میان کنسرسیوم رضوی و تسدید در حضور محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت منعقد شد. رسانه ها همان روز گزارش دادند: «ساخت دکل های ٣٥٠ فوتی به ارزش یک میلیارد و ١٠٠ میلیون دلار در یارد خرمشهر اجرا خواهد شد و بومیسازی ساخت دکل نخست ٥٨ درصد است که تا دکل پنجم به ٨٤ درصد خواهد رسید.» اوایل شهریور ماه امسال هم مدیرعامل شرکت تسدید، در نشستی خبری، از امضاء قرارداد یک میلیارد دلاری ساخت و مونتاژ پنج دکل حفاری دریایی با مشارکت یک شرکت روسی در ایران خبر داد، این در حالی بود که هنوز سرانجام پنج دکلی که قرار بود تسدید با مشارکت کنسرسیوم رضوی بسازد، مشخص نبود.
چندی پیش
ميزنفت در گزارشی با عنوان «
کاتالیزور تأسیسات برای تسدید»، انتقادها و ابهامهایی را به قراردادی که تسدید با یک شرکت روسی برای ساخت داخل پنج دستگاه دکل حفاری دریایی منعقد کرده بود، وارد کرد که پس از آن، برای روشن شدن ابعاد مختلف این قرارداد، قرار شد با مدیران عامل شرکتهای تسدید، تأسیسات دریایی و نفت و گاز رضوی، گفتوگو کنیم که از این میان، مدیرعامل تسدید، با رویی باز از گفتوگو با
ميزنفت استقبال کرد تا به نوبه خود از ماجرای 2 قرارداد ساخت دکل تسدید، رفع ابهام کند، بر این اساس، در شرایطی که برخی کارشناسان، اجرای این قرارداد را پر حاشیه و بینتیجه ارزیابی میکنند، سراغ احسان موسوی؛ مدیرعامل تسدید رفتیم تا در گفتوگو با وی، از ماجرای این 2 قرارداد و حواشی پیرامون آن رمزگشایی کنیم.
احسان موسوی متولد خرداد 1351 در تهران است. وی دانشآموخته مقطع کارشناسی مهندسی صنایع و فارغالتحصیل فوق لیسانس مهندسی صنایع با گرایش مدیریت سیستم و بهرهوری از سازمان مدیریت صنعتی است. وی دوره خدمت سربازی خود را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در قرارگاه سازندگی خاتم الأنبیا در شرکت سازندگی انصار بهعنوان کارشناس پشتیبانی و کنترل پروژه راهآهن مشهد - سرخس – تجن، گذراند.
پس از آن، مدتی به عنوان کارشناس و سپس مدیر بازرگانی در شرکت بازرسی مهندسی صنعتی ایران (IER) به عنوان تنها شرکت بازرسی کالای ایرانی در حوزه صادرات و واردات، فعالیت کرد. در فاصله سال های 80 تا 82 هم در شرکت سوئیسی «SGS» بهطور پاره وقت بهعنوان مدیر توسعه بازار کار کرد، اما فعالیت اصلی او در حوزه بازرسی فنی متمرکز بود
.
در سال 1383 مدیر واحد «QHSE» شرکت پترو پارس شد و به تبع آن در طرحهای توسعه فازهای 6، 7، 8 و فاز 12 و نیز فاز 19 پارس جنوبی ذینقش بوده است، در همین مسئولیت نخستین کنفرانس بینالمللی «HSE» را در ایران برگزار کرد. وی همچنین تنها نماینده ایران در انجمن بینالمللی تولیدکنندگان نفت و گاز (OGP) بود و توانست شرکت پتروپارس را بهعنوان نخستین شرکت ایرانی در این انجمن جهانی عضو کند. وی در سال 1389 انجمن «HSE» صنعت نفت ایران را راهاندازی کرد و بهعنوان نخستین رئیس آن انتخاب شد. وی همچنین سابقه عضویت در شورای عالی «HSE» شرکت ملی نفت ایران را در کارنامه خود دارد و در سه دوره هم به عنوان مدیر نمونه «HSE» در سطح شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد.
موسوی، 2 سال هم بهعنوان مدیرعامل شرکت پرشیا کالا که از شرکتهای اقماری گروه گلوبال پتروتک کیش است، متولی لجستیک عملیات حفاری دریا و خشکی و نیز تعمیرات دکلهای حفاری دریا و خشکی بود و در بحبوحه تحریمها وظیفه پشتیبانی عملیات حفاری دریا و خشکی را بر عهده داشته تا اینکه از اوایل امسال به عنوان مدیرعامل شرکت تسدید کار خود را آغاز کرده است.
بخش
برای ما محرز شد که با گروهی قرارداد بستهایم که خودشان رفتهاند یک شرکت کاغذی را با سرمایه اندک ثبت کردهاند و هیچ از خود ندارند و ما باید کار کنیم و آنان منتفع شوند
نخست گفتوگوی
ميزنفت با این مدیر 44 ساله در ادامه پیش روی شماست:
* ماجرای امضای قرارداد ساخت پنج دکل حفاری دریایی با یک شرکت روسی چه بود؟ تسدید با این قرارداد که حدود یک سال پس از امضاء قراردادی مشابه، بسته شد، عملاً قصد دارد 10 دکل دریایی برای ایران بسازد که ارزش مجموع قراردادها 2.1 میلیارد دلار میشود؟
خیر، قرارداد سال گذشته که با کنسرسیوم شرکتهای رضوی بود، اجرایی نشد و هماکنون قرارداد ساخت پنج دکل دریایی با یک شرکت روسی امضاء شده و فعال است.
پیش از اینکه به شرکت تسدید بیایم، در اوایل سال گذشته، یک مشارکتی میان شرکت توسعه نفت و گاز رضوی و شرکت تسدید انجام میشود با این هدف که مجموعه نفت و گاز آستان قدس، ساخت داخل کردن پنج دکل را فاینانس و تأمین مالی کند و تسدید هم در یارد خودش دکلها را بسازد.
سرانجام در اردیبهشت 94 قراردادی میان کنسرسیوم رضوی و تسدید در حضور محمدرضا نعمتزاده؛ وزیر صنعت، معدن و تجارت منعقد شد که بر اساس آن، ساخت این دکلهای ٣٥٠ فوتی به ارزش 1.1 میلیارد دلار اجرا شود و وزارت صنعت، معدن و تجارت هم با شرط اینکه بومیسازی ساخت دکل نخست ٥٨ درصد باشد و در دکل پنجم به ٨٤ درصد برسد، قبول کرد که مجوز شورای عالی صنایع دریایی را برای ساخت این دکلها صادر کند.
پس از امضاء قرارداد، تشکیلات مربوط به اجرای این پروژه ایجاد شد و مدیران شرکت توسعه نفت و گاز رضوی در ساختمان این شرکت مستقر شدند.
پس از مدتی، مدیران شرکت توسعه نفت و گاز رضوی گفتند: «وقتی دکل ساخته شد، باید مشخص شود که متولی این دکل، تسدید است یا آستان قدس!» بر این اساس در شهریور ماه 1394، کنسرسیومی را معرفی کردند که 10 درصد سهامش به شرکت تسدید و 90 درصد باقی آن هم به 2 شرکت خصوصی تعلق یافت و قرار شد مالکیت، مدیریت و راهبری دکلی که ساخته میشود را این کنسرسیوم به عهده بگیرد.
به موازاتی که تیم فنی در شرکت تسدید کار بر روی پروژه را آغاز کردند، چهار تن از طرف شرکت توسعه نفت و گاز رضوی، مسافرتهایی را با هزینه تسدید به اروپا، چین و امارات آغاز کردند تا به حساب بروند در باره طراحی، مهندسی و تأمین کالای ساخت دکل با شرکتهای خارجی مذاکره کنند.
در این میان، شرکت تسدید منتظر آورده شرکت توسعه نفت و گاز رضوی بهعنوان فاینانس بود. زمان زیادی سپری شد، اما از پول خبری نشد و امروز و فردا میکردند، مدیران تسدید کنجکاو شدند تا درباره مجموعه شرکتهای سهامدار در کنسرسیومی که آنها معرفی کردهاند، تحقیق کنند.
بر اساس این تحقیقات مشخص شد که این شرکتها کاغذی هستند با سرمایه اولیه آنها یک میلیون تومان! که بعضاً در بازه زمانی 6 ماهه قبل و بعد از امضاء قرارداد ثبت شدهاند و مالکانشان هم همان نمایندگان آستان قدس رضوی بودند و در مقابل این شرکتهای گمنام، شرکت تسدید تنها 10 درصد سهم داشت.
شركت توسعه انرژي داريان با شماره ثبت ٤٣٠٩٢٥ و سرمايه ثبتي 10 میلیون ریال و شركت طوبي گستر انرژي، از جمله این شرکتها بودند.
نشستهایی را با آنها برگزار و اعلام کردیم، آورده تسدید 15 درصد از کل پروژه است، اما آورده شما کجاست؟ بعدها مشخص شد که شرکتهای معرفی شده از سوی شرکت توسعه نفت و گاز رضوی، هیچ پولی نداشتند و قرار بوده است از محل صندوق توسعه ملی و با عاملیت بانک صنعت و معدن و از طریق مذاکره با مسئولان نهادهای یادشده، پروژه را فاینانس کنند و چون بانک صنعت و معدن با این تأمین مالی موافقت نکرد، عملاً مجوزی که شورای عالی صنایع دریایی صادر کرده بود، فعال نشد.
در ادامه هم با تغییر تولیت محترم آستان قدس رضوی، تغییر و تحولات اساسی در این آستان اتفاق افتاد و بسیاری از مدیران این مجموعه تغییر کردند و جابهجا و جایگزین شدند.
نکته کلیدی دیگر در این ماجرا این بود که مسئولان شرکت توسعه نفت و گاز رضوی ادعا میکردند که مجوز «Job Guaranty» شرکت ملی نفت ایران را دارند که مهندس احمد قلعهبانی؛ مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران برایشان امضاء کرده شرکت تسدید در طول مدت فعالیت شرکت توسعه نفت و گاز رضوی، افزون بر 300 میلیون تومان برای سفرهای خارجی بینتیجه نمایندگان این شرکت که بیشتر جنبه سیاحتی داشته، هزینه کرده است؛ هزینهای که هیچ آورده و کاری به دنبال نداشت و تنها فرصتسوزی به دنبال داشت
است، اما هر وقت از آنان این مجوز را میخواستیم، امروز و فردا میکردند. از این رو ضمائم قراردادی که باید امضاء میشد و تعهدهای قراردادی، هیچ یک اجرایی نشد.
پس از آن هم سراغ مهندس قلعهبانی و مهندس رکنالدین جوادی؛ مدیران اسبق و سابق شرکت ملی نفت ایران رفتیم و از آنها درباره صدور مجوز برای شرکت توسعه نفت و گاز رضوی پرسیدیم که هر 2 تأکید کردند که چنین مجوزی امضاء نکردهاند، بنابراین برای ما محرز شد که با گروهی قرارداد بستهایم که خودشان رفتهاند یک شرکت کاغذی را با سرمایه اندک ثبت کردهاند و هیچ از خود ندارند و ما باید کار کنیم و آنان منتفع شوند.
* سرنوشت این قرارداد چه شد؟
در آذرماه سال گذشته عضو هیأت مدیره تسدید شدم و در یکی از نشستهای هیأت مدیره اعلام کردم، در شرایطی که خودمان دکل را میشناسیم و توانایی تأمین مالی ساخت داخل آن را داریم، اساساً چه نیازی داریم به این جماعت فرصت طلب! اگر خودمان فاینانس بیاوریم، دیگر به این شرکتهای کاغذی که دنبال منافع شخصی خود هستند، چه حاجت است!؟ وقتی میتوانیم فاینانس کنیم و شرکتهای کاربلد را شریک کنیم، چرا باید آنها را بیاوریم!؟
در نهایت قرارداد با شرکت توسعه نفت و گاز رضوی اجرایی نشد و آقایان بی سر و صدا رفتند. پس از آن هم که در اوایل امسال مدیرعامل تسدید شدم، نامه بلندی برای تولیت محترم آستان قدس رضوی نوشتم و درخواست بررسی و رسیدگی و جبران ضرر و زیان کردم. شرکت تسدید در طول مدت فعالیت شرکت توسعه نفت و گاز رضوی، افزون بر 300 میلیون تومان برای سفرهای خارجی بینتیجه نمایندگان این شرکت که بیشتر جنبه سیاحتی داشته، هزینه کرده است؛ هزینهای که هیچ آورده و کاری به دنبال نداشت و تنها فرصتسوزی به دنبال داشت.
جالب است بدانید، در ایام برگزاری نمایشگاه نفت امسال، با آقای «پ» آشنا شدم که بهشدت از شرکت توسعه نفت و گاز رضوی شاکی بود.
وی گفت: «با شرکتهای هیوندای و سامسونگ مذاکرههایی داشتم و موافقت آنها را برای مشارکت در ساخت دکل در ایران گرفتم و در ادامه به دنبال معرفی شرکتی ایرانی به آنها بودم. در این میان، شرکت توسعه نفت و گاز رضوی آمد و گفت، من میتوانم با طرفهای کرهای شما مشارکت کنم، در نهایت نشستی مقرر و در حضور وزیر صنعت، معدن و تجارت، توافقی امضاء شد تا سامسونگ و هیوندای با همکاری شرکت توسعه نفت و گاز رضوی دکل حفاری دریایی بسازند و این توافق در رسانههای خارجی برعکس داخل، بازتاب زیادی داشت، اما موعد اجرای قرارداد که رسید، آستان قدسیها، از ادامه کار انصراف دادند و با آبرو و اعتبار حرفهای من و آستان قدس بازی کردند.»
یعنی همین رفتار غیرحرفهای که با تسدید شد، متعاقباً با شرکتهای دیگری نیز شده و اعتبار و حیثیت بخش نفت و گاز آستان قدس رضوی از رفتارهای غیرحرفهای متولیان آن، در داخل و خارج از ایران خدشهدار شده است.
* چرا پیش از امضاء قرارداد سابقه فعالیتهای آستان قدس رضوی در حوزه نفت و انرژی را بررسی نکردید؟
با آقای «ع.ی» مدیرعامل شرکت توسعه نفت و گاز رضوی، در باره توانایی شرکت متبوعش در تأمین مالی، نشست و مذاکرههایی داشتیم؛ بالاخره او بخش اقتصادی نهاد معظمی همچون آستان قدس رضوی را مدیریت میکند. دیدگاه ما هم همچون دیگران این است که آستان قدس رضوی خادم حضرت امام رضا (ع) است و اگر یک باد پرچم سبز گنبد ایشان روی سر این شرکت بوزد، برای مجموع عمر کاری ما کافی است، اما متأسفانه افرادی در این شرکت فعالیت میکنند که باعث خدشهدار شدن نام مقدس آستان قدس رضوی در این صنعت میشوند. به زودی قرار است در باره این موضوع با حجتالاسلام رئیسی؛ تولیت آستان قدس رضوی، دیدار و گفتوگو کنیم.
ما آستان قدس رضوی را خواستیم برای نام پر عظمت و برکتش و تصور میکردیم توانایی تأمین مالی دارد، در صورتی که مسئولانش فقط وعده میدادند، این در حالی بود که خودمان میتوانستیم تأمین مالی خارجی کنیم.
*پس از این ماجرا چه کردید؟
پس از این اتفاقات و خلف وعده شرکت توسعه نفت و گاز رضوی، تصمیم گرفتیم که روی پای خود بایستیم و خودمان تأمین مالی کنیم. با چند شرکت مدعی سرمایهگذاری
ما آستان قدس رضوی را خواستیم برای نام پر عظمت و برکتش و تصور میکردیم توانایی تأمین مالی دارد، در صورتی که مسئولانش فقط وعده میدادند، این در حالی بود که خودمان میتوانستیم تأمین مالی خارجی کنیم.
مذاکره کردیم و در ادامه به شورای عالی صنایع دریایی نامه زدیم و با مهندس رفعت؛ دبیر این شورا نشستی برگزار و ماجرا را تعریف کردیم که در نهایت اعلام کردند که شما حرکت کنید و قرارداد ببندید و کپی آن را برای ما بفرستید، ما حمایت میکنیم و انصافاً تاکنون همکاری و حمایت کرده اند.
* ماجرای قراردادی که با آغاز مدیریت شما در شرکت تسدید برای ساخت داخل پنج دکل با روسها امضا شد، چه بود؟ اساساً چطور با روسها آشنا شدید و سراغ آنها رفتید؟
در یک مقطع تاریخی، ولادیمیر پوتین؛ رئیسجمهوری روسیه، در اوایل آذرماه سال گذشته به ایران آمد و اعلام کرد که بانکهای روسی حاضرند پنج میلیارد دلار از منابع روسیه را برای حمایت از صنایع داخلی ایران در چارچوب فاینانس در پروژهها سرمایهگذاری کنند.
پس از سفر پوتین به ایران، گروههای مختلفی شامل شرکتهای فعال در صنایع نفت و گاز، ساخت تجهیزات، پمپساز و... از روسیه به ایران آمدند و با شرکتهای ایرانی مذاکرههایی داشتند.
از آنجا که استانداردهای فنی در صنعت نفت ایران، بر اساس استانداردهای انجمن نفت آمریکا (API) است، با استانداردهایی که روسها در ساخت تجهیزات خود بهره میگیرند، تطابق زیادی ندارد، بر این اساس، تجهیزات آنها در صنایع ما، زیاد قابل استفاده نیستند و بیشتر مذاکرهها و نشستهایی که روسها با شرکتهای نفتی ایرانی داشتند، به نتیجه نرسید، البته در صنایع ریلی، خودروسازی، راهسازی و بهویژه در صنایع هواپیمایی و فضایی، شرکتهای ایرانی و روسی به توافقهایی دست یافتند.
اما در ادامه مطالعات و تحقیقات ما درباره روسیه، مشخص شد که یک منبع فاینانس و تأمین مالی واقعی در دسترس وجود دارد، بنابراین از طریق دفتری که گروه صنعتی سدید، در شهر بندری آستاراخان دارد و همچنین از طریق کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران که در آستاراخان فعال است، با سه شرکت روسی سازنده تأسیسات دریایی آشنا شدیم و نشستهایی را با آنها برگزار کردیم و اوایل خردادماه امسال از یاردهای آنها بازدید کردیم، در ادامه آنها هم به ایران آمدند و از توانمندیها و امکانات تسدید بازدید کردند.
در نهایت به این نتیجه رسیدیم که یکی از این شرکتهای روسی به نام کاریسنای باریکادی (KBS)، از سال 1970 میلادی، تجربه و توانایی ساخت دکلهای حفاری دریایی را دارد و یکی از ویژگیهای آنها این بود که بر اساس سفارش شرکتهای مصرفکننده دکل میساختند،
به طوری که 2 تا از دکلهای حفاری دریایی آنها به سفارش شرکت پتروناس مالزی ساخته و در دریای مازندران به کار گرفته شده است. در عین حال، این شرکت مدعی بود که نخستین دکل حفاری دریایی روسیه را ساخته است.
دریافتیم که اگر به طراحی دکل حفاری دریایی را مطابق با استانداردهای روز (2016) و قابل استفاده در عمقهای مختلف خلیج فارس، دسترسی داشته باشیم و بتوانیم از خدمات پس از فروش تجهیزاتی که برای ساخت دکل نیاز داریم، استفاده کنیم، میتوانیم دکل بسازیم، بر این اساس، با شرکت یادشده وارد مذاکرات عملیاتی شدیم و سفارش خود را به آن اعلام کردیم.
* سفارش شما به شرکت روسی برای ساخت دکل چه مشخصاتی داشت؟
گفتیم میخواهیم دکل بر اساس نیازهای ما طراحی شود و تجهیزات و دستگاهها و منابع خرید آن را هم خودمان انتخاب و معرفی کنیم، همچنین طراحی پایه دکل و سیستم جک آن هم بر اساس طراحی که ما تأیید میکنیم، باشد.
همچنین مقرر شد تا این قرارداد در چارچوب «EPCF» اجرا شود که مطابق آن 56 درصد از دکل نخست و در نهایت 85 درصد هم در دکل آخر باید در ایران ساخته شود تا از این طریق دانش فنی ساخت دکل در ایران بومی شود.
مذاکره با روسها با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود و حتی در مقطعی، همکاری را متوقف کردیم و در نهایت در میان قهر و آشتی و چانهزنیها، توانستیم به طرف روسی بقبولانیم که با شرایط ما کار کنند و آنها هم پذیرفتند که یک میلیارد دلار فاینانس را برای ساخت این پنج دکل حفاری دریایی ثبت (Book) و از بانکهای روسی تأمین مالی کنند.
بازگشت
ما برای ساخت این پنج دکل مشابه، تا یک میلیارد دلار اعتبار را ثبت (Book) کردهایم که باید در نظر بگیرید، این رقم فقط مربوط به ساخت دکلها نیست و از این محل میتوان برای ساخت تجهیزات و اجرای پروژههای دیگری غیر از ساخت دکل هم بهره گرفت
سرمایهگذاری این پروژه، از محل اجاره این دکلها به پروژههای نفتی و گازی کشور است که برنامهریزی شده در طول پنج سال، اصل سرمایهگذاری و سود آن باز گردد که در این زمینه به حمایت شرکت ملی نفت ایران برای فراهم شدن شرایط استفاده از این دکلهای حفاری دریایی و فراهم شدن بسترهای ساخت داخل آنها نیاز داریم.
به موازات، مدارک فنی و شرح پروژه را برای مدیرعامل شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت تهران بهعنوان متولی ساخت داخل در حوزه نفت و گاز فرستادیم که دکتر عزتالله اکبری تالار پشتی؛ مدیرعامل این شرکت ضمن حمایت، تأیید طرح را به مدیرعامل محترم شرکت ملی نفت ایران ارسال کردند.
* یعنی هزینه ساخت هر دکل، 200 میلیون دلار میشود؟ این دکلها، شبیه هم هستند؟
متأسفانه اشتباهی که در محاسبات میشود، این است که میآیند یک میلیارد دلار را بر پنج دکل، تقسیم میکنند، در صورتی که ما برای ساخت این پنج دکل مشابه، تا یک میلیارد دلار اعتبار را ثبت (Book) کردهایم که باید در نظر بگیرید، این رقم فقط مربوط به ساخت دکلها نیست و از این محل میتوان برای ساخت تجهیزات و اجرای پروژههای دیگری غیر از ساخت دکل هم بهره گرفت. قرار است، یک سری شناورهای عملیاتی مختلف هم بسازیم، اما چون ساخت داخل شدن دکل مهمتر است، در باره اینها توضیحی ندادیم.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که بانکهای روسیه، این فاینانس را به شرط صادرات تجهیزات و خدمات فنی، به شرکت روسی کاریسنای باریکادی (KBS) اعطا کردهاند.
* وقتی قرار است 56 تا 85 درصد از ساخت دکل ایرانی باشد، قرارداد با شرکت روسی چطور میتواند این شرط بانکهای روسی را محقق کند؟
با توجه به تجربه و کارنامهای که در طول سالهای گذشته در پارس جنوبی به دست آوردهایم و سکوها و جکتهای زیادی را در یارد خرمشهر ساختهایم، در این حوزه توانمند و صاحب دانش شدهایم و هماکنون به دنبال بومی کردن ساخت دکل حفاری دریایی در داخل کشور هستیم، بنابراین بر آن شدیم تا ساخت بخشهایی از دکل را که خودمان به راحتی میتوانیم انجام دهیم را به شرکت روسی بسپاریم تا آنها را در روسیه بهصورت ماژولار بسازد و به طور مجزا و تکه تکه به ایران منتقل کند و تسدید آنها را در یارد خرمشهر سر هم کند.
در این صورت، هر بخشی از دکل که ساخته و به ایران صادر شود، شرکت روسی میتواند با ارائه اسنادش به بانکهای روسیه، منابع مالی را دریافت و به پروژه تزریق کند.
جزو تعهدهای شرکت روسی است که در ساخت دکلهای بعدی، میزان ماژولار را کم و دانش طراحی ماژولار را به تسدید منتقل کند. در ادامه بخشهای ویژه و نیازمند دانش و فناوری روز، تحت لیسانس شرکت روسی و با هزینه آنها، در یارد تسدید در خرمشهر ساخته میشود.
* ساخت هر یک از پنج دکل چقدر زمان می برد؟
زمان لازم برای ساخت هر دکل حفاری دریایی طبق قرارداد، حدود 18 ماه و در بدبینانهترین شرایط، 2 سال است که در یارد ولی عصر شرکت تسدید در خرمشهر ساخته و به آباندازی میشود که بدیهی است در مدت زمان پنج سالی که دکلها ساخته میشود، این پروژه در استان خوزستان بهویژه در خرمشهر و آبادان، اشتغالزایی چشمگیری به همراه خواهد داشت.
* این قرارداد عملا از چه زمانی اجرایی میشود؟
مؤثر شدن این قرارداد، به تأیید شرکت ملی نفت ایران نیاز دارد؛ به بیان دیگر، در صورتی که شرکت ملی نفت ایران از این قرارداد حمایت کند و نامهای بدهد که بر مبنای آن از دکل ساخته شده (در صورت کیفی بودن)، به جای یکی از دکلهای خارجی فعال در خلیج فارس استفاده کند، یک روز بعد از این تأییدیه، اجرای پروژه کلید میخورد.
در اوایل دهه 80 خورشیدی، مسئولان وقت شرکت ملی نفت ایران، به شرکتهای ایرانی اعتماد کردند و به آنها تأییدیه دادند که سکو، جکت و خط لوله بسازند و اکنون شاهدیم که در این حوزهها دیگر به خارجی ها نیاز نداریم، بر این اساس، اگر در این مقطع تاریخی هم شرکت ملی نفت ایران اعتماد کند و به شرط کیفی بودن ساخت داخل، به من سازنده داخلی اعتماد کند، این صنعت در ایران پا میگیرد و در ادامه
متأسفانه اخیرا شرکت ملی نفت ایران در پاسخ به درخواست ما اعلام و تأکید کرد که اگر ساخت داخل دکلهای حفاری هم انجام بدهید، در مناقصهها هیچ اولویتی نسبت به شرکتهای خارجی نخواهید داشت
آن، یاردهای تعمیرات و ساخت دکلهای حفاری دریایی در ایران شکل میگیرد.
* مگر برای ساخت داخل این دکلهای حفاری دریایی از سوی شرکت ملی نفت ایران حمایت نمیشوید؟
همان طور که گفتم برای آغاز عملیات اجرایی قرارداد ساخت این دکلها، به تأییدیه شرکت ملی نفت ایران نیاز داریم تا دکلهای ما را به کار بگیرد، بر همین اساس نامهای به مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نوشتیم، اما متأسفانه اخیرا شرکت ملی نفت ایران در پاسخ به درخواست ما اعلام و تأکید کرد که اگر ساخت داخل دکلهای حفاری هم انجام بدهید، در مناقصهها هیچ اولویتی نسبت به شرکتهای خارجی نخواهید داشت.
در حالی که هماکنون در سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» هستیم؛ اقدامش را ما انجام دادیم، عملش به حمایت مراجعی برمیگردد که مدعی حمایت از ساخت داخل هستند. اگر حمایت کنند، این نهال ساخت داخل تنومند میشود، اگر نه، به همین راحتی که تجربههای پیش از ما هم ابتر ماند، تلاشهای ما هم بینتیجهمی ماند.
* عجب! پس کاف دکلسازی در داخل کج میزند. این نامه عملاً نادیده گرفتن ساخت داخل است و به صراحت اعلام میکند که برای ساخت داخل فعالیتی نکنید که اگر بکنید هیچ امتیاز و حمایتی از آن نمیشود...
بله، متأسفانه همین طور است. یعنی اگر دکل حفاری ایرانی بسازیم، با شرکت عربی یا چینی که دکلش در خلیج فارس کار میکند، هیچ تفاوتی نخواهیم داشت، در حالی که «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است!»
حتی شرکت ملی نفت ایران حاضر نشد بگوید که اگر دکلی ساختید که کیفیت و عملکردش خوب بود، تضمین میکنیم که آن را به جای یکی از دکلهای خارجی که هماکنون در خلیج فارس کار میکند، به کار بگیریم، اما انگار اینجا دو 2 تا چهار تا نمیشود!
ما فقط یک درخواست از شرکت ملی نفت ایران داریم که اگر دکلی ساختیم مطابق با استانداردهای روز و بر پایه رویههای عملکردی تأیید شده در شرکت ملی نفت ایران، آن را به جای یکی از دکلهای خارجی فعال در خلیج فارس به کار بگیرد.
* آیا واقعا دکلی که در داخل میسازید، کیفیت لازم و عملکرد مناسبی خواهد داشت؟
من روی بسیاری از دکلهای حفاری ایرانی بودهام و از بخشهای مختلف آنها دیدن کرده و مجموعه ایرادهای آنها را استخراج کردهام و بهطور کامل میدانم دکلی که عملکرد خوبی دارد، مثلا پایههایش کجا طراحی شده، طراحی آن از سوی چه شرکتی است، پمپ گل و سیستم جک آن مربوط به کجاست و.... در واقع وقتی برای ساخت داخل دکل حفاری دریایی عزم کردیم، همه اشکالات را استخراج و با بسیاری مذاکره کردیم تا سرنوشت دکلی که میسازیم، همچون سرنوشت دکلهای بیکیفیت وارداتی از چین نشود، بر همین اساس، در ارتباط با شرکت ملی نفت ایران، اعلام کردم اگر دکلی که ما ساختیم از نظر تجیهزات و راندمان کاری بهتر یا مترادف یک دکل خارجی بود، تضمین کنند که به جای یک دکل خارجی از آن استفاده کنند که این میتواند موفقیت مرا تضمین کند. اگر شرکت ملی نفت ایران حمایت کند، کار را آغاز میکنیم، اگر حمایت نکند، منابع کشور را هدر دادهایم و چند وقت دیگر میگویند این آهن پارهها، همانی است که تسدید میخواست با آنها دکل بسازد.
اگر شرکت ملی نفت ایران این نامه را بدهد، هیچ تعهدی برای آنها ایجاد نمیشود، چون بکارگیری یک دکل آنقدر الزامات دارد که یک کارشناس ساده هم میتواند کیفیت و عملکرد آن را را زیر سؤال ببرد، بنابراین اگر دکلی که ما ساختیم از نظر کیفی و عملکردی مشکلی نداشت، آن را به جای یک دکل خارجی به کار بگیرند و به جای اینکه اسکناس دلار بشمارند و جیب خارجی بگذارند، آن هزینه را در داخل انجام دهند، نه اینکه از الآن بگویند که اگر دکل ایرانی ساختی، به شما کار نمیدهیم، نروی بسازی و بیایی بگویی به ما کار نمیدهند! تنها خواسته ما این است که در مقابل تضمین کیفیت دکلی که میسازیم، به ما وعده کار بدهند، آن هم فقط برای یک دکل ما، نه هر پنج دکلی که میسازیم.