وحید حاجیپور/ یا وزیر نفت نمیداند در صندوق بازنشستگی صنعت نفت چه خبر است و یا قصد دارد با تکیهبر توجیهاتی خاص بر عملکرد ضعیف این نهاد نفتی سرپوش بگذارد. وزیر نفت روز گذشته در نشستی که با فراکسیون زنان مجلس برگزار کرد گفت که تنها صندوق بازنشستگی کشور که سرپا مانده است صندوق بازنشستگی صنعت نفت است.
نهادی که وزیر نفت از عملکرد آن حمایت میکند اما خروجیاش چیزی نیست که وزیر نفت از آن میگوید. شرکتهای بزرگ زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی اکثراً ضرر ده هستند، از تأسیسات دریایی گرفته تا اویک که همگی به دلیل سیاستهای منحصربهفرد صندوق زیان ده شده و آنهایی هم که سود ده هستند در حال فروش هستند.
چند روز پیش نوشتیم که پس از فروش شرکت هواپیمایی نفت، بخشی از سهام هلدینگ خلیجفارس که متعلق به صندوق است به فروش رسیده است که مهمترین دلیل آن عدم پرداخت اقساط سهام هلدینگ به سازمان خصوصیسازی است. به بیان سادهتر صندوق بازنشستگی نفت برای سرپا نگهداشتن خود به فروش اموال بازنشستگان مبادرت کرده است که شاید در نگاه نخست یک امر رایج در میان اینگونه نهادهاست اما باید توجه داشت که بررسی عملکرد صندوق بازنشستگی صنعت نفت در بازار سرمایه بسیار اسفناک است بهویژه در مقایسه با نهادهای همرده خود که حتماً دراینباره گزارشی جامع منتشر خواهیم کرد.
وزیر نفت نمیخواهد بپذیرد صندوق بازنشستگی نفت نتوانسته است انتظارات را برآورده سازد، اینکه صندوق ناموفق بوده و این روزها به اموال بازنشستگان چوب حراج میزند سانسور میشود، سانسور میشود چون این نهاد تبدیل به نهادی شده تا کارهای خودمانی را هماهنگ کند. بارها از حساب 50 میلیارد تومانی صندوق دریکی از موسسههای مالی نوشتیم و گفتیم که سود این حساب سه امضائه با دستور وزیر نفت بهحساب برخی مدیران نفت واریز میشد. سازمان بازرسی کل کشور پیگیر موضوع حساب 50 میلیاردی بود ولی هیچکس از صندوق بازنشستگی صنعت نفت حاضر به روشنگری دراینباره نشد.
نصرت رحیمی رئیس این صندوق که یکی از نجومی بگیران صنعت نفت شمرده میشد هم سکوت کرد و چیزی نگفت. سکوت او قطعاً به دلیل مصلحتهایی بوده است که خود میداند و وزیر نفت. شاید به این دلیل باشد که روند ضعیف صندوق بازنشستگی به قوت خود باقی است و «برند نفت» هم همچنان به حمایت از رحیمی مشغول است.
تا روز گذشته امید بود وزیر نفت با سوء مدیریتهای موجود در صندوق برخورد کند اما حمایت دیروز زنگنه از صندوق این شائبه را به وجود آورد که گویا همهچیز هماهنگ است. سال 92 که زنگنه وزیر شد حلقه 5 نفره وی نهادهای مختلفی را انتخاب کردند که نصرت رحیمی و فریدون ثقفیان برای درامان ماندن از رسانهها راهی صندوق شدند و این نهاد پولساز را مدیریت کردند. انتصابهای عجیب اولین خروجی صندوقها بود که با درز اخبار عجیب از این نهاد، شگفتیها مضاعف شد.
در گزارشی که از میزان حقوق مدیران صندوق و زیرمجموعهها دریکی از نهادهای نظارتی تهیه شد، مدیران صندوق و هلدینگ خلیجفارس در صدر بودند ولی برای آنکه انتقادات کاهش یابد برای حقوقها سقف تعیین شد. البته کسی نمیداند این سقف رعایت میشود یا خیر زیرا ممکن است بازهم حسابهایی از جنس حساب 50 میلیارد تومانی در کار باشد و سود سپرده بهحساب مدیران واریز شود.
تقریباً هیچگونه نظارتی بر عملکرد این صندوق وجود ندارد و مسئولان این صندوق بدون اینکه خود را پاسخگو بدانند امور را بهپیش میبرند. دو تابعیتیها در صندوق جولان میدهند، بد نیست آقای رحیمی برای یکبار هم که شده توضیح دهند تا به امروز چند نفر از مدیران زیرمجموعه راهی کانادا و کشورهایی شدند که تبعه آن بودند. آقای زنگنه که بر نبود مدیر دو تابعیتی در نفت تأکیددارند بهتر است به حراست خود مأموریت دهند که تحقیق کنند در صندوق و زیرمجموعههای آن چند مدیر دو تابعیتی از دانمارک، هلند و ... وجود دارند که برخی نیز مدیر مالی هستند.
نگاهی به حقوق برخی اعضای هیئتمدیره هلدینگ خلیجفارس بیاندازند که چه حقوقی دریافت میکنند؛ نجومی بگیران و دو تابعیتیها را شناسایی کنند و به این پرسش پاسخ دهند با چه معیاری بازنشستگان پس از دریافت پاداش خود فردای بازنشستگی در صندوق سمت گرفتند و حقوقی منحصربهفرد دریافت میکنند.
البته قطعاً وزیر نفت میداند در صندوق چه خبر است و چه میگذرد ولی چارهای جز تعریف و تمجید از مدیریت آن ندارد؛ صندوق سربسته بماند برای خودیها سود است...
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۴۶