تعدادی از مخاطبان
ميزنفت با ارسال یادداشتی به این پایگاه خبری - تحلیلی، از بازی بخشنامه های کارکنانی در بدنه صنعت نفت گلایه کرده و از وزیر نفت خواسته اند نسبت به تعهدات خود پایبند باشد. در این یادداشت می خوانیم:
خوب بخاطر دارم زمانی که دکتر روحانی آقای زنگنه را برای وزارت نفت معرفی کردند، موجی از بدبینی در کارکنان این وزارتخانه به وجود آمد، اغلب این نگرانی ها در بین کارکنان صنعت نفت جنوب، بالاخص در میان کارمندانی که دارای سابقه کار بالا بودند مشهود بود چراکه مهندس زنگنه خاطره خوبی در حافظه تاریخی آنان به یادگار نگذاشته بودند. بعد از کسب رای اعتماد وزیر کهنه کار از مجلس، شاید تنها چیزی که باعث شد کارکنان این صنعت به وضعیت پیش آمده دل خوش کنند، اعتمادی بود که دولت تدبیر و امید در مردم و کارکنان این صنعت بوجود آورده بود. اظهارت آقای زنگنه هم مبنی بر تغییر نگرش خود به صنعت نفت کمی فضا را آرام کرد.
*یکسان کردن مزایا
اما وزیر کهنه کار پس از ورود به وزارت نفت در اولین اقدام خود مزایای کارکنان شمال و جنوب را یکسان کرد، اقدامی که هیچ پشتوانه کارشناسی نداشت؛در همه شرکت های نفتی دنیا، حتی در سازمان های داخلی، کارکنان به میزان کار در بدترین شرایط آب و هوایی، خشن ترین، سخت ترین و پر خطر ترین و در کنار آن محرومترین محیطی که در آن مشغول به کار هستند مزایای حقوقی دریافت می کنند ولی به دستور وزیر محترم، رویه ای که از قبل در این وزارتخانه حاکم بود و در تمامی دنیا از این شیوه برای نگهداشت نیروی انسانی استفاده می شود کنار گذاشته شد.
نتیجه این بخشنامه دلسردی کارکنان متخصص صنعت نفت جنوب و سیل گسترده مهاجرت این متخصصین از جنوب به شمال بود تا به نوعی شاهد تاثیرات این بخشنامه در جنوب باشیم؛حتما شما هم قبول دارید هیچ انسانی دوست ندارد در سیستمی کار کند که در آن تبعیض وجود دارد.
سوالی که در اینجا بایستی از وزیر محترم پرسید این است که ایشان با چه توجیه کارشناسی بخشنامه ای را صادر کردند که نتیجه آن کوچ نیروی انسانی متخصص از مناطق سخت عملیاتی و کم رنگ شدن نیروهای زبده در این صنعت بود؟
*پایه حقوق
اقدام دوم وزیر محترم نفت در قبال کارکنان این صنعت، امضاء بخشنامه ای بود که طبق آن به اندازه تخصص کارکنان، پایه حقوق حقوق آنان افزایش می یافت. اکنون پس از گذشت نزدیک به دوسال از امضاء این بخشنامه هیچ امیدی به اجرایی شدن آن نیست و اغلب کارکنان بعد از گذشت این مدت به این باور رسیده اند که در دوران وزارت مهندس زنگنه چنین خیری به آنها نخواهد رسید، بخشنامه ای که علاوه بر امضاء وزیر نفت به امضاء رئیس جمهور نیز رسیده بود،
جالب اینکه بخشنامه های مشابه آن در سایر سازمان ها اجرایی شد، ولی به قول معرف سر کارکنان وزارت نفت بی کلاه ماند، حال سوالی که باید از وزیر محترم پرسید این است که آقای وزیر مگر هر کس نسبت به آن چه که امضاء می کند متعهد نیست؟ چرا بخشنامه ای را امضاء کردید که قادر به اجرایی کردند آن نیستید؟
*حذف سمت ها
اقدام دیگری که شیخ الوزاء در اوایل امسال در مورد نیروی انسانی انجام دادند، حذف گسترده سمت های خالی این وزارت خانه نفت بود، اقدامی که صدای مدیران نفتی را نیز درآورد، چرا که این دستور باعث بوجود آمدن چالش نیروی انسانی در این صنعت مادر شد به طوری که مدیران نفتی پس از این اقدام یک جانبه مجبور به رایزنی و ارائه توجیه کارشناسی ، برای بازگشت مجدد سمت های حذف شده شدند. بعد از گذشت چندین ماه برخی از این سمت ها مجددا احیاء شدند.
نکته جالب این بود که اغلب سمت های خالی مربوط به مناطق عملیاتی با کمترین حقوق و مزایا بود. به دلیل تبعیضی که در این وزارت خانه وجود دارد، هیچکس حاضر به کار در این سمت های سازمانی نیست و تنها افراد جدید الاستخدام و آنهم بالاجبار در این سمت ها گمارده می شوند که آنان نیز به امید رسمی شدند در این سمت های سازمانی مشغول می شوند، تا بلکه روزنه امیدی ایجاد شود تا بعدا بتوانند سمت های سازمانی بهتری را بدست بیاورند.
سوالی که در اینجا از وزیر محترم پرسیده می شود این است که آقای وزیر شما با چه توجیه کارشناسی در دوران زمام داری قبلی خود، این سمت سازمانی را ایجاد کرده بوید و اکنون با کدام اقدام کارشناسی اقدام به حذف این سمت های سازمانی کردید؟
*اضافه کاری
آخرین ضربه ای که (البته اگر آخرین باشد) وزیر کهنه کار نفت بر سرکارکنان این وزارت خانه آورد، کاهش اضافه کاری کارکنان این صنعت میزان 20% بود، مطمئنا هر یک از کارکنان متخصص عملیاتی که در مناطق سخت، خشن و پر خطرعملیاتی مشغول به کار هستند، حتی پول خون خود را دریافت نمی کنند چه برسد به اینکه مزایای تخصص خود را دریافت کنند. تنها روزنه امید آنان به همان اضافه کاری است که برای امرار معاش خود مجبور هستند به دلیل نیاز عملیاتی در محل کار خود بمانند.
اکنون با بخشنامه صادره از سوی وزیر نفت و با وجود مخالفت مدیران عملیاتی مبنی بر اجرای شدن آن، بالاجبار این بخشنامه اجرایی شد تا بار دیگر اثبات شود که در این وزارتخانه خرد جمعی معنایی ندارد و صدای کارکنان خدوم هیچگاه شنیده نمی شود.
حال با توجه به ضربه هایی که بر بدنه نیروی انسانی این وزارت خانه وارد شده است، به ما بگویید جایگاه نیروی انسانی در وزارت نفت کجا قرار دارد؟ کارکنان این وزارتخانه تا چه زمانی بایستی هر چند وقت یکبار شاهد اقدامات کارشناسی نشده و یک طرفه باشند؟ هر چند که می دانیم گوش شنوایی برای شنیدن این حرف ها وجود ندارد و اغلب سرگرم اجرایی کردن قراردادهای نفتی، بازی قیمت نفت، جذب سرمایه گذار و ... هستند و تنها زمانی به مقوله نیروی انسانی فکر می کنند که بخواهند بر علیه آن بخشنامه صادر کنند و بدنه قوی این وزارتخانه که متکی به نیروی انسانی هست را ضعیف کنند.
آقای زنگنه؛ اگر شما وزیر جوانی و بی تجربه ای بودید، ما کارکنان این صنعت فکر می کردیم که شما برای کارآموزی وارد این صنعت شدید ولی جنابعالی به انداره کافی تجربه دارید و پخته هستید. فکر نمی کنیم به دنبال خرد جمعی در مقوله نیروی انسانی باشید و فکر می کنیم نگاه شما به این صنعت یک نگاه بازرگانی است نه یک نگاه استراتژیک.
اگر فکر می کنیم همه حرف های جمعی از ما کارکنان این صنعت کذب است با ایجاد یک نظر سنجی، نگرش کارکنان نسبت به خود را محک بزنید و چنانچه فکر می کنید حرف های ما ولو خیلی کم منطقی و درست است، لا اقل کاری کنید که وضعیت نیروی انسانی بدتر از این نشود که این آروزی محال همه ما نفتی هاست.