میز نفت| تصور اینکه یک جاسوس اقتصادی و یا عامل نهادهای اطلاعاتی بیگانه بسیار شیکپوش و ششتیغه باشند تصور باطلی است؛ کافی است نگاهی به تاریخ انقلاب داشته باشیم تا بدانیم منافقین با تبدیل کردن صورتهای خود به صورتی «پرریش» و آویزان کردن تسبیحی به دست، خود را خدوم و انقلابی معرفی میکنند درحالیکه ماجرا چیز دیگری است.
یکی از افراد حاضر در جلسات نخستوزیری در دوران شهید رجایی نقل میکرد که مسعود کشمیری- عامل بمبگذاری دفتر نخستوزیری- چنان از روحیه انقلابی و متدینی برخوردار بود که وقتی آبدارچی وارد اتاق جلسات میشد، برای آنکه روحیه ضد منافقی خود را ثابت کند، سینی چای را از دست آبدارچی گرفته و خودش میان اعضای کابینه چای پخش میکرد مبادا اینکه آبدارچی، عامل سازمان مجاهدین خلق باشد. روزی که مشخص شد عامل بمبگذاری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر، وی بوده، کسی نتوانست آن را باور کند اما شواهد همگی نشان داد که یک منافق، چگونه میتواند با تغییر چهره و ریاکاری همگان را فریب دهد.
از آن روزهای نخست انقلاب سالها میگذرد و شیوه نفوذ بهکلی تغییر کرده است. روزهایی حذف فیزیکی رایج بود و چند سالی است که حذف ایدئولوژی، مدیران را نشانه گرفته است.
گذشت زمانی که مدیران را حذف میکردند، امروز با تغییر مختصات ارزشهای مدیریتی و وابسته کردن منافع شخص به منافع کشورهای غربی، چنان همبستگی میان برخی مدیران و دشمنان کشور ایجادشده است که این مدیران و نزدیکان، اتوماتیک وار منافع آنان را تأمین میکنند. مثلاً چنانچه خانواده یک مدیر یا مشاور و منشی خارج از کشور باشند، هیچگاه نباید از وی انتظار داشت که روی اصول منافع ملی پایدار بماند و بالاخره روزی منافع کشور را به منافع شخصی خود خواهد فروخت.
چنین پدیدهای قصد دارد کشور را از داخل تجزیه کند و چنان معادلهای میان مدیران جمهوری اسلامی ایران و خود برقرار سازد که کسی هم نتواند اندکی به آن شک کند و این همان خطر بزرگی است که متأسفانه با اهمال برخی نهادهای مسئول ادامه دارد. در همین صنعت نفت، بودند و هستند مدیرانی که خانواده آنها سالهاست در خارج از ایران گذر ایام میکنند و حتی در یک مورد، فرد مدیر حاضر به همکاری با وزارت نفت برای برطرف کردن مشکلات حقوقی شرکت ملی نفت با شرکت بی پی انگلستان نشد، چرا چون خانواده وی در انگلستان زندگی میکردند. چنین وضعیتی حاصل ظاهربینیهایی است که میگوید برای مدیر شدن، باید صورت صاف و یا پروفسوری خود را به صورتی پر ریش تبدیل کنید، باید با بزرگان دولت پلی بزنید برای آینده؛ بدون آنکه بررسی دقیقی شود از خواستگاه خانوادگی، اجتماعی و سیاسی یک مدیر که چگونه به این مرحله رسیده است و قصد دارد سمتهای بزرگتری را از آن خود کند.
باید این خطر را جدی گرفت، وزرای کشور باید بدانند امروزه جنگ و نابودی ایران از طریق ترورهای دهه 60 و یا حتی تحریمها نیست، این روزها روزهایی است که روحیه مدیران کشور را هدف گرفته و به همین دلیل است که رهبر انقلاب در دیدار با مجموعه وزارت اطلاعات، بیشتر از گذشته روی تائید صلاحیتها و بررسی جدی روی سوابق مدیران تأکید کردند. موضوعی که رهبری از وزارت اطلاعات مطالبه کردند، بسیار مهم و حیاتی است و حساسیتها باید بیش از گذشته در نظر گرفته شود. مدیرانی باید در رأس کار باشند و تصمیمگیری کنند که دارای روحیهای انقلابی باشند و نه مدیرانی که در ظاهر انقلابی هستند و در باطن، برای خود کشمیریهای خطرناکی هستند؛ مدل کشمیری دهه 60 جای خود را به برخی مدیرانی داده است که شباهت عجیبی به اهداف منافقین دارد با این تفاوت که روشها فرق کرده است.
رهبری بارها تذکرات جدی به دولتها دراینباره دادهاند اما متأسفانه برخی اعضای دولت آن را فراموش میکنند و بیشتر در فکر مهره چینیهای خود هستند. این پدیده نهچندان جدید، مانند خورهای به جان نظام افتاده و به همین دلیل است که رهبر انقلاب، تأکید بسیاری بر تائید صلاحیت مدیران دارند و به ظرافت و با آگاهی از تلاشهای برخی وزرا، به آنها میگوید از نظرات رسمی وزارت اطلاعات تمکین کنند.
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۴۸