به گزارش
ميزنفت به نقل از همشهری آنلاین، اين
شاهزاده جوان وزير دفاع عربستان و جانشين وليعهد اين كشور است كه بسياري او را صحنهگردان اصلي سياست در عربستان ميدانند. در اين گفتوگو كه توسط زني مينتون بدوس، سردبير اكونوميست انجام شده، محمد از «دوستان» عربستان ميخواهد كه از اين كشور انتقاد كنند اما هرجا عربستان كار درستي هم انجام داد، «هواي اين كشور را داشته باشند.» گزارش اكونوميست از حاشيه اين گفتوگو اطلاعاتي در مورد شرايط كنوني عربستان و شخصيت محمد بن سلمان ارائه ميكند.
آلسعود بار ديگر در منطقه الدرعيه، كه يكي از مناطق حومه شهر رياض است، جان گرفته است. اين منطقه همان جايي است كه آنها سالها پيش در قرن 18ميلادي با محمد ابن عبدالوهاب پيمان بستند؛ پيماني كه باعث شده تا به امروز عربستان منادي وهابيت باشد. اينجا در مجموعهاي با ديوارهاي بلند، محمد بن سلمان 30ساله كه در حكومت پدرش ملك سلمان حرف اول را ميزند، ميهمانان خارجياش را پذيرايي ميكند.
يك سوي اتاقش با نيزه و شمشير تزئين شده و سوي ديگر تلويزيون بزرگي نصب شده كه اين روزهاي خاورميانه آشفته و اتفاقات روزهاي پس از اعدام شيخ نمر را نشان ميدهد.
او تا آخرين ساعات شب در مورد سياست مداخلهگرانه كشورش در منطقه سخن گفت. زماني كه از او پرسيديم آيا اقدامات عربستان به تنشهاي منطقه دامن نميزند، پاسخ داد: «شرايط خاورميانه به اندازه كافي بد است و ديگر بدتر از اين نميشود.» او سوداي اصلاحات بزرگ اقتصادي در سر دارد و هيچ تغييري براي او تابو بهحساب نميآيد؛ حتي واگذاري سهام بزرگترين شركت دولتي عربستان و بزرگترين توليدكننده نفت و گاز دنيا، آرامكو.
سلمان ادامه خاندان سالخوردهاي است كه سالها بر عربستان حكومت كردهاند اما او بخش اعظم قدرت خود را به محمد واگذار كرده است. آلسعود هميشه بر 3ستون استوار بوده است: اول؛ وهابيت، براي تأييد مذهبي حكومت سعوديها، دوم؛ مردمي كه در نعمت غرق شدهاند تا در مقابل، پذيراي حكومتي استبدادي باشند و سوم؛ آمريكا كه در قبال ثبات در بازار نفت، هميشه حامي عربستان بوده است.
اما همه اينها در حال سست شدن هستند: آمريكا از عربستان و خاورميانه دور شده، سقوط قيمت نفت بودجه دولت سعودي را تحليل برده و ديگر نميتواند همچون قبل پاسخگوي نيازهاي مردمش باشد و پيمان ديرينه با وهابيت اكنون به ضرر عربستان پيش ميرود چرا كه اين تفكر به بنيان تفكر تروريسم در منطقه تبديل شده است.
محمد در سخنانش از افعال اول شخص استفاده ميكند، گويي كه او پادشاه عربستان است. طي 5ساعت گفتوگوي ما او تنها
يكبار از ملك سلمان نام برد و وليعهد، محمد بن نايف، را هم به كلي ناديده گرفت. در اين مدت هم يكبار تماس تلفني جانكري وزير امور خارجه آمريكا را پاسخ داد. طبق طرح جديد محمد و در سايه بحران اقتصادي عربستان، يارانه دولتي برق، آب و سوخت قطع شده؛ موضعي كه باعث انتقاد مردم اين كشور شده است.
آنها ميگويند چرا ما بايد كمربندهايمان را سفتتر كنيم درحاليكه شاهزادههاي سعودي در ثروت بيانتها غرق هستند. در عربستان، سركوب دولتي طي يك سال گذشته شدت گرفته است. براساس قانوني كه در سال 2014 در اين كشور به تصويب رسيد، هرگونه مخالفت با دولت يك اقدام تروريستي محسوب ميشود.
شواهد خفقان در همه جاي اين كشور ديده ميشود: وكلاي فعالان سياسي خود به زندان افتادهاند، وعاظ منتقد دولت دست از انتقاد كشيدهاند و كمدينها ديگر راجع به خاندان حاكم طنزپردازي نميكنند.
زماني كه بحث به اصلاحات سياسي ميرسد، محمد بن سلمان حرفي براي گفتن ندارد. ملك عبدالله، پادشاه پيشين عربستان، يك دهه قبل قول داده بود مردم كشورش طي 20سال «دمكراسي واقعي» را تجربه كنند؛ اما در اين روزهاي عربستان، در دوردستها هم خبري از دمكراسي نيست.