به گزارش
ميزنفت ، دستگيري «سيامک نمازي»، عضو مهم خاندان نمازي حقيقتا شاهکار دستگاه اطلاعاتي کشور به شمار ميرود، چرا که اين خانواده مهم را بدون کمترين ارفاقي ميتوان مروج «ليبراليسم» و «فساد اداري» متعاقب آن در ارکان حاکميت با سرفصل «نياز متقابل ايران و سرمايهداري» ناميد.
راز موفقيت «شبکه نخبگان فراملي» که پيش از اين «وطنامروز» به عنوان اولين رسانه ايراني به افشاي آن پرداخته بود و سيامک نمازي نيز عضو عاليرتبه آن است، در هوش و استعداد ويژه آنها نسبت به «نخبگان ملي ايراني» نيست، بلکه ديپلماسي حامي شبکه آنهاست که به رشد و پيشرفت سريعشان ميانجامد.
پس شکست «شبکه نفوذ»، نه تنها هيچ عارضه جانبي براي دولتها و سياسيون داخلي ندارد بلکه با توهم «شکست بدون حمايت شبکه خارجي» نيز مقابله ميکند کما اينکه واشنگتنپست، سيامک نمازي را حافظ منافع ملي آمريکا در ايران ناميده است و يک فعاليت سايبري کوچک بر ايميلهاي سيامک به لو رفتن شبکه وسيعي از نفوذيها در داخل انجاميد و حتي تا دفتر اوباما نيز صعود کرد!
فساد حاکم بر روابط شبکه نمازيها به واسطه اجراي نسخههاي ليبراليستي اقتصادي در ايران، ميتواند به واسطه تغيير اجباري مسير حاکميت از «نقشههاي دشمن» به سمت «راهکارهاي بومي» با حمايت نخبگان ملي، به کاهش فساد، بروکراسي اداري و رشد و پيشرفت جوانان تحصيلکرده و مخلص حامي نظام و حاکميت ملي بينجامد. به همين دليل است که شبکه رسانهاي راکفلرها تا اين اندازه نسبت به دستگيري سيامک حساس است و در حرکتي بامزه وي را «سرمايهگذار آمريکايي» جا زده است! در پاسخ به چنين گمانه طنزي ميتوان طنازانه نوشت: «سيامک جيب ملت را نزند، سرمايهگذاري با پول نداشته پيشکش»!
چرا نمازي به تهران آمد؟!
سيامک نمازي چند سال پيش از فتنه 88 راهي آمريکا شد و مستقيم در ساختار تشکيلات ضد امنيتي ناياک وابسته به وزارت خارجه آمريکا در کنار تريتا پارسي جاگير شد. خانواده نمازي- خواجهپور نيز چند سال پس از افشاي شبکه نفوذشان در سال 88، بهرغم دريافت احکام قضايي با مساعدت دولتهاي غربي از کشور متواري شدند و مستقيم به ناياک و ويلسون سنتر پيوستند.
اکنون سيامک 44 ساله است و در بهترين برهه حيات تشکيلاتياش، بهرغم همه تحذيرات عقلي، مسافر ايران شده است. او ساختار شبکه نفوذي آمريکا را بخوبي ميشناسد و در شرايطي که پروژه جديد غرب براي «تغيير ايران» آغاز شده، نياز به چنين مدير ميداني شناخته شده و مطمئني در داخل، از ضروريات است و به قول معروف به ريسکش ميارزد!
البته هنوز برخي ديگر از اعضاي شبکه «مديران جوان جهاني» در ايران ساکن هستند اما به واسطه افشاي بخشهايي از پروژه آمريکا پيش از اجرا، زير سايه سنگين دستگاههاي اطلاعاتي کشور روزگار ميگذرانند و از دامنه محدودي در حوزه فعاليت اجتماعي و اقتصادي برخوردارند. «پروژه کارآفريني مبتني بر فناوري» يا استارتآپها افشا شده و نقشه کنفرانس بريج و پل با توقف ساختاري مواجه شده است.
استارتآپ ويکندهاي گوگل و مايکروسافت با واسطهگري عدهاي سرعت بيشتري گرفته تا با آلودهسازي حداکثري سيستم پيش از توقف عملياتي، اذهان عمومي را پس از دستگيري سرشاخهها بيشتر به خود مشغول کند. در هر حال بزودي با افشاي زواياي مختلف طرح اوباما با دستگيري سرشاخهها و حذف واسطههاي خارجي مهمي همچون «نزار زاکا»، استارتاپها نيز با ساختار غيرملي فعلي متوقف خواهند شد.
پس سيامک با هدف جايگزين شدن در ساختار به جاي عوامل لورفته شبکه نفوذ به ايران آمده و برخلاف گفته يکي ديگر از سرشاخهها، به واسطه قهر دوستدخترش در دوبي، دچار جنون آني نشده است!
سيامک نمازي از نماي نزديک
سيامک فرزند باقر نمازي، استاندار اسبق خوزستان نفتخيز در دوره پهلوي است. او به واسطه رشد در خانوادهاي که بلافاصله پس از فرار از ايران بهدنبال وقوع انقلاب اسلامي در ساختار حامي نظم نوين جهاني، به استخدام مجدد درآمد، به قولي مسير رشد را سريعتر از ديگران طي کرد.
او در 24 سالگي با مدرک «روابط بينالملل» دانشگاه تافتز آمريکا، به ايران بازگشت و به سرعت در دولت مشغول به کار شد! با استفاده از سابقه خانوادگي و توصيه برخي نفوذيها به فرزند مقام عالي اجرايي وقت که جوياي سهم خود از اقتصاد نفتي بود نزديک شد و در 28 سالگي اولين و تنها شرکت دلالي وابسته به دولت را با نام «آتيه بهار» تاسيس کرد!
شرکتي که به قول تجار غربي و شرقي، کليد ورود به بازار ايران محسوب ميشد و با دريافت حق حساب «م - ه» و برخي مديران آلوده دولتي، مسير نفوذ سرمايهداري به ايران را باز کرد و «رشوهخواري» در ايران را به قانوني ملي تبديل کرد! نمازيها به حدي در ساختار حاکميت نفوذ کردند که بهرغم دلالي آشکار خود را بري از رفتار سرمايهداري برخي نفوذيهاي دولتي در مجامع عمومي نشان و حکومت را فاسد جلوه ميدادند.
به طور مثال سيامک نمازي به عنوان کسي که رسما با هدف عقد قراردادهاي ضد ملي، با ساخت و پاخت با طرف غربي، مديران ضعيف ايراني را شناسايي و با پالتهاي رشوه ميليون دلاري نمکگير و عضوي از شبکه ميکرد، با تکذيب نقش خود در اين بازي کثيف به خبرگزاري بلومبرگ ميگويد: «رشوه دادن و گرفتن در ايران متداول است. در کشوري که شما ناچار هستيد به مأمور پست رشوه بدهيد تا مطمئن شويد بسته شما در خارج بهدست گيرنده خواهد رسيد، رشوه شيوه زندگي است»! فراموش نکنيم اين اتفاقات دقيقا در دورهاي آغاز شد که جامعه ايراني جنگ تحميلي را تازه به پايان رسانده بود و فساد اداري به هيچوجه در آن رايج نبود.
در حقيقت نمازيها «دزدي و دروغ» را به عنوان سوغات سرمايهداري به مديران مستعد با توانايي بالقوه غرقه شدن در فساد، هديه کردند و راه و رسم حق حساب گرفتن به شرط سکوت در برابر دزدي ثروتهاي ملي ايران توسط خارجيها را نهادينه کردند.
کشف دزديهاي بينالمللي
همين بازي دو سره با واسطهگري ثابت به نفع خارجيها منجر شد بلافاصله پس از روي کار آمدن دولت نهم، ضربه سختي به واسطه افشاي ماهيت قراردادهاي ضعيف و ضد ملي وضع شده به دست آنها دريافت کنند، البته اين پايان ماجرا نبود!
سيامک نمازي سرمايه اوليه فعاليتهاي خود را از سهم دلالي وضع قراردادهاي يکطرفه نفت و گاز ضد کشورمان در آتيه بهار بهدست آورد اما به واسطه جلب اعتماد غربيها در اين قراردادهاي سودآور، موفق شد به سرعت خود را به عنوان مديري که از توانايي کنترل حاکميت برخوردار است، معرفي کند.
به اين ترتيب با افزايش سرمايه صورت گرفته از مسير خارجي، با کمک دخترعمويش، پري نمازي، شبکه اشتغال در شرکتهاي خارجي را در دست گرفت. به اين ترتيب نمازيها از يک اقليت صرفا وابسته به دولت، به گروهي پر نفوذ در ميان تحصيلکردگان ايراني داخل و خارج کشور با توانايي اداره بيش از 100 هزار موقعيت شغلي تبديل شدند.
با افزايش قدرت و ثروت و نفوذ سيامک نمازي، وي در کنار پدرش بيش از پيش مورد توجه وزارت خارجه آمريکا قرار گرفت و موفق شد در پي همکاري با آژانس توسعه فراملي آمريکا، چندين انجمن مديريت نخبگان را در داخل و خارج کشور با هدف انتقال «فرهنگ سرمايهداري» به عنوان تنها راهکار علمي و عقلاني و منطقي اداره جامعه راهاندازي کند.
گسترش شبکه نفوذي
پس اکنون داراييهاي سيامک نمازي و خانواده، شامل يک شبکه نفوذي در ميان مشهورترين دولتمردان کارگزاراني کشور، لابي کارچاق کن کلانسرمايهداران غربي در ايران، شبکه اشتغال نخبگاني، انجمن تربيت مديران آينده با اصول ليبراليستي و شبکه انتقال از خارج به داخل کشور بود.
با تغيير روشهاي سياست خارجي کشور در دولت نهم، سيامک نمازي متوجه نقص ساختار شبکه نفوذ شد. نمازي که در دوره اصلاحات با استفاده از موقعيت برتر و امنيت نفوذيهاي آمريکا موفق شده بود دورههاي آموزش سياست خارجي در انديشکدههاي وودرو ويلسون و NED را به پايان برساند، دوباره راهي آمريکا شد و مستقيم سراغ «تريتا پارسي»، عضو سابق هيات مديره آتيه بهار رفت. پارسي اکنون با استفاده از گري سيک و برژينسکي يک تشکيلات نوپا به نام «ناياک» را با کمک باقر نمازي، به راه انداخته بود. ناياک از ارتباطات گستردهاي با برخي ديپلماتهاي ايراني که رفت و آمد زيادي به بنياد برادران راکفلر داشتند، برخوردار بود و از هر دو طرف ايراني و آمريکايي به نمازيها نزديک بود.
هدف از قدرت گرفتن ناياک، نفوذ به درون دولت احمدينژاد با هدف تغيير اصول سياست خارجي بود که ملي ميانديشيد و تمايل چنداني به اجراي نسخههاي وزارت خارجه آمريکا نداشت. تاريخ گواه است که نمازيها با کمک ناياک در حالي که از فتنه 88 جان به در برده بودند، موفق شدند تا حدي به درون دولت احمدينژاد نفوذ کنند. به نحوي که رهبر انقلاب در 28 بهمن 92 رسما اعلام کردند: «تصور برخي دولتمردان «دولت قبلي» و همچنين برخي دولتمردان دولت فعلي اين است که اگر ما در قضيه هستهاي، با آمريکا مذاکره کنيم، موضوع حل ميشود. من هم به دليل اصرار آنها بر مذاکره درباره موضوع هستهاي، گفتم مخالفتي ندارم اما همان موقع هم تاکيد کردم که خوشبين نيستم».
شبکه عامل رسمي دولت آمريکا، سيامک نمازي اکنون مجددا در حال پر و بالگيري بود و در دورهاي که براي بلوغ و رشد مجدد در ارکان حاکميت خيز برداشته بود، با اقدام بموقع و هوشيارانه دستگاه اطلاعاتي کشور، ضربه ديده است. طبيعيترين اقدام آن بخش از شبکه که خارج از کشور مستقر است اين است که ضربه به «شبکه نفوذ آمريکا» را ضربه به دولت ايران جلوه دهد تا بدين وسيله بتوانند گمانه کذب «الزامي بودن حضورشان در ساختار» را تقويت کنند.
خائنان بالفطره
سيامک نمازي، «رهبر جوان اقتصاد ليبرال ـ سرمايهداري» و مدير برگزيده راکفلرها در انجمن آسياي نيويورک و باقي عناصر غيرملي شبکه نفوذ هرگز در خدمت ايرانيان نبودهاند و همه طرحهاي آنها در مسير تضعيف ساختار ملي با ترويج طرحها و راهکارهاي ابلاغي از جانب دشمن با هدف شکست ايران از درون اجرايي شده است.
آنچه امروز در حوزه اقتصاد شاهد هستيم نتيجه بارز اجراي سياستهاي تحميلي همين لابي خائن و فاسد با نفوذ در ساختار حاکميت است.
انتظار اين است که دستگاه قضايي کشورمان با سيامک نمازي در اندازه يک «رهبر نفوذي
ليبرال ـ سرمايهداري» که ايجاد اختلال در نظام اقتصادي کشور را در پرونده دارد برخورد کند، نه يک آمريکايي خام که با تصميمي ناگهاني براي گذراندن تعطيلات راهي مقصدي اشتباهي شده است!
منبع: وطن امروز