۰
ناگفته های مدیرعامل تسدید/2

پدرخوانده اجاره دکل‌های خارجی در ایران کیست؟

ميز نفت: تأسیسات دریایی در پروژه ساخت دکل نقشی ندارد/ صنعت نفت ما هم خارجی زده شده است
پدرخوانده اجاره دکل‌های خارجی در ایران کیست؟ - میز نفت
پدرخوانده اجاره دکل‌های خارجی در ایران کیست؟ - میز نفت
امیرحسین هاشمی جاوید/ پس از انتشار بخش نخست گفت‌وگو با مهندس سید احسان الله موسوی؛ مدیرعامل تسدید در باره ماجرای قرارداد ساخت داخل دکل‌های حفاری دریایی با عنوان «سوءاستفاده از نام آستان قدس در ماجرای ساخت 5 دکل»٬ بخش دوم این مصاحبه که ادامه ماجرای ساخت داخل دکل‌های دریایی و همچنین پشت پرده اجاره دکل‌های حفاری دریایی خارجی است، را اکنون می‌خوانید:
 
 
* آیا این دکل ها در یارد خود تسدید ساخته می‌شود یا در یارد تأسیسات دریایی؟
 
تسدید خودش یارد دارد؛ یاردی به نام ولی‌عصر (عج) که کنار یارد قائم شرکت تأسیسات دریایی در خرمشهر است. شرکت تسدید در سال 1385 در مناقصه پروژه «EPCI» ساخت جکت‌های میدان نفتی رشادت که از سوی  شرکت نفت فلات قاره ایران برگزار شد، برنده شد و برای اجرای این پروژه، مقرر کرد تا برای استفاده از یاردهای موجود در کشور که در آن مقطع بیشترشان بلا استفاده بودند، با شرکت‌های مختلفی از جمله ایزوایکو مذاکره کند.
 
از آنجا که برای یک شرکت پیمانکار دریایی داشتن یارد با توجه به اهداف، مأموریت‌ها و چشم‌انداز تعریف شده آن در درازمدت یک اصل اساسی است، از این رو، پس از برگزاری نشست‌هایی برای یافتن راهکار مناسب برای این منظور، سرانجام شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران (IOEC)، پیشنهاد کرد شرکت تسدید از زمینی متعلق به این شرکت واقع در کنار یارد قائم آن شرکت در خرمشهر که جزء طرح‌های توسعه‌ای آن شرکت بود و یارد شماره سه یا یارد حضرت ولی‌عصر (عج) نام دارد، برای اجرای عملیات ساخت پروژه رشادت استفاده کند.
 
بر این اساس، در زمان مهندس مسعود سلطان‌پور؛ مدیرعامل وقت شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی که در آن زمان رئیس هیئت مدیره شرکت توسعه سازه‌های دریایی تسدید نیز بود، قراردادی میان 2 شرکت منعقد و قرار شد شرکت تسدید با سرمایه‌گذاری در زمین یارد که تا آن زمان بایر و هیچ گونه عملیاتی در آن انجام نشده بود، آن را به یک یارد مناسب و مجهز برای اجرای پروژه‌های ساخت تأسیسات دریایی تبدیل کند. در واقع این یارد 35 درصد از مساحت مجموع یاردهای تأسیسات دریایی بود که تسدید در ازای یک قرارداد مشخص و کاری که برای تأسیسات دریایی انجام داده است، صاحب آن شد.
 
زمین یارد ولی ‌عصر (عج) ۴۸ هکتار وسعت دارد و تاکنون ۱۵ هکتار از آن، از سوی تسدید برای کارگاه مجهز به امکانات اجرای پروژه‌های دریایی احیا شده است. نشانی این یارد از طریق خشکی واقع در خرمشهر، ابتدای جاده شلمچه، پس از ایست و بازرسی دوم به سمت چپ است و از طریق آبی واقع در رود اروند و در کنار خور فعلیه مقابل یارد قائم تاسیسات دریایی قرار دارد.
 
یارد ولی‌عصر هم اکنون امکانات و زیرساخت‌های کاملی دارد تا از طریق آن همه پروژه‌های دریایی شامل ساخت جکت و سکوهای نفتی و گازی را تا ظرفیت
هم‌اکنون حدود 20 تا 27 دکل حفاری دریایی در بخش ایرانی خلیج فارس فعالند که تعداد زیادی به واسطه شرکت‌های ایرانی از خارجی‌ها اجاره شده‌اند. بنده معتقدم با توجه به این تعداد دکل خارجی در پروژه‌های شرکت ملی نفت ایران، اگر دکل ایرانی بسازیم، سهم دکل‌های ایرانی محفوظ است
6 هزار تن و همچنین ساخت دکل حفاری دریایی را اجرا کند. همچنین امکان توسعه و تکمیل زمین یارد برای اجرای پروژه‌های سنگین‌تر در آینده وجود دارد.
 
هم‌اکنون فعالیت‌های مربوط به ساخت خط لوله ایلام – ابوذر در این یارد انجام می‌شود و حتی شرکت کپل سنگاپور که از شرکت‌های صاحب نام در عرصه ساخت دکل و صنعت فراساحل دنیاست، از این یارد بازدید کرده و امکان پذیری ساخت دکل در این یارد با شرایط موجود را تأیید کرده است.
 
* شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران (IOEC) در این پروژه چه نقشی دارد؟
 
تأسیسات دریایی در این پروژه هیچ نقشی ندارد و بنده تا کنون در باره این پروژه با مدیران این شرکت، دیدار و گفت‌وگو و توافقی نداشته‌ام. تیم تسدید اوایل خرداد به آستاراخان سفر کرد و گویا مدیرعامل تأسیسات دریایی هم امسال سفری به مسکو داشته‌اند، شاید به همین دلیل، این دو شرکت را به هم ربط می‌دهند، در صورتی که برنامه من در آستاراخان و برنامه مهندس رحمانی، مدیرعامل تأسیسات دریایی در مسکو بوده است.
 
فقط لازم به یادآوری است که با توجه به بزرگ و ملی بودن پروژه ساخت پنج دکل حفاری در ایران، سال گذشته یک نشست سه جانبه میان شرکت تسدید، شرکت کپل سنگاپور و شرکت تأسیسات دریایی برگزار شد و در آن نشست اعلام کردیم که قصد داریم اجرای پروژه ساخت پنج دکل حفاری دریایی را کلید بزنیم که در آن نشست، طرفین قول دادند که اگر چنین پروژه‌ای در ایران کلید خورد، حاضرند حمایت کنند و حتی توافق شد که اگر فضای یارد تسدید برای اجرای پروژه کم بود، می‌تواند از یارد تأسیسات دریایی هم استفاده کند که محتوای این نشست صورتجلسه شده و اسناد آن موجود است.
 
* شرکت سنگاپوری در این میان چه نقشی داشته است؟
 
شرکت کپل سنگاپور، آن زمان که مذاکره با روس‌ها را آغاز کردیم، مدعی شد که می‌تواند پروژه ما را فاینانس کند، بنابراین نمایندگان این شرکت به ایران آمدند و از یارد تسدید بازدید و تجهیزات ما را ارزیابی کردند تا از قابلیت ساخت دکل حفاری دریایی و راه‌اندازی و به آب‌اندازی آن در این یارد اطمینان حاصل کنند.
 
خوشبختانه شرکت کپل سنگاپور، مشتاق همکاری و سرمایه‌گذاری در پروژه تسدید شد، اما آنها برای مشارکت، یک تضمین بانکی (Bank Guarantee) می خواستند  که مهیا کردن آن برای ما امکان‌پذیر نبود، آنها همچنین اعلام کردند: »اگر شرکت ملی نفت ایران، به‌صورت مکتوب ضمانت کرد که به دکل ساخته شده، پروژه بدهد، آن وقت پا پیش می‌گذاریم، بالاخره دنیای سیاست حساب کتاب ندارد.
 
درصدی از سهام شرکت کپل سنگاپور، آمریکایی است و در کشورهای سنگاپور، قطر، امارات، آذربایجان، آمریکا و نروژ، نمایندگی دارد، به همین علت هم در مذاکره با روس‌ها، از آنها خواستم که خودشان با این شرکت قرارداد ببندند.
 
*با توجه به اشباع بازار داخل از دکل‌های حفاری و کاهش شدید قیمت اجاره دکل‌های دریایی، آیا ساخت پنج دکل روسی عاقلانه است؟ حتی خود مدیران ارشد شرکت ملی نفت ایران به صراحت اعلام کرده‌اند، مگر قرار است چند چاه حفاری کنیم که نیاز به ساخت داکل داخلی داشته باشیم! بنابراین هنوز مشخص نیست ساخت این دکل‌ها برای چه بازاری است و چه هدفی را دنبال می‌کند!
 
این دیدگاه مثل این است بگوییم که مگر در داخل چقدر بنزین مصرف می‌شود که بخواهیم پالایشگاه داشته باشیم و خودمان تولید کنیم، پس برویم بنزین را وارد کنیم!
 
هم‌اکنون حدود 20 تا 27 دکل حفاری دریایی در بخش
صنعت نفت ما هم خارجی زده شده است و چشم‌آبی‌ها برای پروژه گرفتن در این صنعت اقبال بیشتری دارند
ایرانی خلیج فارس فعالند که تعداد زیادی به واسطه شرکت‌های ایرانی از خارجی‌ها اجاره شده‌اند. بنده معتقدم با توجه به این تعداد دکل خارجی در پروژه‌های شرکت ملی نفت ایران، اگر دکل ایرانی بسازیم، سهم دکل‌های ایرانی محفوظ است؛ یعنی دکل‌های خارجی با پرسنل خارجی و کیفیت معمولی، هم‌اکنون به‌طور میانگین کمابیش 100 هزار دلار در روز اجاره می‌شوند که این مجموعه به راحتی می‌تواند با دکل ایرانی و پرسنل ایرانی جایگزین شود.
 
مخازن اکتشافی و مخازنی که هنوز هیچ چاهی در آنها حفاری نشده است آن هم در بخش دریا کم نیستند، مثل؛ پارس شمالی، گلشن، فردوسی، کیش، فروز، فرزاد ای و بی و.... چاه های زیادی داریم که سالانه نیاز به تعمیر و رسیدگی دارند و فرآیند نگهداری از آنها، مستمر است.
 
افزون‌بر، اشتغال‌زایی که در ساخت دکل حفاری دریایی داخلی وجود دارد، در ادامه در بهره‌برداری و تعمیرات آن هم وجود خواهد داشت. اساسا واردات و بکارگیری شرکت‌های خارجی در برابر پرداخت رقم‌های هنگفت، کار ساده ای است و افتخار ندارد، این ساخت داخل و حمایت از تولید داخل و بکارگیری نیروی ایرانی است که هنر می‌خواهد.
 
از اوایل تابستان امسال، حفر 22 حلقه چاه فاز 14 پارس جنوبی از سوی شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران با بکارگیری و اجاره 2 دکل حفاری شرکت چینی (کاسل استرایک و کاسل کرافت) در حال انجام است. خوب بدیهی است اگر دکل حفاری که ما می‌سازیم هم چنین حمایت و شرایطی برایش ایجاد شود، عملکرد کیفی و آینده‌اش تضمین است.
 
برای حفاری چاه‌های توسعه‌ای میدان‌های دریایی همچون پارس شمالی، یا باید از شرکت‌های خارجی، دکل اجاره شود که عموما این پروژه از طریق واسطه‌هایی، در انحصار معدودی شرکت خارجی مثل کاسل است، یا اینکه باید به من دکل‌ساز هم فرصت بدهند تا در این بازار وارد شوم، بازاری که هم‌اکنون پر از سود و حاشیه و رانت و انحصار خارجی است. مسئولان شرکت ملی نفت ایران، باید اعتقاد داشته باشند که ساخت داخل دکل بسیار بهتر از واردات دکل از چین و کشورهای دیگر است که متأسفانه با فسادهای زیادی همراه شده است.
 
* درباره اینکه یارد تسدید در خرمشهر را به تعمیرگاه دکل‌های حفاری دریایی در منطقه تبدیل کنید، چه نظری دارید؟
 
اتفاقا در آغاز کارم در شرکت تسدید، تفاهم‌نامه‌ای با شرکت چینی هنگ هووا (HH) امضا کردم تا بر اساس آن نخستین تعمیرگاه جامع دکل‌های حفاری دریایی را در ایران راه بیندازیم. با همکاری این شرکت معتبر چینی، به زودی نخستین مرکز تعمیرات دکل‌های حفاری خشکی و دریایی منطقه در خرمشهر افتتاح خواهد شد.
 
به تازگی هم تسدید در نظر داشت تا زمینی را برای ایجاد این یارد مجهز و اختصاصی برای ساخت و تعمیر دکل‌های حفاری دریایی در جزیره مینو خریداری کند که در این زمینه با مالک زمین به توافق نرسید و خرید این یارد را در جزیره قشم دنبال می‌کند.
 
* با توجه به کارنامه کاری شما که بیشتر در حوزه بازرسی بوده است، برای مدیریت در شرکتی صنعتی و تخصصی همچون تسدید، با
با ساخته شدن دکل‌های حفاری دریایی ایرانی، منافع گروه‌هایی که دکل‌های خارجی اجاره می‌دهند، به خطر می‌افتد
مشکلی روبه‌رو نیستید؟

 
بنده تحصیلکرده رشته مهندسی صنایع گرایش بهره‌وری و همچنین دانش آموخته مدیریت اجرایی هستم، ضمن اینکه در طول سال‌های خدمتم صنعت نفت را به خوبی می‌شناسم. حضور در طرح های توسعه فازهای 6، 7، 8 و 12 و نیز فاز 19 فرصت طلایی و نقطه عطفی در رزومه کاری بنده و همکارانم که در طی این سالها در پالایشگاه خشکی و سکوهای دریایی حضور داشتند، بوجود آمده است و نقطه اتکایی برای توسعه و توانمند سازی صنایع وابسته به حوزه نفت و گاز بوجود آورده است.
 
متأسفانه در کشور ما، در باره مدیریت، دیدگاه درستی وجود ندارد. مثلا به صرف اینکه یک نفر با علم مخازن آشناست، مدیریت مجموعه نفتی را به او می‌سپارند، اینکه صرفا متخصص مخزن باشید، دلیل نیست که مدیرعامل خوبی هم در یک شرکت نفتی باشید. مدیریت یک بنگاه اقتصادی باید ضمن آشنایی عمومی با حوزه عملکردی خود، بر علم مدیریت، حسابداری، روان شناسی، بازار، تحقیق و توسعه، مذاکره و... مسلط باشد. فردی که فوق تخصص مخازن است، در جایگاه مباحث تخصصی مخزن، کاریزما دارد و نه حتما در حوزه مدیریت یک شرکت!
 
* شما از آغاز مدیریت در شرکت تسدید با مشکلات و سنگ‌اندازی‌هایی روبه‌رو شده‎اید، به نظرتان علت آن چیست؟
 
حدود چهار ماه است کارم را در تسدید به عنوان مدیرعامل آغاز و سعی کرده‌ام از وارد شدن به حواشی بپرهیزم. وقتی اینجا آمدم می‌دانستم که در یک حوزه پر دردسر وارد شده‌ام. به خوبی آگاه بودم که با ورود به حوزه ساخت داخل دکل، منافع برخی افراد و گروه‌ها را به خطر می‌اندازم، بالاخره در فضایی فعالیت می‌کنیم که بحث خرید خارجی برای برخی از افراد جذابیت‌های بسیار زیادی دارد.
 
زمانی افتخار مردم این مرز و بوم، استفاده از کفش ملی، پوشاک البسکو و محصولات نساجی مازندارن بود و اکنون دیگر کسی به پوشیدن لباس ایرانی افتخار نمی‌کند و استفاده از مارک‌های خارجی را مایه فخر، مباهات و برتری‌جویی خود می‌داند. در این فرآیند، صنعت نفت ما هم خارجی زده شده است و چشم‌آبی‌ها برای پروژه گرفتن در این صنعت اقبال بیشتری دارند.
 
زمانی که طرح‌های توسعه میدان گازی پارس جنوبی تعریف و اجرا شد، حرکت ارزنده‌ای در تقویت ساخت داخل آغاز شد و در مقطعی موجب ساخت داخل شدن، جکت، سکو و لوله‌گذاری دریایی شد. اصلا مهم نیست که چه گروه‌ها، جناح‌ها یا چه کسانی در این رویکرد اثرگذار بودند، مهم تقویت ساخت داخل و خودباوری شرکت‌های ایرانی بود.
 
در آن زمان در طرح توسعه فازهای 6، 7 و 8  پارس جنوبی، شرکت نروژی استات اویل شرط کرده بود، زمانی به مشارکت در این پروژه حاضر می‌شود که در لوله‌گذاری بخش دریایی این فازها، از یک شرکت نروژی استفاده شود که با مخالفت به‌حق شرکت‌های نفت و گاز پارس و پتروپارس روبه‌رو و در نهایت موجب شد که لوله‌گذاری یکی از خطوط این فازها را یک شرکت ایرانی اجرا کند.
 
خوشبختانه هم‌اکنون به نقطه‌ای رسیده‌ایم که برای لوله‌گذاری دریایی، شرکت‌های ایرانی صاحب دانش و تجهیزات و نیروی انسانی متخصص متعددی آماده کار
هم‌اکنون شرکت‌های معدودی هستند که از کالا و مایحتاج ایرانی استقبال کنند. بنده شخصا 2 شرکت را بیشتر سراغ ندارم که برنامه کرده‌اند که اقلام و کالای مورد نیاز خود را از کالاهای ایرانی و از کیش تأمین کنند
هستند و دیگر در این حوزه از شرکت‌های خارجی استفاده نمی‌شود. هم‌اکنون لوله‌گذاری دریا و ساخت سکو و جکت، برای مهندسان و کارشناسا ن ایرانی، کار دشوار و پیچیده‌ای نیست و به یک کار ساده تبدیل شده است. ایزوایکو، تسدید، صدرا، صف، فراسکو و تأسیسات دریایی، در شمار شرکت‌های ایرانی هستند که می‌توانند در اجرای پروژه‌های بخش دریا به خوبی فعالیت کنند و حتی در خارج از کشور کار بگیرند.
 
تقویت ساخت داخل در حوزه فراساحل در پارس جنوبی به اوج رسید، آن هم در طول بیش از یک دهه گذشته که صنعت نفت با تحریم‌های مختلفی روبه‌رو بود؛ در واقع تحریم‌های صنعت نفت، یک توفیق اجباری و فرصتی شد برای شرکت‌های ایرانی تا مجالی برای آزمون و خطا و رشد خود داشته باشند. هم‌اکنون طرح‌های توسعه فازهای پارس جنوبی در بخش طراحی، مهندسی، خرید، اجرا و راه‌اندازی بدون شریک خارجی اجرا می‌شود که این امر، یک اتفاق بزرگ در صنعت نفت است، شاید اکنون قدر آن را ندانیم، اما به‌طور قطع آیندگان از آن به‌عنوان یک دوره طلایی یاد خواهند کرد. تردیدی وجود ندارد که در این بخش کاستی‌ها و ایرادهایی هم وجود داشته، اما در نهایت برآیند مثبت است.
 
هم‌اکنون شرکت تسدید در حوزه ساخت دکل‌های حفاری دریایی وارد شده است که در این زمینه مسیر دشوار و پر دردسری پیش رو دارد و در مقابل خیلی‌ها باید بایستیم، بالاخره با ساخته شدن دکل‌های حفاری دریایی ایرانی، منافع گروه‌هایی که دکل‌های خارجی اجاره می‌دهند، به خطر می‌افتد.
 
* عدم حمایت از ساخت داخل و وجود شبکه‌هایی که از منافع خارجی‌ها در صنعت نفت ایران حمایت می‌کنند، داستان تازه‌ای نیست. هم‌اکنون بسیاری از دکل‌های فعال در پروژه‌های شرکت ملی نفت ایران در خلیج فارس، خارجی است و عجیب است که بیشتر آشپزها و نیروهای خدماتی دکل‌ها و سکوها، هندی و پاکستانی هستند و جالب‌تر آنکه کالا و تجهیزات مورد نیاز و حتی مایحتاج خوراکی همچون گوشت، پیاز، روغن، نوشابه و حتی آب معدنی، این دکل‌ها اعم از ایرانی و خارجی، از آن سوی آب می‌آید و...
 
بله متأسفانه همین طور است و در این زمینه نمونه عجیبی سراغ دارم. یک شخص هندی که روی یکی از دکل‌ها آشپز بود،  پس از مدتی کار، دریافت که در این دکل‌ها و سکوها به چه مایحتاجی نیاز است، سپس با مشارکت 2 نفر ایرانی که در حوزه تأمین مواد اولیه و تدارکات کالا فعال هستند، شرکتی را در امارات تأسیس کرد و هم‌اکنون به یکی از شرکت‌های بزرگ تأمین‌کننده اقلام و مایحتاج سکوها و دکل‌های حفاری دریایی ایرانی تبدیل شده است و بدتر از آن، اینکه از سوی برخی مدیران به دکلدارهای مختلف ایرانی هم توصیه می‌شود تا با این شرکت کار کنند، زیرا این شرکت یک سری کانتینر نگهداری و حمل‌ونقل کالا خریده و مواد اولیه زیادی را تأمین و انبار کرده است و با شرکت‌ها و دکل‌دارهای ایرانی مذاکره می‌کند و می گوید: «اقلام مورد نیاز شما را تأمین می‌کنم، پولش را بعدا بدهید.» کارش هم ساده است، برای شرکت‌ها یک ایمیل می‌زند و بدون دریافت پول در ابتدای کار، چند کانتینر کالا ارسال می‌کند.
 
* چرا شرکت‌ها را به خرید کالای ایرانی و تأمین اقلام و مایحتاج مورد نیاز خود از داخل کشور ملزم نمی‌کنند؟ شاید لازم باشد
واسطه‌های اجاره دکل‌های خارجی در ایران تا آنجا نفوذ و قدرت دارند که در همه دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی می‌توانند، وارد شوند و به سادگی آدم‌ها را می‌خرند و می‌فروشند
با حمایت شرکت ملی نفت ایران، کمپین تبلیغاتی و حمایتی برای تأمین کالای مناطق عملیاتی صنعت نفت از داخل کشور راه‌اندازی شود.

 
پیش از اینکه به تسدید بیایم، مدیرعامل شرکت پرشیا کالا از شرکت های اقماری گلوبال پتروتک کیش بودم و مایحتاج خوراکی دکل‌های خودمان همچون گوشت، برنج، خرما، میوه، آب معدنی، نوشابه، حتی قهوه و دیگر مواد خوراکی را  از داخل تأمین می‌کردیم.
 
کترینگ دکل‌های شرکت گلوبال که از آن سوی آب بود را داخلی کردیم و هم‌اکنون شرکت‌ها و کارکنان ایرانی بر روی دکل‌های گلوبال کار می‌کنند و نان می‌خورند و ریال می‌گیرند. توانستم تأمین سوخت دکل‌ها را از دست مافیای این بخش در بیاورم و برای این منظور مناقصه‌های واقعی برگزار کنم و مانع مذاکرات خصوصی شوم، برای به ثمر رساندن این امر، خیلی چوب خوردم و در طول 2 سال فعالیتم در شرکت پرشیا کالا فشارهای زیادی از گروه های خاص که مافیای لجستیک را در دست دارند، تجربه کردم.
 
با این وجود، هنوز خیلی‌ها دوست دارند شکلات و قهوه و محصولات خارجی استفاده کنند، عملا فرهنگ حمایت از تولید داخل در میان مصرف‌کنندگان هم نهادینه نشده است.
 
هم‌اکنون شرکت‌های معدودی هستند که از کالا و مایحتاج ایرانی استقبال کنند. بنده شخصا 2 شرکت را بیشتر سراغ ندارم که برنامه کرده‌اند که اقلام و کالای مورد نیاز خود را از کالاهای ایرانی و از کیش تأمین کنند.
 
بالاخره منافع برخی از افراد به خرید اقلام ریز و درشت از خارج از کشور گره خورده است. باورتان نمی‌شود که در همین صنعت نفت خودمان، هستند مسئولان خرید کالایی که برای یک سفر خارجی حاضرند هر کاری بکنند و تجهیزاتی که از داخل کشور قابل تأمین است را با هزینه‌های گزاف از کشورهای اروپایی تأمین کنند.
 
* پشت جریان بکارگیری دکل‌های خارجی در پروژه‌های ایرانی چه گروه و افرادی هستند؟
 
دکل‌های دریایی چینی هم‌اکنون با اجاره روزانه 76 هزار دلار برای شرکتی کار می‌کنند که خودش دکل دارد. ببینید اجاره دکل دریایی برای برخی افراد و جریان‌ها، چقدر جذابیت دارد که شرکت خارجی به راحتی اعلام کرده است که قرارداد را با ما تمدید کنید، یک سال بعد پولش را بدهید.
 
زمانی بود که اجاره هر دکل 150 هزار دلار در روز بود که اکنون این رقم به حدود 85 هزار دلار در هر روز رسیده است، حالا در نظر بگیرید کسی که چنین درآمدی دارد، می‌تواند چقدر قدرت داشته باشد. همین قدر بدانید که واسطه‌های اجاره دکل‌های خارجی در ایران تا آنجا نفوذ و قدرت دارند که در همه دستگاه‌های دولتی  و غیر دولتی می‌توانند، وارد شوند و به سادگی آدم‌ها را می‌خرند و می‌فروشند. حالا بروید تحقیق کنید ببینید پدرخوانده دکل‌های حفاری خارجی در ایران کیست!
 
شرایط شرکت متبوع من که می‌خواهد با بکارگیری ظرفیت‌های داخلی دکل بسازد و با دست خالی و بدون پول و حمایت، قصد دارد چند جوشکار، تکنسین، مهندس و جوان صفر کیلومتر ایرانی را دور هم جمع کند، مشابه گلادیاتوری است که کلی شکنجه شده و گرسنگی کشیده و حالا باید در زمین حریف با شمشیری چوبی با غولی تا بن دندان مسلح مبارزه کند که شکم سیر و زره‌پوش است و داور هم به نفع او قضاوت می‌کند.
يکشنبه ۴ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۴۶
کد مطلب: 14915
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *