ميزنفت/ روزنامه فاینشال تایمز با تعریف بخش جالبی بنام «ناهار با ...» در نشريه خود،٬ میزبان چهرههای شاخص اقتصاد جهان است. گزارشگران این بخش از رسانه در فضایی غیر معمول به سراغ سوژههای خود میروند و بر سر میز ناهار با آنها گپ میزنند. یکی از جالبترین مطالب منتشر شده در این صفحه٬ گفت و گو با علی النعیمی وزیر سابق نفت عربستان است که در تاریخ 16 نوامبر 2016 منتشر شده است. گزارشی که رولا خلف آنرا تهیه کرده است.
دکتر جعفر خیرخواهان با ارسال متن انگلیسی این مصاحبه به
ميزنفت٬ این رسانه را برای ترجمه و انتشار متن مصاحبه پیش رو یاری کرد. متن زیر بخش نخست این مصاحبه جذاب است که در ادامه میخوانید:
فقط چند دقیقه به ناهارم با علی النعیمی مانده بود و ما درباره هزاران مایل دورتر در عصر دیگری صحبت میکردیم که او در حال مسابقه دادن در شنهای شرق عربستان بر روی شتر سفید مادرش بود. این شتر جهیزیه مادرش در ازدواج دومش بود و مادرش در دهه 1950 با آن به سفرهای طولانی رفته بود مثل زنان عرب بدوی دیگری که اکنون کامیون ها و خودروها را در مسیرهای بیابانی می رسانند.
ممنوعیت ملی رانندگی زنان یکی از ظالمانه ترین جنبه های زندگی زنان در عربستان سعودی ولی در بخشهای دوردست این پادشاهی به ندرت اجرا میشود. نعیمی وزیر نفت سابق افسانهای عربستان سعودی میخندد؛ «در گذشته عادت به دیدن زنانی داشتیم که سوار شتر ها میشدند ولی حالا آنها را میبینی که در حال راندن تویوتاهایی هستند که شترها در پشت آنها کشیده میشوند.»
ما در باشگاه خصوصی و رستوران مجللی به نام جورج در قلب میفیر بودیم و دور یک میز گرد کوچک در زیر تصویر دیوید هکنی نشسته بودیم. نعیمی 81 ساله جثه بسیار کوچکی داشت و لباس سه تکهای پوشیده بود که برای مجموعه مدرن شیکی مثل این بیش از حد رسمی بود. نعیمی بیست سال به عنوان مرد مسئول سیاست گذار بزرگ ترین صادر کننده نفت جهان، مهار بازارهای انرژی که همچون یک غول عظیم الجثه است را در اختیار داشت.
« پادشاه نفت» هرگز از روزنامه نگاران خوشش نیامده است. آنها سالها او را در اجلاس اوپک بی وقفه تعقیب میکردند. در کارتل صادر کنندگان نفت، افراد مصممتری که اوائل صبح همراه او راه میافتادند و به دنبال سرنخ هایی درباره جهت قیمتهای نفت بودند گاهی اوقات سعی در تفسیر کلمههای مرموز، خلق و خوی آن لحظاتش و حتی زبان بدنش داشتند. او گاهی با آنها شوخی میکرد و گاهی با عده ای دیگر بداخمی. او اکنون شش ماه پس از بازنشستگیاش خلق وخوی ملایمی دارد و مشتاق داستان گویی است.
ذهن نعیمی پس از انتشار خاطراتش به نام «خارج از بیابان» به سادگی به داستان های کودکیاش باز میشود که در یک خیمه کوچ نشینان رخ داده است. البته من به او فشار میآوردم تا از بزرگ ترین قمارهای شغل طولانیاش صحبت کند. در نوامبر سال 2014 در حالیکه قیمت نفت در حال سقوط آزاد بود او خانواده حاکم سلطنتی را متقاعد کرد تا یک قمار بزرگ را آغاز کنند. نقش پادشاهی عربستان به مدت چهار دهه یک نوسان ساز بود که میزان خروجی را بالا و پایین میکرد تا قیمت نفت را متعادل کند. در نوامبر 2014 بود که عربستان سعودی این سیاست را ترک کرد و سیاست عدم کاهش تولید برای افزایش قیمت ها و ادامه دادن به پمپاژ نفت برای حفاظت از سهم بازارش را اتخاذ کرد.
تبعات این تصمیم همچنان بر اقتصاد جهانی سایه انداخته است. بعد از تقریبا چهار سال قیمت نفت از بیش از 100 دلار در هر بشکه افت شدیدی را تجربه کرده و امسال قبل از احیا و رسیدن به 50 دلار به قیمت زیر 30 دلار رسید.
هر دوی ما با غذا را با شایمی دم زرد شروع کردیم. سپس نعیمی ماهی دُور سول[1] را برای وعده اصلی غذایش سفارش داد در حالیکه من میزو کد[2] را انتخاب کردم. وقتی غذای اصلی سرو میشد نعیمی با دیدن جوانه بروکلی هیجان زده شد. او کمی از آن گاز زد و سرش را به نشانه تایید تکان داد و به من گفت که اولین بار این سبزی باریک را در سفری به استرالیا چشیده است.
نعیمی علاقه زیادی به سفر دارد. او زمین شناسی خوانده و عاشق سفر است – و گاهی اوقات در زمانهای عجیبی عجیب در سفر افراط می کند. مثلا پس از اجلاس سال 2014 اوپک که بازارها را به جنون کشانده بود، او ناگهان ناپدید شد. او میگوید:«کوهنوردی را دوست دارم به همین خاطر به استرالیا رفتم.» طوری صحبت میکند که انگار که این فقط یک سفر ساده دیگر بوده است.
وقتی خوردن ناهار را شروع میکنیم نعیمی منطق پشت تصمیم خطیرش را توضیح میدهد. دوران فروش نفت به قیمت بشکه ای بیش از 100 دلار بازار را به گونه ای رادیکال تغییر داده بود و تولید کنندههای جدید که هزینه بالاتری داشتند را تشویق میکرد تا وارد بازار شوند و باعث فراهم شدن سوخت لازم برای انقلاب شِیل آمریکا میشد. وقتی نفت به بازار سرازیر میشد، کشورهای خارج از اوپک از کاهش دادن خروجی شان سرباز میزدند. در درون اوپک نیز مقاومت وجود داشت. عربستان سعودی نمیخواست تا سرخود عمل کند.
نعیمی می گوید؛ « آن زمان موافقت عربستان سعودی با کاهش سهمیه احمقانه تلقی میشد. بیشتر تولید غیر اوپک [ به بازارها] وارد شده بود. ما هیچ انتخابی نداشتیم.». وقتی تولید کنندهها پس از تصمیم سال2014 نفت بیشتری را به بازار پمپاژ کردند قیمتها همچنان افت کرد و خیلی کمتر از حدی شد که عربستان سعودی پیش بینی کرده بود. فروپاشی درامدهای سعودی به سختی اتفاق افتاد و به بودجه دولت فشار آورد. نعیمی در کشورش با انتقاداتی جدی مواجه شد. در خارج هم بسیاری این سوال را مطرح می کردند که آیا قمار او با تبعات منفی به خودش باز نمیگردد؟
جالب است که نعیمی خاطراتش را درست بعد از اجلاس مهم اوپک یعنی دو سال قبل به پایان میبرد وقتی از او دلیل این کار را پرسیدم چشمکی زد و خندید. او با لحنی نیمه شوخی گفت که قصد دارد کتاب دیگری بنویسد و چیزهای بیشتری برای درباره مردم و رویدادها گفتن دارد. ولی کمی بعد با لحنی جدی تر به من می گوید که او « می داند قرار است اوضاع بدتر شود.»
نعیمی در دوره ای در تاریخ نفت سعودی قرار داشت که در کتابش آن را اشتباهی توصیف میکند و معتقد است به قیمت شغل وزیر نفت مشهور قبلی عربستان– زکی میانی- تمام شده بود. این دوران همن دوران دهه 1980 و افزایش شدید تولید نفت از شیب شمالی آلاسکا، دریای شمال و مکزیک است. عربستان سعودی به تولید کننده نوسانی تبدیل شده بود. وقتی عربستان به دنبال به دست آوردن مجدد سهمش بود، قیمت ها دچار افت شدیدی شدند.
نعیمی از این شرایط درس گرفت و به سمت متفاوتی حرکت کرد اما آیا قماری که آغاز کرد در تاریخ به عنوان یک اشتباه محاسباتی ثبت خواهد شد؟ ممکن است جانشینش خالد الفالح به سمت معکوس کردن این تصمیم پیش برود. ضمنا پیش بینیهای ریاض درباره اینکه قیمتهای پایین نفت میتواند خسارت پایداری را به صنعت شیل آمریکا وارد کند، تاب آوری این بخش از صنعت نفت را دست کم گرفته بود: اگرچه برخی تولید کننده های کوچک از دور خارج شدند اما در ماه های اخیر وقتی قیمت ها به آرامی بالا رفت، عده دیگری ظاهر شدهاند که طوفان ساخت را به خوبی تحمل کردهاند.
نعیمی به مصمم و یک دنده بودن مشهور است و نمیخواهد وجه دیگری از خودش را به من نشان دهد. در هنگامی که می گوید در تصمیمش" مطلقا صحیح" بوده است دیده هیچ تردیدی در او دیده نمیشود. او میگوید: « نه تصور می کردم و نه اینطور گفتم که می خواهیم [نفت شیل] را از بازار خارج کنیم. فقط گفتم که نمیخواهیم بیش از این سهم بازارمان را از دست بدهیم و باید بگذاریم خود بازار درباره قیمت تصمیم بگیرد. هر کسی که تصور می کند فرد یا هر کشوری می توانند در محیط امروز بر قیمت تاثیر بگذارد، حرفش بی منطق است». با بازگشت به این مبحث که آیا سیاست توصیه شده به شاه در آن زمان نادرست بوده است یا خیر، او اصرار میکند؛ « اصلا نمیفهمم چرا میخواهند این تصمیمات را تغییر دهند چون قیمت بالا قطعا باعث میشود که نفت خام بیشتری به بازار وارد شود و اوپک بیشتر از قبل سهم- بازارش- را از دست خواهد داد».
او چاقو و چنگالش را روی میز میگذارد، گارسن نگاه نگرانی به ما میکند. نعیمی به آرامی به او اطمینان میدهد که هیچ مشکلی در غذا وجود ندارد: « من یک ماهیگیرم و ماهی خوب را میشناسم و این ماهی واقعا خوب است». بعد به سمت من بر میگردد و به گذشته بر میگردیم، او میگوید اولین باری که ماهی را چشیده بعد از ازدواج با همسر بحرینیاش بوده است . بحرین بخش کوچکی از جزایر شرق عربستان است که نام کشورشان به عربی به معنای «دو دریا است».
داستان زندگی غیرمعمول نعیمی تجسمی از صعود عربستان سعودی تا سطح یک مرکز قدرت منطقهای است. او که در سال 1935 سه سال بعد از تاسیس دولت مدرن عربستان متولد شده است سالهای اولیه زندگیش را با کوچ نشینان فقیری در خیمهای در بیابان سپری کرده است. او در کودکی در سن 12 سالگی گوسفند پرورش میداده، سپس دستیار دفتر شده است و برای آرامکو شرکت نفتی که بعدا به تملک شرکت های آمریکائی درآمده است کار کرده است.
النعیمی حضورش را در اثر یک حادثه غم انگیز خانوادگی به دست اورده است؛او جایگزین برادر بزرگتری شده که در اثر سینه پهلو مرده است. آرامکو به خانه او و خانواده اش تبدیل شده بود. آرامکو علی را برای اولین آموزش رسمیاش به لبنان و سپس به دانشگاههای آمریکا میفرستد؛ النعیمی هنوز هم انگلیسی را با لهجه آمریکائی صحبت میکند. سمت او در آرامکو به تدریج بالاتر رفت تا نهایتا او به مدیر عاملی شرکت رسید.
ادامه دارد...
[1] Dover sole
[2] miso cod