۱
۷
کاردر درست می گوید/

مدیری که در دوران تحریم ها به آمریکا رفت!

علی کاردر و محسن پاک نژاد - عصر نفت
علی کاردر و محسن پاک نژاد - عصر نفت
وحید حاجی پور/ علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت می گوید همه چیز تغییر یافته است؛ ارزش های گذشته حالا به فراموشی سپرده شده است و دوره تحول در دهه 70 شکل گرفته است. او روز گذشته در گفت و گو با شانا بخشی از منویات خود را بروز داد و بیشتر گلایه کرد از زمانه ای که اغلب ارزش ها را زیر پا گذاشته است. کاردر معتقد است باید به نیات نگاه کرد؛ اگر مدیری خطایی کرد و نیتش خیر بود بهتر است  دستش را گرفت و نه آنرا هل داد. تکامل یافته گلایه های کاردر٬ پیشتر توسط دکتر عاصمی پور در یادداشتی ارسالی برای ميزنفت واکاوی شده بود.

با خود خلوت کنیم به وی حق می دهیم٬ همه چیز به معنای واقعلی کلمه پوست انداخته و رنگ ها تغییر کرده اند؛ مارک ها «لاتین» شده اند و افراد «لاتین دوست»؛ ارزش های دیروز به یک «ضد ارزش» تبدیل شده اند و انقلابی گری در مدیریت و پیروی از اصول انقلابی گری تحجر خوانده می شود.

روزگاری مدیران کشور هر چه ساده زیست تر بودند بزرگتر دیده می شدند و امروز برای درک بهتر موقعیت و جایگاه مدیران٬ محل زندگی و خودروهای آنان وخانواده هایشان ملاک است. کاردر هم نسلی های مدیرعامل شرکت ملی نفت بهتر از هر فرد دیگری می دانند که مهم ترین ویژگی مدیران کشور ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی بود ولی امروز با هزار توجیه و سفسطه زندگی در مرکز شهر نوعی عقب ماندگی و ی عرضگی محسوب می شود.

چند سال پیش علی فلاحیان وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی در یک برنامه تلویزیونی رسما از تجمل گرایی مدیران دولتی حمایت کرد و نشانه ای از یک تفکر زیرپوستی را با این عبارت عیان کرد:« چه اشکالی دارد وزرا و مدیران ارشد در خانه های بزرگ در مناطق شمالی تهران زندگی کنند؟»  

واقعا چه شده است که تعداد بسیاری از مدیران کشور و بویژ مدیران نفتی که در دهه 60 از «السابقون» بودند به یکباره به نمادی از تجمل گرایی تبدیل شدند؟ آنها همان افرادی بودند که به مصافحه با اتباع اروپایی و آمریکایی برچسب «ارتداد» می کوبیدند اما امروز خانواده های خود را در «مهد مرتدین» سکنی داده اند و خود نیز به پاسپورت غربی شان مفتخرند.

مدیران دهه 60 کشور نماد بودند٬ نمادی از انقلاب اسلامی که مردم آنها را می نگریستند و اگر همانی بوند که باید می شدند در خط نگاهشان منطبق بودند وگرنه پس می خوردند. از دهه 70 به بعد این تفکرات در راستای تضعیف ارزش های انقلاب اسلامی به تاریکخانه رفت و ادامه دهندگانشان یا مجبور به کناره گیری شدند و یا «تکنوکرات» شدند و منافع خود را با منافع غرب «یکی» کردند.

انقلاب اسلامی دشمن دیرینه و بزرگی دارد که برای ریشه کردن ارزش های آن در آحاد مردم دست به هر اقدامی می زند. آنها بخوبی فهمیدند برای ریشه کن کردن درخت انقلاب باید بر بدنه مدیریت کشور دست گذاشته و آنها را از مردم جدا کنند. مزه سفرهای خارجی و امکان اقامت فرزندانشان اگر زیر زبانشان شیرین می شد کار تمام شده بود و الحق که موفق هم بودند. در همین صنعت نفت چه بسیارند مدیرانی که خانواده های خود را در کانادا٬ آمریکا و انگلستان و ... نشانده اند و خود نیز هرزچندگاهی به ایران می آیند آنهم برای کاسبی.

ظریفی نقل می کرد یکی از مدیران بسیار ارزشی نفتی بقدری بر بیت المال حساس بود که حتی اضافه کاری یک ساعته  کارمندش نیز زیر ذره بینش قرار داشت. سال ها بعد به سبب مسئولیتی که پذیرفت به انگلستان رفت و آمد کرد و بعد از چندماه فرزندان خود را برای تحصیل راهی لندن کرد. وقتی ایران در میدان آبردین دریای شمال با شرکت بی پی انگلستان به اختلاف خورد حاضر نشد علیه این شرکت بریتانیایی وارد شده و ترجیح داد سکوت کند و حتی به مسئولان دیگر شرکت ملی نفت هشدار داد به این اختلاف و گرفتن حق مردم ایران اصرار نورزند.
چنین گردش هایی در بخش عمده ای از بدنه مدیران صنعت نفت دیده می شود؛ مثال ساده اش هم آنجاست که تعدادی از مدیران برای پذیرش هر حکمی ابتدا بر میزان حقوق و دستمزدشان معامله می کنند و اگر چرتکه هایشان «جور» درآمد قبول می کنند.

 آقای کاردر درست می گوید؛همه چیز عوض شده است و خط قرمزی بنام سکونت در «پایین میدان انقلاب» کاملا تبدیل به یک ضدارزش شده است و برج های نیاروان و ویلاهای فرمانیه ٬ جولانگاه برخی مدیران نفت شده است.
زمانه عوض نشده است٬ مدیران عوض شده اند؛ دیگر خبری از خدمت به کشور نیست که اگر بود در دوران تحریم ها به کشور می آمدند و نه آنکه در اوج تحریم ها خانواده خود را از سوئیس به آمریکا مهاجرت داده و حالا که وضعیت سفید شده است صاحب منصب و کرسی های معاملاتی شوند. این مدیران همان هایی هستند که برای استخدام هر فردی٬ پاسپورت وی را چک می کردند که آیا سفر خارجی داشته است یا خیر ولی خود امروز دو تابعیتی شده اند.

آقای کاردر درست می گوید همه چیز عوض شده است؛ دشمن برای ریشه کردن انقلاب اسلامی پانشه آشیل را دیده بانی کرد٬ برخی مدیران تراز اول را جذب کرد که از دورن آن جاسوسی اقتصادی در جریان مذاکرات 1+5 بیرون می زند؛ مدیری که بجای خدمت به کشور به میز طرف مقابل می رود و مشکلات بانکی برای کشور را جاودانه می کند.

رهبری بارها و بارها بر ضرورت پرهیز از تجمل گرایی تاکید کرده اند ولی در مقابل تجمل گرایی ها تشدید می شود؛ کعبه آمال زندگی در کاخ ها و ویلاهایی می شود که با زحمت مستضعفان ساخته شده است و متاسفانه برخی مدیران با صعود از شانه مردم٬ به آب تنی در استخرها مشغولند.

موریانه تجمل گرایی و غرب زدگی در بخش اعظمی از بدنه مدیریتی نفت و سایر نهادها٬ همه چیز را به تباهی خواهد کشاند و کسی نیز آن را نمی بیند. فروپاشی از داخل مقدمه مهمی بنام جدایی مردم از دولت ها داشت که با چنین وضعیتی و فاصله گیری از ارزش های اخلاقی و انقلابی٬ خطر روز به روز نزدیک تر می شود.
 
 
دوشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۲
کد مطلب: 15040
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
لطفا دو تابعيتي ها را در نفت معرفي كنيد
Vietnam
گاز تقریبا همه اقایون ,لطفا تحقیق کنید.
جنوب
Iran, Islamic Republic of
بابا اول مدیر بودن این اقایان ثابت بشود . دو تابعیتی اقایان پیش کش . پاکنژاد وانتصاباتی که زیرسر این اقامدیره ببین چه کسانی هستند بخصوص اخرین حکمش رئیس حراست
حقیقت
Iran, Islamic Republic of
خدا وکیلی یک نفر سوابق این مدیران جدید را بررسی کند ببین به کجا میرسد . ولی وعده ما انتخابات
احمد
Iran, Islamic Republic of
خدا رحم كند به اين وزارت نفت ورحم كند به كاركنان زحمت كشش وهدايت كند مديران تجمل گرايش را
پرسنل جنوب
Iran, Islamic Republic of
اقای کاردور تا خیلی نگذشته عطایش را به لقایش بسپار و برو این حضراتی که جدیدا دور خودت جمع کردی خصوصا اخرین حکم امنیتی برای منافعشان هرکاری میکنند بغیر از کمک به شما اینها خیلی زود زیر پرچم هرکسی سینه میزنند
Iran, Islamic Republic of
مدیران درستکار و دلسوز را خانه نشین کرده اند و همه سمت ها بین افرادی خاص و بستگانشان میچرخد .